فهرست سرخط اخبار امروز،۳/دی/۱۳۹۹:
- [cl-popup title=”خبر منتخب – راهکارهای پیشنهادی چین در نشست وزیران عضو برجام” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – راهکارهای پیشنهادی چین در نشست وزیران عضو برجام” align=”right” size=”xl”]ایسنا : سخنگوی وزارت امور خارجه چین با مطرح کردن این که خروج آمریکا از برجام دلیل اصلی انحراف این توافق از مسیر درستش است، به چهار راهکار پیشنهادی وزیر امور خارجه این کشور برای حل و فصل مسائل پیرامون توافق در نشست دیروز وزرای امور خارجه کشورهای عضو برجام اشاره کرد. هوآ چونیینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در پیامی توییتری درباره خروج آمریکا از توافق هسته ای نوشت: خروج آمریکه از برجام(توافق هسته ای) و فشار حداکثری اش بر ایران، دلیل اصلی منحرف شدن مسئله هسته ای ایران از مسیر درست است. بازگشت آمریکا به توافق و از سرگیری پایبندی به آن، راه درست کاهش تنش ها است. چونیینگ همچنین در یک رشته توییت به چهار راهکار ارائه شده توسط وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در جلسه مجازی وزرای امور خارجه کشورهای عضو برجام اشاره کرد که روز گذشته برگزار شد. این چهار راهکار شامل موارد زیر است که سخنگوی وزارت خارجه چین آن ها را در صفحه توییترش مطرح کرد:
۱. تلاش بی وقفه برای حمایت از برجام و علیه فشار حداکثری انجام شود.
۲. در راستای بازگشت بی قید و شرط آمریکا به برجام تلاش شود. آمریکا باید تحریم ها علیه ایران و نهادها و افراد طرف سوم را لغو کند.
۳. مسائل مربوط به پایبندی منصفانه و بی طرفانه حل و فصل شود.
۴. مسائل امنیت منطقه به درستی کنترل شود. چین پیشنهاد کرده است یک فرصت مذاکراتی چندجانبه در منطقه خلیج فارس برای آغاز روند گفتمانی فراگیر در راستای رسیدن به اتفاق نظر بر سر مسائل امنیت منطقه به واسطه رایزنی برابر و پیشرفتی تدریجی ایجاد شود.[/cl-popup]
- ادعای اویلپرایس در مورد بزرگترین میدان گازی ایران / چینیها هنوز در پارس جنوبی فعالیت دارند؟
- چین ناو آمریکایی را از آب های خود بیرون کرد
- [cl-popup title=”خبر منتخب – اکونومیست در یک گزارش معرفی کرد / کشورهای تحسین شده ۲۰۲۰” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – اکونومیست در یک گزارش معرفی کرد / کشورهای تحسین شده ۲۰۲۰” align=”right” size=”xl”]دنیایاقتصاد : هفتهنامه اکونومیست همیشه در آخرین روزهای سال میلادی، کشوری را به عنوان کشور منتخب سال انتخاب میکند. به عقیده اکونومیست کشوری منتخب است که مردمش برای دموکراسی در آن، به پا خاستهاند. در لیست اکونومیست نیوزیلند، تایوان و بولیوی جزو تحسینشدگان بهشمار میآیند، اما جایزه اصلی به کشور مالاوی میرسد که مردمش نگذاشتند انتخابات فرمایشی، سرنوشت کشور را تعیین کند. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» به نقل از اکونومیست، در اکثر سالها، عموم کشورها در مسیرهای مختلفی پیشرفت میکنند. اما در سال ۲۰۲۰، مرگهای زودهنگام و کوچک شدن اقتصاد به وضعیت عمومی جدیدی تبدیل شد. اکثر کشورها هم تنها به دنبال این بودند که از گرفتار شدن در موقعیت بدتر جان سالم در ببرند. به ناچار، فهرست کوتاه اکونومیست از کشورهایی که بیشترین پیشرفت را داشتهاند فقط شامل چند کشوری میشود که بیشتر موفق شدند جلوی بدتر شدن وضعیت را بگیرند. گر چه افراد کمی ادعا میکنند نیوزیلند در سال ۲۰۲۰ جای بهتری نسبت به سال ۲۰۱۹ بود اما ویروس جدید در این کشور کنترل شد. زمانیکه تنها ۱۰۰ مورد ابتلای جدید به کرونا در این کشور شناسایی شد، جاسیندا آردرن، نخستوزیر این کشور، مرزها را بست، کشور را تعطیل کرد و از «تیم ۵ میلیون نفریاش» (مقصود کل جمعیت این کشور است) خواست که با هم مهربان باشند. تنها ۲۵ نیوزیلندی جان خود را از دست دادند و زندگی کموبیش به مسیر عادیاش بازگشتهاست. استادیومهای راگبی هم فصل را پر از تماشاچی به پایان رساندند. خانم آردرن محبوب هم با اکثریت آرا رای آورد، آن هم در کشوری که چنین چیزهایی کمتر در موردش به گوش میرسد. تایوان اما عملکردی به مراتب بهتر از نیوزیلند داشت. در این کشور تنها هفت نفر جان خود را از دست دادند و عملکرد اقتصادی هم بسیار بهتر بود. فارغ از اینکه تایوان یک کشور است یا یک قلمرو با دولت مستقل، به هر حال توانست بدون تعطیلی مدارس، فروشگاهها و رستورانها، ویروس را خارج از مرزهای خود نگه دارد. اقتصاد تایوان از معدود اقتصادهایی است که پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۰ رشد داشتهاست. این کشور با نپذیرفتن عقبنشینی بهرغم تهدیدهای بیرحمانه پکن، شجاعت خود را به نمایش گذاشت. دولت چین اغلب میگوید تایوان باید با سرزمین اصلی متحد شود. جنگندهها و کشتیهای جنگی چین به مرز این جزیره (تایوان)، بیش از هر زمان دیگری نزدیک شده بودند. با این حال، تایوانیها در ماه ژانویه به نامزد ریاستجمهوری که به دنبال روابط گرمتر با چین بود پشت کردند و دوباره به تسای اینگون رای دادند که دولتش به فعالان دموکراسی از هنگکنگ پناه داد. تایوان مکرر به ما یادآوری میکند که فرهنگ چینی کاملا با لیبرال دموکراسی سازگار است. این موفقیتها تحسینبرانگیز است. اما همهگیری هنوز به پایان نرسیده و قضاوت کردن یک کشور براساس رکوردش در مبارزه با کووید-۱۹، نیازمند تمرکز بر شکلهای خاصی از حکمرانی مطلوب است که شرایط خاص جغرافیایی و ژنتیکی را میطلبد و اکنون بررسی دشوار است، مثلا جزیره بودن در این زمینه کمککننده است، یا مثلا برخی جمعیتها در برابر ویروسهای کرونا، ایمنی بیشتری دارند. پس بد نیست نامزدهای (کشورهای) دیگر را در هم در نظر داشته باشیم. ایالات متحده آمریکا به اندازه بریتانیا، ایتالیا و اسپانیا در واکنش به کووید-۱۹ عملکرد بدی داشت. اما عملیاتی که دولت آمریکا انجام داد تا واکسن سریع تولید و توزیع شود، نقشی اساسی را ایفا کرد. بهعلاوه، رایدهندگان آمریکایی با رای ندادن به دونالد ترامپ، سهم خود را برای جلوگیری از گسترش پوپولیسم و موج جهانی آن ادا کردند. تلاشهای ترامپ برای عوض کردن رای این افراد نتیجه نداد و قُضات هم به قانون وفادار ماندند، نه به مردی که آنها را انتخاب کرده بود. رایدهندگان در بولیوی هم اقدامی برای ایجاد شرایط عادی داشتند. بعد از انتخاباتی که آلوده به تقلب شد، سرنگونی رئیسجمهوری سوسیالیست، اعتراضات خشونتآمیز و حکمرانی کینهتوزانه رئیسجمهوری موقت، مردم در بولیوی توانستند در ماه اکتبر دوباره در صلح رایگیری را برگزار و لوئیس آرک را به عنوان یک تکنوکرات انتخاب کنند.