دام چین برای حاشیه خلیج فارس
رسانههای دولتی چین سفر «شی» به عربستان را برجسته کردهاند و آن را نقطه عطف مهمی در روابط دو کشور میخوانند. آنها استقبال قهرمانانه از «شی» در عربستان را بارها و بارها به نمایش گذاشتند؛ نمایشی که در جریانش رهبری چین به همراه گروهی از اعضای نیروهای هوایی اسکورت شده با سلام ۲۱ توپ پا بر فرش قرمز گذاشت و در میانه رقص جتهای سعودی که نوارهایی به رنگهای قرمز و زرد را (رنگهای پرچم چین) به اهتراز در آورده بودند با اعضای پادشاهی دیدار کرد.
«شی» با پادشاه عربستان و رهبران مصر، کویت و سودان دیدار کرد و متعهد شد که بنادرش را در امتداد دریای سرخ گسترش دهد، در حوزه پتروشیمی سرمایهگذاری کند و موجی از گردشگری چینی را کلید بزند.
رهبر چین پس از چند سال انزوا بهواسطه سیاست کوویدصفر و در شرایطی که کمتر کشوری با رویکرد تهاجمی پکن در عرصه دیپلماسی آشنا است، وارد صحنه جهانی شده تا بدین طریق موقعیت چین را ترمیم و جایگاه آمریکا را از آن خود کند.
خواستگاری از رقیب
رهبر چین بعد از پایان محدودیتهای حداکثری مرتبط به همهگیری از ماه سپتامبر حداقل ۲۹ دیدار دیپلماتیک را رقم زده است. او با آنتونی آلبانیز، نخستوزیر استرالیا دیدار داشت و بدین طریق به تنشهای طولانیمدت میان دو بازیگر ظاهرا پایان داد و همزمان برای اولاف شولتز، صدراعظم آلمان فرش قرمز پهن کرد. تعاملهای رهبر چین از منظر رهبران بازیگران خارجی تغییر خوشایندی است؛ چراکه «شی» همان خودکامه قدرتطلبی است که مدتها است بر تغییر نظم جهانی مانور میدهد و فارغ از فشارها از موضع خود در ارتباط با تایوان و جنگ در اوکراین هم عقبنشینی نکرده است.
پیام روشن عربستان به آمریکا با استقبال خیره کننده از شی
«دنی راسل» – معاون موسسه سیاست جامعه آسیا و دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا – در گفتوگو با نشریه نیویورک تایمز در این باره گفت: «شی» عامدانه از متحدان آمریکا خواستگاری میکند یا میزبان رهبران دموکرات غرب از آلمان تا ژاپن میشود. به باور این تحلیلگر، «شی» با سفر به عربستان نشان داد که ایالات متحده تنها بازیگر یکهتاز این کشور نیست.
عصر تازه به روایت «شی»
دیدارهای دیپلماتیک برای رهبر چین از منظر داخلی دارای ارزشهای سیاسی است و طبیعتا موجب شده تا عقبنشینی از سیاست کوویدصفر کمرنگ گشته و تصویر «شی» به عنوان رهبر نظم جهانی که برای چین میجنگد بازتعریف شود.
رسانههای دولتی چین سفر «شی» به عربستان را برجسته کردهاند و آن را نقطه عطف مهمی در روابط دو کشور میخوانند. آنها استقبال قهرمانانه از «شی» در عربستان را بارها و بارها به نمایش گذاشتند؛ نمایشی که در جریانش رهبری چین به همراه گروهی از اعضای نیروهای هوایی اسکورت شده با سلام ۲۱ توپ پا بر فرش قرمز گذاشت و در میانه رقص جتهای سعودی که نوارهایی به رنگهای قرمز و زرد را (رنگهای پرچم چین) به اهتراز در آورده بودند با اعضای پادشاهی دیدار کرد.
به باور «ویلی لام» – تحلیلگر کهنهکار فعال در سیاست چین و هنگهنگ و از اعضای ارشد بنیاد جیمز تاون – خلیج فارس به ارگانها و نهادهای تبلیغاتی اجازه میدهد تا بر مقولههای مثبت چون سیاستمداری «شی» متمرکز شوند. به گفته او سیاست جدید دیپلماتیک چین به دنبال پایان مدتها تمرکز بر کاهش اثرات همهگیری و آغاز سومین دوره هنجارشکنانه رهبری چین در کنگره حزب کمونیست کلید خورد.
چین به دنبال بازپسگیری غنایم از دست رفته
محدودیتهای ناشی از همهگیری به انزوای چین دامن زد و جهان را نسبت به این بازیگر بیاعتمادتر کرد. در مقابل ایالات متحده به دلیل رابطه قدرتمندش با کشورهایی چون ژاپن، کره جنوبی و فیلیپین و اروپا ضمن تعریف پیمانهای امنیتی منطقهای، حضورش را در جهان و بویژه شرق آسیا تقویت کرد. شواهد نشان میدهد که «شی» میخواهد رابطه دیپلماتیکش با واشنگتن را ثابت نگه دارد؛ روابطی که پس از مسدود شدن کانالهای دیپلماتیک میان پکن با واشنگتن در واکنش به سفر ماه اوت نانسی پلوسی به تایوان و اعمال تحریمهای گسترده دولت بایدن علیه چین در نیم قرن گذشته در پایینترین سطح خود قرار داشت.
