«کاریز» در تورفان چین
بر سر راه ابریشم از چین به اروپا، در غرب چین، صحرای تکلهمکان واقع شده که ترسناکترین صحراهای جهان است. صحرای تکلهمکان با ۳۳۷ هزار کیلومترمربع مساحت، کمی کوچکتر از مساحت آلمان، بخشی از حوضه تاریم است که هزار کیلومتر طول و ۴۰۰ کیلومتر عرض دارد. زمانی در شمال و در لبه جنوبی آن دو شاخه از جاده ابریشم عبور میکرد و مسافران به دنبال جلوگیری از گرفتارشدن در این حوزه خشک از حاشیه آن عبور میکردند.
بر سر راه ابریشم از چین به اروپا، در غرب چین، صحرای تکلهمکان واقع شده که ترسناکترین صحراهای جهان است. صحرای تکلهمکان با ۳۳۷ هزار کیلومترمربع مساحت، کمی کوچکتر از مساحت آلمان، بخشی از حوضه تاریم است که هزار کیلومتر طول و ۴۰۰ کیلومتر عرض دارد. زمانی در شمال و در لبه جنوبی آن دو شاخه از جاده ابریشم عبور میکرد و مسافران به دنبال جلوگیری از گرفتارشدن در این حوزه خشک از حاشیه آن عبور میکردند. جمهوری خلق چین دو بزرگراه از میان صحرا ساخته است. بزرگراه صحرای تاریم، شهرهای «ختن» (در لبه جنوبی) و «لونتای» (در لبه شمالی) را به هم پیوند میدهد و جاده باینگول به روکیانگ از بیابان به سمت شرق عبور میکند. در سالهای اخیر، بیابان در برخی مناطق گسترش یافته است، شنهای آن مزارع و روستاها را بر اثر بیابانزایی در بر میگیرد. راهآهن«گلمود-کورلا» نیز از تکلهمکان عبور میکند. تورفان (تورپان) یکی از ایستگاههای مهم جاده ابریشم در غرب چین بوده است. بسیاری از سکونتگاههای تورفان، اگر نگوییم همه، توسعه خود را مدیون سیستم باستانی قناتهای زیرزمینی یا همان کاریز هستند که هرگونه آبیاری موجود از نهرها و رودخانهها را تکمیل میکند. کاریزها از فرهنگ معماری ایرانی سرچشمه گرفتهاند، جایی که قنات نامیده میشوند، آب برفهای در حال ذوب را از کوهها میکشند و در کانالهای زیرزمینی میبرند تا از تبخیر در امان بمانند و به واحهها میروند. سیستم آبیاری کاریز که مردم محلی به آن افتخار میکنند، امروزه عقبمانده و ناکارآمد تلقی میشود و در بخشهایی از استان تورپان با پمپهای برقی جایگزین میشود. تخمین زده میشود سینکیانگ در دهه ۱۹۵۰ بیش از هزارو ۵۰۰ کاریز داشت که از این تعداد بیش از هزارو ۱۰۰ کاریز در تورپان بودند، اما در اواخر دهه ۱۹۹۰ کمتر از ۶۰۰ حلقه وجود داشت و تعداد بسیار کمی از صنعتگران قادر به ساخت آنها بودند. کاریزهای باقیمانده حفاظت میشوند، اما فقط بهعنوان آثار موزهای و کشاورزان محلی اجازه حفر چاه جدیدی در نزدیکی آنها ندارند. من در سال ۲۰۱۵ از این منطقه دیدار داشتم و به شوق دیدار کاریز از ارومچی به تورفان و از آنجا به به سوی شهرک کاریز (Karez) حرکت کردم. مجموعه کاریز یک منطقه گردشگری و موزه است و کاریز (نام فارسی قنات که در برخی از نقاط ایران به همین اسم کاریز میشناسند) بسیار سرسبز و دیدنی و آباد است. بلیت ورودی موزه ۴۰ یوآن بود. در اینجا موزه کاریز در محوطه سرسبز باغی اطراف قنات احداث شده است که از دو بخش بیرونی -با نمایش چاه و دولاب و چاهکن و گاوی که از چاه آب بیرون میکشد و حفاری چاههای قنات را نشان میدهد- و بخش درونی -نمایش برشی از یک قنات در یک سالن حدود ۳۰متری با نشاندادن چاه قنات و سیستم جمعآوری آب از چاه مادر تا مظهر قنات- تشکیل شده است. سیستم آبیاری قنات برای تورفان بسیار حیاتی بوده؛ زیرا واحهای برای توقف و تجدید قوا برای کاروانهای جاده ابریشم بوده است، چون در حاشیه صحرای تکلهمکان قرار داشته که محیطی خشن و غیرقابلتحمل بوده است. تورفان شکوه خود را مدیون همین قناتهاست که سیستم آبیاری کاریز را پدید آوردهاند. آب کاریزها حاصل ذوب برفها و آب بارانهایی است که در فصول بارندگی به ارتفاعات پیرامون این چاله میبارد. این آب توسط این سیستم در شیب دامنهها به پایین هدایت میشود. تعدادی عکس از بخشهای مختلف نمایشگاه میگیرم. خانمی در نمایشگاه به زبان انگلیسی توضیح میدهد. با اشاره به ماکت این قنات، توضیحات مفصلی ارائه میدهد. با او به ترکی سخن میگویم. زبان اویغوری لغات ترکی زیادی دارد و من متوجه میشوم. لغات فارسی بسیاری هم دارد که با الفبای فارسی و دانستن زبان ترکی میشود بسیاری از تابلوها را فهمید. وارد محوطه کاریز میشوم و از تونل آن بازدید میکنم. نمایشگاه در نمایش نحوه عملکرد قنات خوب کار کرده است. در بخش تونل قنات، تابلوهایی نصب شده و از برخی جاها برشهایی انجام داده و چراغهایی نصب کردهاند که بتوان قنات و عملکرد آن را لمس کرد. در محوطه بیرونی، داربست دراز و زیبایی از مو بر سر حیاط کشیده شده است. از این محوطه چندین عکس میگیرم. بیرون میآیم و به سوی مرکز شهر میروم. در این منطقه در خیابان اصلی خانههای ویلایی با دروازههای ورودی بزرگ قرار دارد. در حیاط خانهها داربست مو و زیر آن تختهای چوبی مربع به ابعاد حدود ۵/۲ × ۵/۲ متر و به بلندی۶۰ سانتیمتر از سطح زمین قرار دارد. روی این تخت با قالی پوشیده میشود و بر روی آن یک میز عسلی قرار دارد. افراد خانواده دور این میز مینشینند و غذا میخورند. روی آن شبها رختخواب میگسترند و زیر آسمان پرستاره این کویر وحشت میخوابند.