جایزه اصلی به یک کشور آفریقایی // اما جایزه منتخب امسال به کشوری در جنوب شرق آفریقا میرسد. طبق برآوردهای سازمان مردمنهاد «خانه آزادی»، دموکراسی و احترام به حقوق بشر در ۸۰ کشور جهان از ابتدای همهگیری تا ماه سپتامبر به قهقرا رفت. تنها جایی که این مساله پیشرفت کرد، مالاوی بود. برای اینکه پیشرفتش را بهتر درک کنید، آنچه در گذشته بود را در نظر بگیرید. در سال ۲۰۱۲، رئیسجمهوری مالاوی درگذشت اما مرگ او را از مردم پنهان کردند و جنازهاش را به بهانه «درمانهای پزشکی» به آفریقای جنوبی بردند تا وقت بخرند که برادرش جایش را بگیرد. پیتر موتاریکا، آن زمان موفق نشد قدرت را به دست بگیرد، اما دو سال بعد انتخاب شد و گفتند انتخابات دوباره باید برگزار شود و مشخص شد که آرا دستکاری شده بودند. به هر حال ناظران بیرونی با بدبینی نتیجه را تایید کردند. مردم مالاوی اعتراضات گستردهای علیه «انتخابات دستکاریشده» به راه انداختند. قُضات مالاوی به چمدانهای رشوه پشت و آن انتخابات را باطل کردند. در ماه ژوئن، انتخابات مجددا اما عادلانه برگزار شد، مردم، موتاریکا را بیرون انداختند و منتخبشان، لازاروس چاکورا به قدرت رسید. مالاوی هنوز فقیر است. اما مردم واقعا شهروند هستند نه به مثابه اشیای بیجان. به خاطر احیای دموکراسی در منطقهای اقتدارگرا، کشور منتخب امسال اکونومیست، مالاوی است.
مالاوی کجاست؟ // جمهوری مالاوی، کشوری در جنوب شرق آفریقا است که بیش از نیمی از مردم آن زیر خط فقر زندگی میکنند. مالاوی از شمال غرب با زامبیا، از شمال با تانزانیا و از شرق، جنوب و غرب با موزامبیک همسایه است. این کشور تا سال ۱۹۶۴ مستعمره انگلیس بود. بعد از سه دهه حکومت تکحزبی در این کشور در سال ۱۹۹۴ اولین انتخابات چندحزبی در این کشور برگزار شد. رئیسجمهور در این کشور رئیس حکومت است. کابینه این کشور ۴۶ عضو دارد که رئیسجمهور آنها را تعیین میکند. رئیسجمهور با رای مردم برای دورهای پنجساله انتخاب میشود که این پنج سال برای بار دوم هم قابل تمدید است. مجلس نمایندگان این کشور ۱۹۳ عضو دارد که با رای مردم برای دورهای پنج ساله انتخاب میشوند. تولید ناخالص داخلی این کشور ۴۷/ ۱۰ میلیارد دلار است. چهار میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند که ۹۰ درصد از آنها در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. آمار دقیقی از نرخ بیکاری در این کشور در دست نیست، اما ۵۳ درصد از مردم آن زیر خط فقر زندگی میکنند. نرخ تورم این کشور در سال ۲۰۰۷ میلادی ۸ درصد بود. محصولات صادراتی این کشور شامل تنباکو، چای، شکر، پنبه، بادام زمینی، چوب و پوشاک است.[/cl-popup]
- برق در چین سهمیهبندی شد
- خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا):