به گفته یکی از مقامهای غربی، این روابط با پایان نشست کنگره حزب کمونیست دوباره احیا شد؛ یعنی زمانی که مقامهای ارشد پکن تعامل با غرب را در رأس برنامههایشان قرار دادند. ماحصل تلاشها، دیدار «شی» و بایدن در حاشیه نشست سران گروه بیست بود. تعامل چین با غرب به معنای پایان دادن به موضع قاطعانه پکن نسبت به غرب نیست؛ «شی» به خوبی میداند که تصویرش در اذهان رهبران غرب، تصویر رهبری است قلدر و متخاصم و سیاستش یادآور سیاست خصمانه گرگهای جنگجو است؛ نامی که از دو فیلم اکشن ملیگرایانه وام گرفته شده است.
اعتماد به نفس کاذب
قرائت دقیقتر از سیاست «شی» را میتوان در جریان دیدار پرحاشیهاش با «جاستین ترودو» – نخستوزیر کانادا – یافت؛ یعنی زمانی که یکی از دوربینهای خبری، لحظهای را که «شی» ترودو را در خفا مورد سرزنش قرار می دهد، ضبط کرد. طبیعتا چنین رویکردی نشان از آن دارد که رهبر چین فارغ از اعتماد به نفس کاذبش، چهرهای قابل اعتماد نیست. به باور راسل، از منظر پکن، افزایش دیدارهای دیپلماتیک پس از قرنطینههای طولانی و انتصاب پیروزمندانه «شی» در قدرت، نشان از جایگاه برتر این کشور در صحنه بینالمللی دارد. طبیعتا این توهم با استقبال از شی در عربستان، تایید شد.
استقبال باشکوه از «شی» در قیاس با مراسم باشکوه اما آرامی که برای حضور بایدن در ریاض تعریف شد، در تضادی آشکارا قرار دارد. رهبر چین امیدوار است نفوذ ایالات متحده در منطقه را تضعیف کند. از همین رو در این سفر نادر و در عین حال پرحاشیه با ملک سلمان پادشاه ریاض گفتوگو داشت و توافقنامه مشارکت راهبردی با این پادشاهی امضا کرد. این پیمان روابط دیپلماتیک و اقتصادی را در میانه تعاملهای پیچیده فراتر از نفت، در عرصه تسلیحات، فنآوری و زیرساختها تقویت میکند.
دام چین برای حاشیه خلیج فارس
«شی» در جریان این سفر تاکید داشت که چین قصد دارد با عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس در حوزه انرژی هستهای، امنیت هستهای و اکتشافهای فضایی همکاری داشته باشد. سفر رهبر چین به عربستان در حالی انجام شد که روابط واشنگتن و ریاض بهواسطه مسائل متعدد بویژه تصمیم اخیر اوپک پلاس در باب کاهش تولید نفت، تیره شده است.
امروز خلیج فارس برای توسعه نفوذ چین آماده است، چراکه تصور غالب در میان مقامها، محققان و بازرگان این گروه از کشورها بیتمایلی آمریکا به خاورمیانه و تمرکز رهبر جهان بر آسیا و اروپا است. برخلاف واشنگتن، پکن از کشورهای حاشیه خلیج فارس نمیخواهد که یکی از طرفین دعوای اوکراین را انتخاب کنند. سیاست عدم مداخله اعلامشده چین بدین معنا است که مسائلی چون حقوق بشر هیچگاه به مانعی در برابر تجارت تبدیل نخواهند شد.
از منظری دیگر، روابط دوستانه چین با کشورهای حاشیه خلیج فارس برای پکن بسیار با اهمیت است؛ چراکه این گروه از کشورها فارع از این که تامینکننده اصلی نفت هستند، در اجراییکردن طرح کمربند و جاده میتوانند نقش برجستهای داشته باشند و بازار مهمی برای کالاهای صادراتی و فنآوریهای چینی خواهند بود. هوآوی، غول مخابرتی چین که فعالیتش در ایالات متحده ممنوع شده، شبکههای جی ۵ را در عربستان، قطر، کویت و امارات ارائه کرده است.
فرصتسازی به سبک چینی
«کوی شوون» – استاد دانشگاه مطالعات بینالملل – بر این باور است که با عقبنشینی ایالات متحده و گرفتار شدن روسیه در جنگ اوکراین، چین میتواند نقش سازندهای را در تغییر نظم منطقهای خاورمیانه ایفا کند. رقابت برای نفوذ در کشورهای حاشیه خلیج فارس، طبیعتا تنشهای میان واشنگتن و پکن را افزایش خواهد داد و موجب خواهد شد تا غرب موضع سختگیرانهتری نسبت به پکن اتخاذ کند.
«ریشی سوناک» در نخستین سخنرانیاش در قامت نخستوزیر بریتانیا از پایان دوران طلایی روابط چین و بریتانیا گفت و کانادا نیز در سیاست راهبردیاش باور دارد که چین به عنوان قدرت جهانی نقشی مخربی دارد. با این همه «شی» بر حمایت جهان جنوب از چین شرط بسته و از همین رو تلاش دارد متحدان آمریکا را متقاعد کند که همکاری اقتصادیشان با چین پیوند خورده است. طبیعتا چنین رویکردی قادر است تنشهای بسیاری را در روابط شرق و غرب ایجاد کند. با این همه «یئون انگ» – استاد دانشگاه – باور متفاوتی دارد و میگوید چین فرصت حیاتی برای بازسازی رابطه با غرب بهواسطه جانبداری از روسیه در جنگ اوکراین را از دست داد.
به گفته او، حداقلی از عملگرایان در پکن نسبت به این مقوله هشدار داده بودند و تاکید داشتند که در این نبرد عادلانه حمایت از روسیه میتواند چین را منزویتر کند. این دقیقا همان حقیقتی بود که محقق شد. حالا پکن برای یافتن متحدان و دوستان جدید تحت فشار بسیاری قرار دارد.