پروفسور هوندا فن- استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای
پروفسور هوندا فن- استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای
هماکنون هردو کشور چین و ایران با وظایف سنگین توسعه ملی روبهرو هستند؛ توسعه ۲کشور بهشدت مکمل یکدیگر است و بهبود روابط چین و ایران آشکارا به نفع هر دوطرف خواهد بود. چین و ایران باید با نگرش مثبتتری روابط دوجانبه خود را مشاهده کرده و توسعه دهند.
ایران در دیپلماسی چین
بسیاری از کشورها چین را دومین کشور قدرتمند جهان قلمداد میکنند و ایالاتمتحده چین را بهعنوان حریف استراتژیک شماره یک خود درنظر گرفته است. از نظر ایالات متحده، هماکنون اصلیترین تناقض بین ایالاتمتحده و چین رقابت بین «قدرت اول جهان» و «قدرت دوم جهان» در رابطه با رقابت برای تسلط بر جهان است. از این پس برای مدت زمان نسبتا طولانی ویژگیهای اساسی در روابط ایالاتمتحده و چین درگیری و تضاد است؛ این وضعیت حتی با عوض شدن نامزدهای ریاستجمهوری ایالاتمتحده نیز تغییر نخواهد کرد. برای مدت نسبتا طولانی در روابط دیپلماتیک چین، ایالاتمتحده اولویت اصلی بوده است که این امر میتواند بر توسعه روابط دوجانبه یا چندجانبه بین چین و سایر کشورها تأثیر بگذارد، ولی اکنون افزایش خصومت ایالاتمتحده با چین، بهتدریج تأثیر منفی روابط چین و آمریکا را در توسعه روابط دوجانبه یا چندجانبه با سایر کشورها کاهش خواهد داد.
از طرفی ایران یکی از اصلیترین کشورها در خاورمیانه بوده و خاورمیانه از لحاظ استراتژیکی برای چین بسیار مهم است. همچنین چین و ایران در بسیاری از موارد توانایی همکاری دارند؛ بنابراین چین انگیزه و شرایط لازم برای تعمیق روابط دوجانبه با ایران را دارد. در حقیقت با وجود تحریمهای طولانیمدتی که ایالاتمتحده علیه ایران وضع کرده است، چین در ۴دهه گذشته رابطهای نسبتاً خوب با ایران برقرار کرده که این نشاندهنده نگرش چین به ایران است، اما در بعضی از مواقع در گسترش و توسعه روابط با ایران با برخی از مشکلات و کاستیها روبهروست؛ بهعنوان مثال چین درک عینی کافی از ایران ندارد یا هنوز هم زمینههایی برای تغییر و پیشرفت دیپلماسی چین وجود دارد که این موارد و کاستیها بر پیشرفت بهتر روابط میان چین و ایران تأثیر گذاشته است.
چین با نگاه به ایران باید درک این را داشته باشد که ایران توانایی پیشرفت و ظهور قدرت را دارد و همچنین باید از نقش اساسی که ایران در منظر سیاسی خاورمیانه ایفا میکند، آگاه باشد. وقتی چین سیاستهای خارجی خود را در قبال ایران تدوین میکند، باید کشور ایران را از داخل بهطور کامل بشناسد و برای چین بدون چشمانداز و مشاهده داخلی دشوار است که سیاست مؤثری را در قبال ایران تعیین کند.
چین در دیپلماسی ایران
تحریمهای بینالمللی که توسط ایالاتمتحده در ۴دهه گذشته به ایران تحمیل شده است، یک مانع جدی برای توسعه ایران بوده است و «فشار شدید» که توسط دولت دونالد ترامپ به ایران تحمیل شده باعث ایجاد مشکلات بیشتری شده است. همچنین در خاورمیانه اسرائیل، عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی نیز ایران را تهدیدی برای خود میدانند؛ بنابراین این کشورها با هم متحد میشوند تا با همدیگر به مقابله با ایران بپردازند. هماکنون ایران بهشدت نیاز به گسترش فضای دیپلماتیک خود دارد.