- ۳دی ۹۹ / نرخ ۲۶ ارز رسمی کاهشی شد
- چین: بازگشت آمریکا به برجام راه صحیح کاهش تنش ها است
- [cl-popup title=”خبر منتخب – رویارویی شانگهای ـ ناتو یا دور زدن ایران؟” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – رویارویی شانگهای ـ ناتو یا دور زدن ایران؟” align=”right” size=”xl”]تهران- ایرنا- توسعه خطوط ریلی و تلاش برای به حداقل رسانیدن مناقشات با آمریکا مسئلهای نیست که در پازلهای سیاسی بگنجد بلکه همه اینها اگرچه در سایه ی تحولات سیاسی در حال انجام است اما پشت این برنامه ها، تفکرات اقتصادی و توسعه طلبانه نیز پررنگتر از همه تفکرات دیگر حضور خواهد داشت. روزنامه آفتاب یزد دوم دی به گفت و گو با پیرمحمد ملازهی کارشناس ارشد شبه قاره پرداخت و نوشت: «اولین قطار باری ترکیه ـ چین، بدون گذشتن از ایران به مقصد رسید» یعنی تنظیمکننده ی خبر میخواهد مخاطب خود را در تله ی «دورزدهشدن ایران توسط چین» گرفتار کند در حالی که میدانیم اولاً راهآهن ترکیه ـ چین به منزله ی دور زدن ایران نیست و در ثانی، چین برای رسیدن به بازارهای اروپا و جهان و ادامه ی رقابتهای اقتصادی با آمریکا که بازهم از عراق و ترکیه عبور خواهد کرد، چند مسیر را تعریف کرده که حداقل دو مسیر ریلی و یک مسیر زمینی را با حضور و عبور از ایران طراحی و پیشبینی کرده است. اگرچه پیشبینی میشود این خط آهن که تقویت روابط تجاری «آنکارا» – «پکن» را در پی داشته باشد تاثیراتی منفی بر روابط ۲ کشور با روسیه بگذارد و نیز این که وزیر حمل و نقل ترکیه از راهاندازی این خط ریلی به عنوان پیروزی ترکیه در حمل و نقل ریلی یاد کرده است اما باید این مسئله را در افقی وسیعتر و روشنتر بررسی و تحلیل کرد. بد نیست بدانیم خط آهنی دیگر از مسیر ترکمنستان وارد خاک ایران خواهد شد و از مسیر سنندج به عراق و ترکیه خواهد رفت و نیز این که از دوسوی شرق و غرب خطوط راه آهن ایران و چین وارد خاک افغانستان شده است؛ یکی از طریق خط آهن حیرتان که ۱۶ شهریور ۹۸ نخستین محموله ی تجاری افغانستان را راهی چین کرد و دوم خط جدید راه آهن ایران- افغانستان که شهر خواف در ایران را به هرات در افغانستان وصل خواهد کرد. در کنار این مسئله، افغانستان بخشی از صادرات خود به مقصد هند را از مبدا بندرچابهار در ایران انجام میدهد و همه ی اینها یعنی «دور زده شدن» در کار نیست.
نخستین قطار باری ترکیه به چین به مقصد رسید // به گزارش میزان و به نقل از پایگاههای «تی آرتی و فارین بریف»، قطار باری ترکیه به چین، سفر ۱۵ روزه خود را از استانبول آغاز کرد و پس از طی ۲ قاره، ۲ دریا و ۵ کشور به مقصد خود در چین رسید. این قطار حامل کالاهای ترکیه روز ۴ دسامبر (۱۴ آذر) حرکت خود را آغاز کرد و ۸ هزار و ۶۹۳ کیلومتر را در ترکیه (۲۳۰۰ کیلومتر)، گرجستان (۲۲۰ کیلومتر)، جمهوری آذربایجان (۴۳۰ کیلومتر)، دریای خزر (۴۲۰ کیلومتر) و قزاقستان (۳۲۰۰ کیلومتر) طی کرد تا روز ۱۹ دسامبر (۲۹ آذر) وارد چین (۲۱۰۰ کیلومتر) شود، قطار مذکور زمان حمل و نقل ۲۵ تا ۴۵ روزه را به ۱۲ روز کاهش داد.
