شفقنا آینده- دکتر حسین ملائک، سفیر اسبق ایران در چین درباره چشم انداز تحولات آینده خاورمیانه می گوید: در پنج سال آینده امیدی به حل مسئله یمن، سوریه، کردها و ثبات در افغانستان نباید داشت. بنابراین ایران با فرض تداوم سیاستهای فعلی در محیطی نا آرام باید برنامه نظامی و دیپلماسی خود را تنظیم کند. در صورتیکه ایران در مسیر توافق و یا راه حلی مرضی الطرفین در برای حل مسئله اتمی قرار گیرد احتمالاً بر برخی از بحرانهای فوق مثل یمن تأثیر بگذارد اما حتماً تغییرات ماهوی در شرایط منطقه بوجود نخواهد آورد.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر ملائک را می خوانید:
– با توجه به تحولاتی که در منطقه خاورمیانه جریان دارد، در آینده چه بحرانهایی برای این منطقه پیش بینی میشود؟ آیا بحرانها حول و حوش مسائل امنیتی خواهند بود یا بیشتر با مسائل اقتصادی درگیر است یا چالشهایی نظیر کم آبی پررنگ خواهد بود؟
حزب جمهوریخواه آمریکا تا حل موضوعی بنام “ترامپ” در صحنه این حزب راه درازی در پیش دارد
برای اینکه بشود در مورد آینده آن هم با احتیاط زیاد صحبت کرد مجبوریم که خود را مقید به دوره محدودی کنیم؛ مثلاً یک تا سه سال آینده یا ۵ سال آینده و یا ۱۰ سال آینده. از آنجاکه در خود آمریکا بعنوان بازیگر اصلی و منشأ اکثر تحولات جهانی ما شاهد تغییرات و نوساناتی در مدت کم هستیم بنابراین اهمیت دارد اطمینان و یا عدم اطمینانهای خود را در سیاست آمریکا بروز داشته باشیم. بطور مثال وقایع مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تعمیق اختلاف موجود بین دو حزب اصلی که حداقل بعد از گذشت یک سال نتوانستهاند آنرا ترمیم کنند به ما میگوید حزب جمهوریخواه آمریکا تا حل موضوعی بنام “ترامپ” در صحنه این حزب راه درازی در پیش دارد. بدین مفهوم که یا ترامپ بر جریان سنتی و اصلی حزب فائق میشود و مخالفین وی از حزب خارج میشوند که حزب سمت و سوی قوی نژاد پرستانه و ناسیونالیسم پیدا خواهد کرد و سیاست داخلی آمریکا را با درگیریهای داخلی که بسیار خشونت آمیز هم خواهد بود تضعیف میکند یا حزب؛ او و طرفدارانش را پاکسازی میکند که خود احتمالاً منشأ یک حزب جدید خواهد بود که خود تبعاتی ناخوشآیند در سیاست داخلی آمریکا دارد. مثلاً توجه کنید که در همین هفته بار دیگر رئیس جمهوری آمریکا اجازه انتشار اسناد مربوط به ترور کندی را حتی بعد از ۶۰ سال از وقوع آن نداد چون انتشار این اسناد درگیری دو حزب را بشدت عمیق کرده و امکان کنترل اجتماعی را بشدت کاهش میدهد.