اکنون که چین به دومین کشور قدرتمند جهان تبدیل شده و از طرفی هم هیچ تعارض تاریخی با ایران ندارد و در ۴۰سال گذشته روابط دوجانبه خوبی با ایران برقرار کرده است، میتواند به یکی از گزینههای مهم دیپلماسی ایران تبدیل شود. در۲۳ژوئن سال ۲۰۲۰، سخنگوی دولت ایران، علی ربیعی اعلام کرد که «برنامه همکاری مشترک ۲۵ساله ایران و چین» توسط دولت ایران تصویب شده است. این خبر بلافاصله باعث بحث گستردهای در ایران شد که بعضی افراد موافق و بعضی مخالف این قرارداد بودند. ایالاتمتحده، اسرائیل و سایر دولتهایی که با ایران دشمنی دارند نیز به «برنامه همکاری مشترک ۲۵ساله ایران و چین» توجه زیادی داشتند و شایعات زیادی را راجع به این قرارداد بهوجود آوردند. این شایعات باعث شد تا ایرانیان نگران همکاری جامع با چین شوند. انتقاد برخی از ایرانیان درمورد «برنامه همکاری مشترک ۲۵ساله ایران و چین» نشاندهنده این است که هنوز مشکلات بزرگی در درک عینی ایران از چین وجود دارد. این افراد متأسفانه تحتتأثیر شایعات کشورهای متخاصم قرار گرفتهاند؛ بهعنوان مثال، چگونه میتوانیم صحت شایعهای مبنی بر ارسال نیروهای نظامی چینی به ایران را بفهمیم؟ یکی از بزرگترین دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران، تحقق استقلال این کشور است. جمهوری اسلامی هرگز اجازه نخواهد داد که نیروهای خارجی در ایران مستقر شوند و از طرفی چین هم اصلا نظری برای اعزام نیروهای نظامی خود به ایران را ندارد.
مترجم: سعیده زرین
چین و ایران برای توسعه روابط بهتر باید با هم همکاری کنند
نهتنها چین بلکه ایران نیز نیاز واقعی برای بهبود روابط دوجانبه دارد، اما اگر بهصورت واقعگرایانه توضیح دهیم، هماکنون چین و ایران برای همکاری همهجانبه هنوز فاقد اعتماد متقابل سیاسی هستند. علاوه بر این هنگام توسعه روابط دوجانبه، چین و ایران هنوز از تأثیر سایر کشورها رها نشدهاند. در چین این دیدگاه وجود دارد که بهبود روابط چین با ایران باعث عدمرضایت ایالاتمتحده از چین و در نتیجه سرکوب شدید چین توسط ایالاتمتحده خواهد شد. در حقیقت، سیاستگذاران ایالاتمتحده قبلاً چین را بهعنوان هدفی درنظر گرفتهاند که باید بیش از ایران سرکوب شود. مسلماً بدون درنظر گرفتن توسعه روابط چین و ایران، خصومت آمریکا با چین هیچ تغییری نخواهد کرد. همچنین یک دیدگاه چینی وجود دارد که بهبود روابط چین و ایران باعث میشود کشورهای عربی در خاورمیانه از عملکرد چین ناراضی باشند و بنابراین چین باید در روابط خود با ایران محتاطانه عمل کند. من با چنین دیدگاهی بسیار مخالف هستم؛ زیرا دیدگاهی توأم با نگرانی نهتنها نباید از قدرت «دوم جهان» ناشی شود، بلکه برای گسترش روابط خارجی چین نیز زیانبار است. نهتنها سطح شناخت اندیشمندان چینی، بلکه سطح تصمیمگیری دولت چین نیز باید به سطح بالایی که توسعه چین به آن دستیافته، برسد.
تاریخ ایران نیز ثابت کرده است که هرقدر تنوع روابط دیپلماتیک ایران بیشتر باشد، برای دفاع از منافع ملی کشور مؤثرتر است؛ حتی اگر اکنون ایران توانایی تبادل دوستانه با قدرتهای اروپایی و آمریکایی را داشته باشد، تعمیق روابط دوجانبه ایران و چین چه ضرری برای ایران خواهد داشت؟ از این گذشته، چین دارای مزایایی است که قدرتهای اروپایی و آمریکایی از آن برخوردار نیستند. علاوه بر این، همکاری برد-برد یکی از افکار مهم فلسفه چینی است. اگر چین روابط خود را با ایران توسعه دهد، ایران را از توسعه روابط با سایر کشورها باز نخواهد داشت. ایران باید از این موضوع آگاه باشد که همکاری با چین، فرصتهای بسیار بیشتری نسبت به چالشهای آن خواهد داشت. چین و ایران در دوران باستان روابط دوستانه «جاده ابریشم» را داشتند. این دو کشور با تاریخ باشکوه باید از خرد سیاسی کافی برخوردار باشند و در این دنیایی که مدام درحال تغییر است با یکدیگر به جلو گام بردارند. من بهعنوان یک داماد ایرانی و پروفسور چینی، امید به آیندهای بهتر برای روابط چین و ایران دارم و مایلم برای تحقق آن، سخت تلاش کنم.