چین در هر مناسباتی، ملاحظات خود را در نظر خواهد گرفت // دکتر پیرمحمد ملازهی ضمن رد فرضیه ی دور زده شدن ایران توسط چین و با تاکید بر این مسئله که چین در تکاپوی سیطره بر بازارهای اروپا و آفریقا و برتری یافتن بر ایالات متحده آمریکا قطعا «ملاحظات» خود را خواهد داشت تاکید میکند: توسعه خطوط ریلی، طراحی مسیرهای مختلف برای دسترسی داشتن به اروپا و آفریقا، تلاش برای به حداقل رسانیدن مناقشات با آمریکا و نیز داشتن تنوع در مسیرهای ریلی و جادهای مسئلهای نیست که در پازلهای سیاسی بگنجد بلکه همه ی اینها اگرچه در سایه ی تحولات سیاسی در حال انجام است اما پشت این برنامه ها، تفکرات اقتصادی و توسعهطلبانه نیز پررنگتر از همه ی تفکرات دیگر حضور خواهد داشت.بین چین و روسیه هیچ کدورتی به وجود نخواهد آمد // این کارشناس ارشد شبه قاره ادامه میدهد در این که این خط حتی ممکن است بین چین و روسیه نیز کدورتهایی به وجود آورد نیز چندان به واقعیت نزدیک نیست چون چین و روسیه در تلاش هستند تا در سایه ی پیمان شانگهای قدرت آمریکا و ناتو را تضعیف و کنترل و نیز مدیریت کنند. ملازهی با تایید این مسئله که اکنون چین و آمریکا و روسیه و آمریکا، رویاروییها را به سرزمین همپیمانان و دوستان یکدیگر کشانیدهاند و این هم یک تاکتیک تقابل سیاسی ـ اقتصادی است، خاطرنشان میکند: ما در ظاهر، عادیسازی روابط اسرائیل با برخی کشورها را میبینیم اما آمریکا پشت این عادیسازیها تلاش میکند مدیترانه را به اقیانوس هند و از طریق مالاکا به آسیای جنوب شرقی متصل کند و این یعنی آمریکا در سایه عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به فکر محاصره ی اقتصادی و نظامی چین است و چین ناگزیر است ضمن حفظ جایگاه بینالمللی خود، راههای تجارت را برای خود بازنگاه دارد. ملازهی با اشاره به نامعلوم بودن تکلیف کشورهایی نظیرایران، پاکستان و افغانستان در مواجهه با سیاستهای منطقهای ایالات متحده ی آمریکا با روی کار آمدن «جو بایدن» اظهار میدارد: چین سرمایه گذاریهایی در ایران، افغانستان و پاکستان انجام داده است اما همچنان نگران رویدادهای بعدی است که میتواند روی روابط و نیز سرمایه گذاریهای پکن تاثیرگذار باشد. وی ادامه میدهد: سیطره ی اقتصادی بر جهان قطعا اگر و اماهایی دارد که هم زمان کافی و هم آرامش در حوزه سیاسی میخواهد پس اگر چینیها برای رسیدن به اروپا دو خط آهن تعریف میکنند که هم با آمریکا درگیر نشوند و هم ایران را از دست ندهند از آن سو نیز مسیر کاشغر به بندرگوادر پاکستان را تجهیز میکنند که باز هم پای منافع ایران را به ماجرا باز میکند و این یعنی دورزده شدن ایران از سوی چین نگاهی عوامانه به سیاست خارجی و تحولات منطقهای است. دکتر پیرمحمدملازهی در پایان تاکید میکند، روزگاری دو پیمان نظامی ناتو و ورشو تعیینکننده خطوط مرزی سیاست و قدرت بود اما حالا پیمان نامهها و مجامع بینالمللی اقتصادی تعیینکننده است و این یعنی روسیه و چین در تلاش هستند با کشانیدن کشورهای بیشتری به پیمان شانگهای عرصه را بر حضورهای همه جانبه خواهانه آمریکا و ناتو تنگتر کند و این یعنی چین، روسیه و ایران در یک نگاه، در یک خاکریز علیه آمریکا ایستادهاند که هر کدام راه و روش خود را دنبال خواهد کرد. ملازهی به این نکته نیز اشاره میکند که چینیها برای سیطره بر اقتصاد دنیا هیچ عجلهای ندارند و انتخاب نخست آنها رشد و احاطه در حوزه اقتصادی بدون تنش با قدرتهای بینالمللی و منطقهای است اما یادمان باشد هر کشوری در هر اقدامی نخست منافع ملی خودش را در نظر خواهد گرفت.[/cl-popup]