-اساساً در برنامه بلندمدت آمریکا خاورمیانه از چه جایگاهی برخوردار خواهد بود؟
در سیاست خارجی پیشبینی نمیشود که در سه تا پنج سال آینده تغییری در رویکرد آمریکا بوجود آید
در طول ریاست جمهوری ترامپ و سال اول بایدن واضح شد که محورها ثابت و تغییر نمیکند
در سیاست خارجی پیش بینی نمیشود که در سه تا پنج سال آینده تغییری در رویکرد آمریکا بوجود آید. در طول ریاست جمهوری ترامپ و سال اول بایدن واضح شد که محورها ثابت و تغییر نمیکند. مثلاً چین، نحوه مذاکره و حفظ همان اسلوب مذاکره نشان داد چین همان تهدید استراتژیکی است که در امنیت ملی آمریکا ترسیم و راهکارهای مقابله با آن نیز مشخص شده و ربطی به نوع رئیس جمهور ندارد. حتی کاهش ارزش اروپا در برنامههای جهانی آمریکا چنانچه در توافق موسوم به ” آکوس” که اخیراً بین آمریکا، استرالیا، انگلستان انجام شد در ادامه رفتارهای آمریکا با اروپا در زمان ترامپ است. جایگاه روسیه نیز در سیاست خارجی دولت بایدن فرقی با دولت ترامپ ندارد. غیر از مقطع کوتاهی که بایدن با عربستان سرد برخورد کرد الان شاهد آن هستیم که سیاست دولت فعلی دوباره به سمت سیاست گذشته میل کرده و تنها مسئله شخصی قتل خاشقچی برای حزب دموکرات نیاز به زمانی برای ترمیم دارد. این منحنی رفتار را در مورد یمن هم شاهد هستیم که فرقی در سیاستهای اجرایی آمریکا در یمن وجود ندارد. در مورد افغانستان هم مشاهده کردیم که همان تاریخ مشخص شده برای خروج نیروها یعنی آخر آگست رعایت شد. در مورد ترکیه نیز با فرض عدم تغییر اردوغان هیچ سیاستی عوض نمیشود.
– مساله خروج نظامی آمریکا از کشورهای منطقه مساله مطرح امروز است. برخی از کارشناسان عقیده دارند آمریکا در به لحاظ نظامی از خاورمیانه جدا میشود و بیشترین توجه آمریکا معطوف به شرق آسیا برای کنترل چین خواهد شد، این فرضیه چقدر مهم است؟ آیا خروج آمریکا میتواند نویدی بر همگرایی بیشتر کشورهای منطقه باشد؟
حضور نظامی آمریکا در عراق و سوریه حداقل تا ۵ سال آینده ادامه خواهد یافت
سیاست فعلی آمریکا استفاده از نیروهای اقماری و متحد برای صحنه گردانی نظامی در منطقه ماست
آنچه بایدن از برجام میخواهد همانی است که ترامپ میخواست
حضور یا کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه نیز در راستای تأمین امنیت ملی آمریکا تعریف شده است. آمریکا آنقدر توان دارد که هم حضور نظامی خود را در غرب آسیا تأمین کند و هم چین را کنترل کند. ایران علاقه دارد که آنها خارج شوند اما واقعیت آن است که پیشبینی نمیشود در ۵ سال آینده این اتفاق بیافتد. نوعی حضور نظامی آنها در عراق تقریباً قطعی است و حضور نظامی آنها در سوریه ادامه خواهد یافت. سیاست فعلی آمریکا استفاده از نیروهای اقماری و متحد برای صحنه گردانی نظامی در منطقه ماست که از نظر تکنیک نظامی به صرفهتر است و همان اهداف را تأمین میکند و ضمناً اجازه رشد به نیروهای مستقل ملی در قالب در گیریهای داخلی نمیدهد. جمع بندی فوق بما میگوید سیاست در مورد ایران نیز نباید تغییری محتوایی داشته باشد و آنچه بایدن از برجام میخواهد همانی است که ترامپ میخواست.
-نفوذ چین و روسیه در خاورمیانه به چه شکلی خواهد بود؟
با بازگشت طالبان در افغانستان نقش چین در خاورمیانه به بازیگر سیاسی جدیتری تغییر خواهد یافت
چین مهمترین نقش را با جلوداری پاکستان در بازگشت طالبان به قدرت بازی کرد
سیاست علیا (High Politics) افغانستان دست چین است و پاکستان ویترین این سیاست است
حکومت فعلی افغانستان فرصتهای بیشتری در اختیار ایران خواهد گذاشت
از بازیگران مؤثر دیگر در منطقه ما چین است یا بهتر بگوییم خواهد بود. با بازگشت طالبان در افغانستان نقش چین در خاورمیانه از نقش تجاری و اقتصادی به بازیگر سیاسی جدیتری تغییر خواهد یافت. بنظر من چین مهمترین نقش را با جلوداری پاکستان در بازگشت طالبان به قدرت بازی کرد. بعبارت دیگر سیاست علیا (High Politics) افغانستان دست چین است و پاکستان که خود انگیزه زیادی دارد، ویترین این سیاست است. بنظر نمیرسد علیرغم ظاهر نامطلوب آن ایران با طالبان مشکلی بیش از دولت قبلی افغانستان داشته باشد. بنظرم حکومت فعلی افغانستان فرصتهای بیشتری در اختیار ایران خواهد گذاشت.
