انجمن دوستی ایران و چین ۱۰ اردیبهشت ماه روز ملی خلیج فارس را تبریک گفته و توجه شما را به بخشی از تاریخ این منطقه جغرافیایی زیبا جلب می نماید.
سیراف، بندری کهن
اشاره
تجارت یکی از مسائلی است که همواره از نظر اقتصادی برای دولتها اهمیت زیادی داشته است. با توجه به اهمیت تجارت در رشد اقتصادی دولت ساسانی، آنها پس از تأسیس سلسلۀ خود، در کنارۀ خلیج فارس بنادری ایجاد کردند. سیراف یکی از این بندرهاست که تا قرنهای چهارم و پنجم هجری نیز اهمیت خود را حفظ کرده بود. سیراف هم به لحاظ ارتباطی و هم به دلیل تجاری، برای ساسانیان اهمیت داشته است. در این مقاله به وضعیت
سیراف در دورۀ ساسانی و یافته های باستانشناسی این بندر در دورۀ ساسانیان میپردازیم.
کلیدواژه ها: سیراف، ساسانیان، بندرهای دورۀ ساسانی. خلیج فارس روز ملی
سیراف در دورۀ ساسانیان
بندر سیراف در فاصلۀ ۲۴۰ کیلومتری شرق بندر بوشهر و ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی کنگان و در ساحل خلیج فارس قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۰ متر است. )اسماعیلی جلودار، ۱۳۸۸ : ۲۷۳ .)در ۲۷ درجه و ۳۸ دقیقۀ عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۲۰ دقیقۀ طول شرقی )عباس اقبال، ۱۳۲۴ :۷ .)و در باریکهای به طول ۴ کیلومتر و عرض نزدیک به ۷۰۰ متر، میان کوه و دریا، قرار گرفته است. این بندر تا قبل از ۱۳۸۴ خورشیدی از روستاهای تابعۀ کنگان بوده ولی اکنون به شهر تبدیل شده است )اسماعیلی جلودار )۲۷۳ :۱۳۸۸ .
ندر سچیراف از جمله مراکز حضور ساسانیان در کنارههای خلیج فارس است و یکی از مراکز تجاری ساسانیان و نقطۀ اتصال نواحی داخلی ایران و دولتهای خارجی به شمار میرفته است. ّه بود که در حال سیراف قدیم از شهرهای والیت اردشیر خر حاضر ویرانههای آن نزدیک بندر طاهری کنونی قرار دارد )شواتس، .)۹۰ :۱۳۷۲
در مورد نام اصلی و ریشۀ نام سیراف نظرهای متفاوتی داده شده است. در همۀ کتابهای مسالک و ممالکی که در نخستین سدههای هجری نوشته
شده، نام این بندر بزرگ را به صورت »سیراف« میبینیم )سمسار، ۱۳۵۷ :۲۴ .) در مورد دیگر نامها و ریشۀ این کلمه، گروهی معتقدند که نام فارسی قدیم سیراف، »شیالو« بوده که لهجۀ دیگری از سیراف است. شیالو و جزء اول این نام یعنی شیل همان است که هنوز در شمال ایران یعنی در سواحل
دریای مازندران به آبهای ماهیدار اطالق میشد و جمع آن را شیالت میگویند )اقبال، ۱۳۲۴ :۷٫) در کتاب »معجمالبلدان« نیز از سیراف نام برده شده است.
یاقوت حموی در اینباره اعتقاد دارد که وقتی کیکاوس به آسمان صعود کرد، خداوند به باد دستور داد وی را در زمین فرود آورد. پس از سقوط در سیراف وی از خداوند شیر و آب طلب کرد تا بیاشامد،، باد نیز شیر و آب به وی داد؛ لذا بعدها این مکان را »شیرآب« نامیدند و آن نام بعدها به سیراف تغییر یافت )سمسار، ۱۳۵۷ :۲۴ )بنابراین، »شیلو« یا »شیالف« صورت دیگری از سیراف است که در گویش محلی مردم جنوب ایران آب به »اَو« یا »اف« تبدیل شده است. در مورد واژۀ شیل نیز باید گفت واژهای فارسی است و چنانکه یاد شد، جمع آن شیالت است. در بعضی نوشته ها ه »شیراو« یا »شیرآب« نیز برمیخوریم. در حقیقت شیر و سیرهای به کاررفته در نامهای یاد شده، همگی در آغاز »اردشیر« بوده است، مثل ریشهر که ریواردشیر و بردسیر که برداردشیر بوده است. بنابراین، »شیر« به کار رفته در نام »شیرآب« نیز از همین دسته است، یعنی نام نخستین سیراف باید »اردشیرآب« باشد.
سابقۀ بندر سیراف به دورۀ ساسانیان و شاید قبل از آن میرسد، اما اوج شهرت آن در اواخر دورۀ ساسانی تا قرن پنجم هجری قمری است. سیراف بندر تجاری شاخص ایرانیان در خلیج فارس، مرکز تجمع ادیان گوناگون، و مرکز دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، در طول تاریخ در کانون توجه مورخان و محققان ایرانی و غیرایرانی قرار گرفته است. جهت مطالعه متن کامله مقاله فایل PDF را دانلود کنید
نویسنده : بهرام شفیعی منبع