- ریلگذاری سازمان ملل برای لغو تحریمها
- نشست سازمان جهانی بهداشت برای مقابله با گونه جدید کرونا
- [cl-popup title=”خبر منتخب – ۲۰۲۰ و مهمترین تحولات منطقه و جهان؛ جهانِ نامتحد در سال ۲۰۲۰؛ خلاء چندجانبه گرایی” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – ۲۰۲۰ و مهمترین تحولات منطقه و جهان؛ جهانِ نامتحد در سال ۲۰۲۰؛ خلاء چندجانبه گرایی” align=”right” size=”xl”]مهسا سلماننوری / تهران-ایرنا- جهان در سالی که رو به پایان است،بیش از هر زمان دیگری عرصه تاخت و تاز یکجانبه گرایی و ناکارآمدی سازمان های بین المللی بود. در سال ۲۰۲۰ میلادی،آرمان به یغما رفته اتحاد و صلح بین المللی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و خلاء چندجانبه گرایی در جامعه بین المللی نمود بیشتری نسبت به گذشته داشت. به گزارش ایرنا، سال ۲۰۲۰ میلادی در حالی با آغاز کریسمس به پایان خود نزدیک تر می شود که جهان روزهای دشواری را سپری کرده است. تشدید تحریم های یکجانبه و خارج از سازوکار سازمان ملل متحد؛ افزایش خشونت ها و تنش های بین المللی؛ گسترش فقر و نابرابری؛ تشدید معضلات زیست محیطی؛ بحران مهاجرت؛ نقض تعهدات و کنوانسیون های بین المللی؛ و ناکارآمدی نهادهای بین المللی در مدیریت ویروس مرگبار کرونا که سایه تیره و مرگبار خود را بر سراسر جهان گسترانیده، تنها بخشی از این عدم اتحاد در اردوگاه بین المللی است؛ نهادهایی که به رغم ماموریت اصلی خود مبنی بر تامین و حفظ امنیت صلح و امنیت جهانی، در موارد متعدد از جمله جنگ و ناآرامی در عراق، افغانستان، یمن، سوریه و … به دلیل تاثیرپذیری از قدرت های بزرگ، عملا در انجام این ماموریت ناکام بوده اند. «جوسپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقاله ای که به تازگی در نشریه فرانسوی لوگراند کانتیننت/Le Grand Continent درمورد سیاست خارجی اتحادیه اروپا در عصر شیوع کرونا منتشر شده، نوشت است: جهان با بحران جدی فقر و چند جانبه گرایی مواجه است. گروه های G۷ و G۲۰ تقریباً کارآمد نیستند. شورای امنیت سازمان ملل متحد فلج شده و بسیاری از ساختارها مانند سازمان تجارت جهانی یا سازمان جهانی بهداشت به عرصه هایی تبدیل شده اند که کشورها با یکدیگر درگیر می شوند. در این میان برخی کشورها از جمله آمریکا با استمرار و تشدید اقدامات یکجانبه، قهرآمیز و غیرقانونی خود در شرایط بحرانی ناشی از همه گیری ویروس کرونا، خطوط قرمز تروریسم اقتصادی را رد کرده و به مرز جنایت علیه بشریت رسیده است. هفتاد و پنجمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۰ میلادی نیز به عرصه انتقادهای کشورها علیه این فقدان همبستگی و مانور یکجانبه گرایی مبدل شد. حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران در این نشست، ضمن انتقاد از مدیریت جهانی در مواجهه با بحران کرونا بیان کرد: این بلیه فراگیر که مرزهای ساختگی قدرت و مکنت را درنوردیده است، یک بار دیگر به همه ما اعضای جامعه بشری یادآور میشود که مواجهه با مسائل مشترک جهانی، جز از طریقِ مشارکت جهانی ممکن نیست.