روسیه با دو برنامه متضاد بدنبال تحکیم حضور خود در خاورمیانه است
همکاریهای روسیه با ترکیه هیچ کدام بضرر روسیه تمام نخواهد شد
روسیه با دو برنامه ظاهراً متضاد، همکاری با ترکیه از یک طرف و همکاری با ایران از طرف دیگر بدنبال تحکیم حضور خود در خاورمیانه است. سیاست این کشور با ترکیه تابحال جواب داده و ترکیه از یک کشور عضو ناتو به کشوری که با بسیاری از اعضا ناتو مشکل دارد تبدیل شده است. همکاریهای روسیه با ترکیه هیچ کدام بضرر روسیه تمام نخواهد شد و دستاورد است حتی اگر با راندمان کم باشد. همکاری روسیه با ایران در سوریه تا آنجا که به جلوگیری از فروپاشی دولت سوریه مربوط میشد بخوبی پیش رفته است اما معلوم نیست این همکاری در بازسازی سوریه و موضوعات مرتبط با سوریه بتواند ادامه یابد. روسیه تلاش دارد از فرصت فعلی برای توسعه رابطه خود با عربستان هم سود ببرد که خیلی موفق نبوده.
– در معادلات آینده خاورمیانه کدام یک از کشورهای ایران، عربستان و ترکیه نقش محوری و تعیین کننده خواهند داشت؟
ترکیه خطرناکترین بازیگر منطقه با قدرت مانور فوق العاده است
ترکیه برای ایران بیشتر شکل یک خصم دارد تا یک دوست
ترکیه خطرناکترین بازیگر منطقه با قدرت مانور فوق العاده است. بخشی از این بازیگری مرهون شخص آقای اروغان است که غرب و اسراییل بشدت دنبال تضعیف و حذف وی از صحنه سیاسی ترکیه میباشند. بنظر میرسد علیرغم این شرایط نظام سیاسی ایران به اردوغان بیش از سایر احتمالات در ترکیه علاقه نشان میدهد که متاسفانه این علاقه نتوانسته خود را در قالب یک همکاری دیپلوماتیک نشان دهد و ترکیه بیشتر شکل یک خصم دارد تا یک دوست.
عربستان در شکل همکاری با اسراییل حتی اهمیتی کمتر از امارات پیدا خواهد کرد
عربستان بازیگر تاثیرگزاری نیست، این کشور در شکل همکاری با اسراییل در پروژه ” صلح ابراهیم ” حتی اهمیتی کمتر از امارات پیدا خواهد کرد. همکاری این کشورها با اسراییل از نظر کلی و ” استراتژیک ” در معادله توازن نیروهای مقاومت در مبارزه با اسراییل تغییر چندانی بوجود نمیاورد و فقط حجابهای گذشته فرو افتاده که ارزش سیاسی با برد محدود دارد.
– رویکرد ایران نسبت به تحولات آینده خاورمیانه چگونه خواهد بود؟ آیا دولت جدید ایران رویکردی متفاوت از دولتهای گذشته خواهد داشت؟ آیا تمایل ایران به شرق بیشتر خواهد شد؟
در پنج سال آینده امیدی به حل مسئله یمن، سوریه، کردها و ثبات در افغانستان نباید داشت
ایران با فرض تداوم سیاستهای فعلی در محیطی نا آرام باید برنامه نظامی و دیپلماسی خود را تنظیم کند
تغییرات ماهوی در شرایط منطقه بوجود نخواهد آمد
در یک جمع بندی خلاصه؛ در پنج سال آینده امیدی به حل مسئله یمن، سوریه، کردها و ثبات در افغانستان نباید داشت. بنابراین ایران با فرض تداوم سیاستهای فعلی در محیطی نا آرام باید برنامه نظامی و دیپلماسی خود را تنظیم کند. در صورتیکه ایران در مسیر توافق و یا راه حلی مرضی الطرفین در برای حل مسئله اتمی قرار گیرد احتمالاً بر برخی از بحرانهای فوق مثل یمن تأثیر بگذارد اما حتماً تغییرات ماهوی در شرایط منطقه بوجود نخواهد آمد.