در ادامه روند برگزاری سلسله سمنیارهایی با موضوع چین شناسی از سوی انجمن دوستی ایران و چین، تازه ترین این سمینارها با عنوان “توانمندی های چین و فرصت های همکاری با ایران در حوزه کشاورزی و امنیت غذایی” روز ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ با سخنرانی دکتر محمدحسین عمادی برگزار شد.
در بخش هایی این سمینار ، زمنیه های همکاری بالقوه ایران و چین در حوزه کشاورزی و چالش های پیش روی این مسیر نیز مورد بررسی قرار گرفت.
آنچه در زیر می خوانید، مهم ترین محورهایی مطرح شده در سمینار یاد شده است:
در تاریخ چهار هزارپانصد ساله چین، فعالیت کشاورزی و زندگی روستایی ستون فقرات
اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حیات اجتماعی این کشور میباشد.
روند تحوالت کشاورزی همچون دیگر ابعاد زندگی در چین به سه دوره زیر قابل تمایز
است:
◦ از شکل گیری روستاها و نظام بزرگ مالکی تا انقالب کمونیستی،
◦ پس از انقالب کمونیستی و پیش از اصالحات
◦ دوران پس از اصالحات اقتصادی تاکنون.
ویژگی بسیار مهم روند تحوالت کشاورزی در دوران پس از اصالحات اقتصادی، سرعت
و وسعت تغییرات آن میباشد که شاید در تاریخ بشریت با هیچ کشور دیگر قابل مقایسه
نمیباشد.
بخش کشاورزی نقطه شروع رشد اقتصادی پرشتاب چین محسوب می گردد وباوجود رشد
اقتصادی باال هنوز حدود نزدیک به ۳۰ درصد از مردم این کشور در بخش کشاورزی
فعالیت دارند.
محصوالت عمده کشاورزی این کشور، برنج، گندم، سیب زمینی، ذرت، بادام زمینی، چای،
ارزن، جو و پنبه می باشند.
هر چند سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی چین کمتر از ۸درصد است اما ارزش
تولیدات کشاورزی این کشور در سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۸۵۰۰ میلیارد یوان بوده است.
توسعه بخش کشاورزی چین و امنیت غذایی این کشور در نیم قرن اخیر به یک معجزه
شبیه است .اما خود با چالشهایی روبرو است.
** مروری بر روند تحولات و تاریخ توسعه کشاورزی چین
ویژگیهای اصلی کشاورزی قبل از انقالب کمونیستی:
زندگى روستایى و فعالیت کشاورزى در تاریخ چند هزاره چین نه تنها
یک شیوه تولید، بلکه شیوه معیشت حاکم دراین کشور شکل داده
است. اقتصاد کشاورزى و زندگى روستانشینى دو بعد بهم پیوسته و
تاثیر گذار بر تاریخ و فرهنگ سرزمین چین بوده است.
تمامى سلسله هاى پادشاهى چین، گذشته از نوع و شیوه و منش
حکومتدارى، همواره سعى و تالش خود را بر رونق و رشد
کشاورزى )تاسیس سیستمهای آبیاری و سیل بند( و رونق تجارت و
تحکیم زندگى روستایى و کاهش ریسک و معضالت آن معطوف نموده
اند.
تاریخ چین همواره ثبات و قوام خود را مرهون سعى و تالش
پادشاهانى میدانسته اند که همت خود را صرف رونق کشاورزى و
مدیریت تنظیم روابط حقوقى و اجتماعى حاکم بر مدیریت کشاورزی و
روستاها نموده اند.
روابط اجتماعى و تشکلهای مدنی بسیار نظامند، حاکمیت مقتدر و
مدیریت عقالیی و قوانین نانوشته عرف و فرمانبرداری زارعین سخت
کوش همواره اقتصاد کشاورزی و روستاهاى چین را از گزند حوادث
طبیعی، و دشمنان محفوظ نموده است.
منابع محدود آب و خاک و تراکم جمعیت همواره باعث گردید دانش
بومی بسیار گرانبها و فن آورى پیچیده اى درتمامی ابعاد و زمینه های
کشاورزى ) کاشت، داشت ، برداشت، فرآوری محصوالت، خاک
ورزی کنترل سیل و مقابله با خشکسالی( در روستاهاى چین بوجود
آید.