همبستگی جهانی؛ خواستِ اصلی سازمان ملل متحد // همکاری بین کشورها و اعضای ملل متحد، یکی از عبارت های پرتکرار در اسناد بین المللی است؛ منشور سازمان ملل متحد به عنوان قانون اساسی نظام بین الملل با ۱۹۳ کشور عضو از جمله ایالات متحده آمریکا در مقام بیان اهداف سازمان ملل متحد (بند ۳ ماده ۱) بر «حصول همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی دارای جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا انسان دوستانه» تاکید کرده است. همچنین فصل نهم منشور به ویژه بند (ب) ماده(۵۵) منشور خواستار «همکاری های بین المللی» در موضوعات مختلف برای حل مسائل بین المللی اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی شده است. همچنین اسناد بین المللی متعددی پیرامون لزوم حفظ همکاری بین المللی میان دولت ها تصویب شده است. برای مثال قطعنامه (۲۶۲۵) مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحت عنوان «اعلامیه مربوط به اصول حقوق بین الملل ناظر به روابط دوستانه و همکاری میان دولت ها مطابق منشور مصوب ۲۴ اکتبر ۱۹۷۰ میلادی»، کشورها را فارغ از تفاوت های موجود میان نظام فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن ها در راستای حفظ صلح و امنیت بین المللی و همچنین تسهیل ثبات اقتصادی بین المللی و رفاه همگانی به همکاری وفق مقررات منشور فراخوانده است. حقوق بین الملل معاصر به ویژه از قرن نوزدهم میلادی به این سوی، شاهد افزایش شکل گیری سازمان های بین المللی در بطن جامعه بین المللی بوده است که به عنوان تابعان فرعی در کنار تابعان اصلی حقوق بین الملل یعنی دولت ها توانسته اند تا حد زیادی در حل مسائل و مشکلات متعدد جامعه المللی مشارکت کرده و پاسخگوی بسیاری از این نیازها باشند. اقدامات یکجانبه ایالات متحده آمریکا در خروج از سازمان های بین المللی و خارج شدن از بسیاری از پیمان های جهانی کاملاً بر خلاف تعهد دولت ها وفق منشور مبنی بر همکاری در جهت حل و فصل مشکلات و مسائل بین المللی است. با افزایش تکروی های دولت آمریکا و کمرنگ شدن نقش سازمان ملل، تضعیف چندجانبه گرایی و افزایش پوپولیسم و ملی گرایی، «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد در نشست افتتاحیه اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل از فقدان راهحلهای چندجانبه برای مشکلات جهانی انتقاد کرده بود و خواستار «چندجانبهگرایی فراگیر» شد. تصویب قطعنامه هایی متضمن درخواست سازمان ملل متحد از کشورها برای همکاری چندجانبه گرایی و همبستگی در همه سطوح، به عنوان تنها راه ممکن مقابله موثر با بحران های جهانی مانند بیماری همه گیر کووید ۱۹ و پیامدهای آن بخشی از انعکاس این نیاز در سطح بین المللی است. به رغم تاکیدات منشور سازمان ملل متحد به عنوان قانون اساسی نظام بین المللی بر لزوم «حصول همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی دارای جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا انسان دوستانه»، جهان شاهد اوج گرفتن رفتارهای فردگرایانه دولت ها و اقدامات یکجانبه به جای همبستگی و همکاری های بین المللی بود. رفتارهای فردگرایانه آمریکا که بیشترین صدمه را به سازمان های بین المللی وارد کرده و تا آنجا پیش رفت که حتی عدالت بین المللی را نیز از طریق تحریم مقامات ارشد دیوان کیفری بین المللی زیر چکمه های خویش له نماید، دبیر کل سازمان ملل متحد و شماری از مقامات ارشد این سازمان را بر آن داشت تا با نهایی شدن نتایج انتخابات این کشور و پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و کامالا هریس معاون او در انتخابات آمریکا از آن ها درخواست همکاری با سازمان ملل متحد کنند.
