“دیپلماسی نوروز”
علی محمد سابقیرایزن سابق فرهنگی ایران در چین و عضو انجمن دوستی ایران و چین
منطقه سین کیانگ چین با مساحتی تقریبا به اندازه مساحت ایران از گذشته های دور تاکنون همواره با ایران و فرهنگ ایرانی بیشترین ارتباطات را داشته و به دلیل مشابهت های فراوان، جزیی از جهان فرهنگ ایرانی به حساب آمده است.
این منطقه به دلیل واقع شدن در محل تلاقی مرزهای غرب چین و شرق ایران باستان با گذرگاههای کویری و کوهستانی و راههای مبادلات تجاری امن و پرسود جاده ابریشم و تنوع آب و هوایی و فرهنگی، درحقیقت محل تلاقی فرهنگ ایرانی و چینی نیز بوده است. از این روی هر مسافر ظآشنا به فرهنگ ایرانی در سین کیانگ هرگز احساس غربت نمی کند و در برخورد هر به با مردم مسلمان منطقه خود را جزیی از آنان و یا به تعبیر دیگر آنها را نزدیکترین مردم و فرهنگ آنان را شیبه ترین فرهنگ به مردم و فرهنگ ایرانی می یابد. اگرچه گویش ساکنین این منطقه اویغوری و شاخه ای اززبان های ترکی است ولی استفاده فراوان از کلمات و واژهها و جملات فارسی در زبان اویغوری ( ۳۵ درصد کلمات زبان اویغوری فارسی هستند) و استفاده از حروف و الفبای فارسی در زبان نوشتاری) تنها منطقه ترک زبان دنیا که هنوز هم از حروف فارسی در نوشتار خود استفاده میکنند) آشناترین غریبه های دنیای امروز برای ایرانیان به حساب ایرانی و یا علاقمند آیند.
برای زبان و فرهنگ ،ایرانی اسامی شهرهایی همچون ،کاشغر، ختن، تورفان و…. نام هایی آشنا به شمار می روند در این منطقه در گذشته های دور ایرانیان حکومت کرده به تجارت پرداخته و همچون خانه خود در آن سکونت نموده و به نشر و توسعه زبان فارسی فرهنگ ایرانی و آئین های زرتشتی، مانوی و نهایت اسلام پرداخته اند. در این منطقه شعرای فارسی گوی سین کیانگ، قصه پردازان شیرین بیان و مؤلفین و مصنفین فرهیخته ای که آثار خود را به زبان فارسی خلق کرده و آن را برای آیندگان به یادگار گذاشته اند کم نبوده اند.
یکی از مشترکات بارز فرهنگی بین ایران و سین کیانگ؛ برگزاری یکسان آیین ها و جشن های نوروزی است که در این منطقه همه ساله درست در آغاز فصل بهار و در اولین روز فروردین با شور و شوق فراوان و با آداب و رسومی دقیقا همانند آنچه که در ایران وجود دارد، برگزار می شود خانه تکانی پیش از عید، تهیه لباس نو، دورهم جمع شدن تمام اعضای خانواده در شب عید تهیه سفره هفت سین بازدید و احترام کوچکترها نسبت به بزرگان خانواده، دادن عیدی به کودکان و نوجوانان تهیه شیرینی های متنوع و پخت و پز غذاهای مخصوص عید نوروز همگی بخشی از آداب و رسوم سال نو مردم منطقه سین کیانگ است که ریشه در فرهنگ ایرانی و در واقع ریشه در هویت فرهنگی خود مردم این منطقه دارد.
روز اول سال نو تحت عنوان نوروز در استان سین کیانگ از طرف دولت محلی تعطیل رسمی است و رادیو و تلویزیون منطقه بدین مناسبت برنامه های ویژه پخش می کند. مردم در ملاقات با یکدیگر آغاز سال نو را به هم تبریک گفته و به سرور و شادمانی می پردازند. برگزاری مراسم مختلف هنری، شعرخوانی، آوازخوانی و رقص دسته جمعی از دیگر ویژگی های عید نوروز در منطقه است که همه ساله در سراسر منطقه با شور و شوق زایدالوصفی برپا می شود.
به احتمال زیاد در گذشته های دور در دیگر مناطق چین همچون (چانگ آن), شی ان امروز) چوانجو، یون نن و .. نیز که محل تجمع و سکونت ایرانیان و بازرگانان ایرانی بوده مراسم عید نوروز برگزار شده است، ولی بعدها به دلیل قطع ارتباط آنان با ایران و چینی شدن فرزندان ،آنها کم کم این سنت کهن به فراموشی سپرده شده و یا به دلیل مشابهت های زیادی که با جشن بهاره چینی ها ،داشته درهم ادغام و یکی شده اند. چون از نظر زمانی هم تقریبا نزدیک هم هستند.
وجود آداب و رسوم های خیلی شبیه به هم در آیین های نوروزی و جشن عید بهاره چینی، می تواند تاثیر گذاری سنتهای نوروزی در مراسم و آیین های جشن عید بهاره چینی را تایید کند، لذا جا دارد برای اثبات صحت وسقم این موارد، محققین دو کشور در این زمینه هم پژوهش های لازم را به عمل آورند.
اگرچه در طول تاریخ مردم این منطقه حکومت ها دولت های متنوعی از چینی گرفته تا بخارایی و از ایرانی گرفته تا مغولی و محلی و از اسلامی گرفته تا کمونیست را تجربه و با ناملایمات فراوانی مواجه شده اند ولی هرگز ریشه های تاریخی فرهنگی خود را فراموش نکرده و با تمام توان در حفظ هویت و آداب و رسوم ملی دینی و فرهنگی خود تلاش نموده و آن را تقریبا دست نخورده تا به امروز حفظ کرده اند. اصیل ترین آداب و رسوم و آیینهای ایرانی که شاید امروزه در خود ایران هم مشاهده نمی شود و به فراموشی سپرده شده و یا مورد بی مهری قرارگرفته اند را می توان در شهرها و روستاهای مناطق دور افتاده سین کیانگ یافت شاهنامه فردوسی بازندگی روزمره مردم منطقه عجین است و سطر سطر افسانه های آن را بخشی از تاریخ خود میدانند.
در منطقه ای بنام تاشقورغان که محل زندگی قوم تاجیک است مردم براین باورند که جدال بین رستم و اسفندیار در این منطقه روی داده است در محل وسیعی در دامنه کوه های بدخشان و پامیر تپه های خاکی کوچکی وجود دارد که بنا به گفته ،مردم محل رزم رستم و افراسیاباست و این تپه های کوچک از خاک های درون چکمه رستم که پس از هر کاروزار آنان را بر روی زمین خالی کرده به وجود آمده اند. تاجیک های تاشقورغان حتی معتقدند داستان شیرین و فرهاد شاهنامه، در این منطقه اتفاق افتاده است شکاف کوهی در این منطقه را محل کوه کنی فرهاد برای رسیدن به معشوق خود شیرین می دانند و در دهانه شکاف مجسمه ای از همین فرهاد در حال کندن کوه برپا ساخته اند.
موارد گفته شده تنها نمونه های کوچکی از مشابهت های فرهنگی، ادبی و افسانه ای بین ایران و سین کیانگ است که دستیابی به دیگر موارد نیاز به پژوهشی ژرف و گسترده در آینده است که امید است روزی با همکاری مشترک محققین ایرانی و اویغوری صورت گیرد تا مشترکات فرهنگی و وابستگی ها و پیوستگی های فرهنگی و تاریخی دوملت بیش از پیش روشن گردد.