**ویژگیهای اصلی کشاورزی در دوران بعد ازانقالب کمونیستی:
از سال ۱۹۴۹ و قدرت گیری و تسلط کامل حزب کمونیست چین بر
تمامی خاک کشور چین و تأسیس جمهوری خلق چین تا اواخر دهه ۷۰
میالدی همواره الگوی رشد و توسعه چین کپی برداری مستقیم و غیر
مستقیم از برنامه های توسعه ای اتحاد جماهیر شوروی بود.
از ابتداى انقالب کمونیستى کشاورزى و جوامع روستایى همواره در
کانون توجه نظریه پردازان و سیاستگذاران این کشور بوده است.
پس از پیروزی انقالب کمونیستی، در روستاهای چین اراضى
کشاورزى مصادره و ملى شد و کمون های کشاورزی بعنوان کانونهاى
تولید تشکیل شد.
روستاییان در چارچوب کشاورزی معیشتی با منابع محدود آب و خاک
تالش می کردند و در ازای این تالش غذا دریافت می کردند.
سیستم برابری و بدون رقابت و خالقیت، تولید و بهره وری در کمونها،
اقتصاد کشاورزی چین را با رکود بی سابقه یی روبه رو ساخت.در پایان
دهه ۶۰ چین از جمله کشورهای فقیر جهان به شمار می رفت.
فاجعه انسانى که در پى مدیریت ناصحیح تحوالت اقتصادى ) بنام جهش به
جلو( و خشکسالى از سال ١٩۵٨ تا ١٩۶١ میالدى بوجود آمد وباعث مرگ
ملیونها مردم چینى گردید و رهبران انقالبى را نسبت به صحت روش و نگرش
به تأمل واداشت.
در اواخر دههه هتتهاد، زمزمهه های چنهدین سهاله درون حهزب کمونیسهت جهدی تر
شد و سنگ بنای اصالحات با قدرت گیری جناح طرفدار اصالحات گذاشته شد.
** طرح تحول در کشاورزی چین با طرح چند سوال اساسی آغاز شد:
آیا اقتصاد دولتی و بدنه حجیم دولت به نفع مردم گرسنه چین است
-۲ مساوات و عدم وجود عنصر رقابت و تورم نیررو انسرانی در سرارتار
اقتصاد به کجا رواهد انجامید؟
-۳ چرا بهره ور در کشاورز چین با وجود تالش کشاورزان پایین است؟
-۴ چگونه مری تروان رن آور سرنتی و رسروده کشراورز چینری را برا
تکنولوژ و مدیریت روزآمد بهبود بخشید و اصالح نمود؟
چالش هاى اصلى دولت چین در حوزه تدوین استراتژی و سیاست
گذاری را میتوان به شرح زیر بیان نمود:
دغدغه اصلی کنونی دولت چین در کنار امنیت غذایی، کیتیت و
سالمت مواد غذایی در سطح ملی میباشد، بخصوص بعد از بیماری
کوید .۱۹
گسترده نمودن واحدهای تولید و زراعی و یکپارچه سازی اراضی
کشاورزی در چین با محدودیت شدید و موانع اجتماعی و سیاسی
ساختاری جدی روبرو گردیده است.
بکارگیری برنامه ریزی متمرکز و “اقتصاد مقیاس” )که در بخش
صنعت و خدمات اصلی ترین برگ برنده اقتصاد چین میباشد( در
بخش کشاورزی با چالش جدی روبرو گردیده است.
پایداری کشاورزی وحتاظ ت ازمحیط زیست، منابع اولیه اعم از آب و خاک از
مشکالت جدی و چالشهای بنیادی دولت چین در فرآیند توسعه کشاورزی در سطح
ملی میباشد.
کاربرد وسیع و گسترده مکانیزاسیون کشاورزی باعث بیکاری قشر وسیعی از
نیروی کار جامعه روستایی گردیده و کشاورزی دیجیتال نیزعمال باعث افزایش
شکاف طبقاتی در جامعه روستایی گردیده.
تمایل کشاورزان به کاشت محصوالت با ارزش همچون دام، میوه ها و سبزیجات
به دلیل تغییر الگوهای غذایی و افزایش درآمد صورت گرفته است و تشویق
کشاورزان به کاشت محصوالت اساسی غذایی یک چالش رو به رشد است.
نیاز به یارانه های عظیم جهت حمایت از بخش کشاورزی سهم زیادی از بودجه
ملی این کشور را به خود اختصاص داده که ادامه تامین آن از بودجه ملی
بامشکالت جدی روبرو است.
** مقایسه کلی ویژگی های سیستم کشاورزی ایران و چین
درهر دو کشور چین و ایران بخش کشاورزی هنوز سهم قابل توجهی در
اقتصادملی دارد.
تمرکز بر استقالل ملی و و توجه تولید بر محصوالت اصلی غالت مانند
گندم، برنج و ذرت می باشد.
هر دو کشور با چالش های جدی کمبود آب، فرسایش خاک، و زوال تنوع
زیستی روبرو هستند.
هر دو کشور با پدیده عدم اراضی بزرگ یکپارچه و خرد شدن اراضی
کشاورزی روبرو هستند.
هر دو کشور بخصوص ایران نیاز به نوسازی و پیشرفت های فناوری در
کشاورزی نیازمند هستند.
هر دو کشور برای حمایت از کشاورزان و تضمین امنیت غذایی یارانه می
دهند
** زمینه های همکاری بالقوه بین ایران و چین در حوزه کشاورزی
در سطح حکمرانی مناسب: فراگیری از تجارب و درسهای حاکمیتی در فرآیند توسعه و
مواجهه با چالشهای کشاورزی و امنیت غذایی با تاکید بر عدم تمرکز مدیریت توسعه منطقه ای
کشاورزی تقویت بخش خصوصی، تشکلهای مردمی بخش کشاورزی و نهادهای مردم نهاد در
نها
ْ
بخش و واگذاری امور تصدی گری به آ .
در زمینه مدیریتی: بهبود نظام سیاستگذاری، برنامه ریزی، مدیریتی بخش کشاورزی و
کارآمدتر نمودن سازمانهای موثر در توسعه کشاورزی
در حوزه تبادل دانش فنی و انتقال فن آوری متناسب،بخصوص در حوزه فناوری دیجیتال،
بیوتکنولوژی، مدیریت خشکسالی و منابع آب، بیابانزدایی و کشاورزی پایدار
همکاریهای تولیدی و تجاری مشترک دو جانبه و چند جانبه در قالب جذب سرمایه های شرکتها
و موسسات خصوصی و دولتی چین در بخش کشاورزی ایران بنحویکه هم باعث تحول فن
آوری در بین کشاورزان و شرکای ایرانی و هم صادرات محصوالت تسریع یابد و ورود
سرمایه به پیکر بخش کشاورزی ایران گردد.
** چالش ها و موانع همکاری بین ایران و چین در حوزه کشاورزی
درسه دهه گذشته بیش از دهها تفاهمنامه رسمی و دولتی در زمینه توسعه همکاریهای در بخش
کشاورزی به امضا رسیده اما بسیاری از آنها کوچکترین پیگیری عملی نشده است.
همزمان از نظر تجاری و واردات از چین بین بخش خصوصی دو کشور، علیرغم تحریمهای
گسترده ، مراوادت وسیعی و دامنه داری ادامه دارد
عدم آمادگی و تاخیر در پیگیری مصوبات رسمی بنظر میرسد بدلیل ماهیت دولتی و متمرکز
طرفین و بوروکراتیک هر دو کشور باشد اما سوابق نشاندهنده آنست که این امر بیشتر از سوی
طرف ایرانی میباشد.
تفاهمنامه ها بیشتر بر محوریت اقدام دولتهای طرفین تاکید داشته وبخش خصوصی ونهادهای غیر
دولتی در این زمینه نقش کمرنگی داشته اند.
تغییر مداوم مدیران و کارشناسان ارشد دولتی در طرف ایرانی یکی از عوامل تاخیر یا عدم پیگیری
عملی مصوبات بوده است.
تمایل ضعیف وکم رغبتی کارشناسان ایرانی به شرق و چین در حوزه همکاریهای علمی- تحقیقاتی
نیز یکی از عوامل زمینه ای در عدم به نتیجه رسیدن تفاهمنامه ها در سه دهه گذشته بوده است.
بیشک تحریمهای کسترده بین المللی بخصوص در حوزه مالی یکی از چالشهای همکاریهای فنی و
تخصص بوده است اما با نگاهی به تجارت بین دو کشور قطعا عامل تعیین کننده ای نبوده است.
تفاوتهای فرهنگی و زبان شاید در ابتدا یکی از موانع و چالشها بشمار میرفت اما در