کاستی های سازمان ملل متحد در آینه ۲۰۲۰؛ اذعان جامعه جهانی به ناکارآمدی // واقعیت آن است که ۷۵ سال از زمان تاسیس سازمان ملل متحد می گذرد و جهان فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر نهاده است. امروز دیگر جنگ جهانی دوم و فتحان یا مغلوبان آن موضوعیت ندارد. بازیگران نوظهوری در جهان شکل گرفته اند و مناسبات حاکم بر نظام بین المللی کاملاً متفاوت از گذشته است. یکی از مهمترین ساختارهایی که وفق منشور وظیفه صیانت و مراقبت از صلح و امنیت بین المللی را داراست، شورای امنیت است. اگرچه نباید به طور کلی منکر موفقیت های سازمان ملل متحد در دستیابی به اهداف خود نادیده شد اما امروزه به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، سازمان ملل متحد در دستیابی به مهم ترین هدف خود یعنی حفظ صلح و امنیت بین المللی ناکام مانده است. سوالی که مطرح می شود این است آیا علت عدم موفقیت این نهاد بین المللی را باید ناکارآمدی ذاتی ارکان آن در ایجاد همکاری بین دولت ها و برقراری صلح و امنیت بین المللی دانست یا باید انحراف ارکان آن از اصول و اهداف آن را عامل شکست آن قلمداد کرد؟ چندی پیش، «سیمونهتا سوماروگا» رئیس جمهوری سوئیس در مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود: ما می توانیم از سازمان ملل به این دلیل انتقاد کنیم، اما وقتی این سازمان را مقصر می دانیم، در واقع درمورد چه کسی سخن می گوئیم؟ در این میان، تنش در جلسه شورای امنیت سازمان ملل زمانی نمود پیدا کرد که آمریکا و چین به عنوان دو عضو دائم این شورا که از حق وتو برخوردارند، یکدیگر را به سوءمدیریت کرونا و سیاسی کردن این بیماری متهم کردند. «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه نیز بیان کرد: سازمان ملل برای توافق روی موضوعاتی اندک، چنان به سختی افتاده است که خطر عجز و ناتوانی این نهاد را نمایان می کند. وی افزود: جوامع ما هرگز تا این حد وابستگی متقابل نداشته اند و در برهه ای که همه این رویدادها رخ می دهد، هیچ گاه تا این اندازه ناهماهنگ و غیرمتحد نبوده ایم. «اوهورو کنیاتا» رئیس جمهوری کنیا نیز گفت که سازمان ملل در هفتاد و پنج سالگی پیرتر از اکثر اعضای خود و همچنین پیرتر از ۹۶ درصد از جمعیت جهانی اش است. وی افزود: امروزه اکثریت مشخص جمعیت جهانی نمی توانند با شرایط تاسیس این سازمان ارتباط برقرار کنند و این سوال مطرح است که این نهاد اکنون برای جهان چه به ارمغان می آورد؟ «نارندرا مودی» نخست وزیر هند در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل این پرسش را مطرح کرد: هند قرار است تا کی از ساختار تصمیم گذاری سازمان ملل بیرون نگه داشته شود؟ وی تاکید کرد که هند با ۱.۳ میلیارد نفر جمعیت، بزرگترین دموکراسی جهان است و درحالی که ۱۸ درصد از جمعیت جهان را داراست، قویا به حفظ ارتباط این نهاد بزرگ متعهد است. «آلبرتو فرناندز» رئیس جمهوری آرژانتین نیز گفت که سازمان ملل نه تنها به اصلاحات شورای امنیت نیاز دارد، بلکه برای انجام اختیارات خود انرژی جدید می خواهد. وی افزود: ما به نسخه جدیدی از سازمان ملل نیاز داریم با ارزش های اساسی دست نخورده با وضوح لازم برای یکپارچه کردن تغییرات فناوری تا انسانی تر، دموکراتیک تر و به لحاظ اجتماعی جامع تر باشد. «هاگه گینگوب» رئیس جمهوری نامیبیا در سخنان خود در این مجمع ابراز امیدواری کرده بود که هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس سازمان ملل، فرصتی برای نتیجه گیری درمورد اصلاحات شورای امنیت باشد. وی در عین حال از اینکه این مساله هنوز روی نداده است، انتقاد کرد. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: شورای امنیت اغلب در زمان تصمیمات روشن به بن بست می رسد و اصلاحات لازم است تا سازمان ملل در موقعیت تسلط بر چالش های جهانی در قرن ۲۱ قرار گیرد. وی افزود: در پایان، سازمان ملل می تواند فقط به اندازه اتحاد اعضای خود موثر باشد. مجید تخت روانچی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد نیز بیان کرده بود: شورای امنیت باید اصلاح شود و اقدامات آن مبتنی بر قانون و تامینکننده منافع کل کشورهای جهان باشد. با اشاره به استفاده زیاد و سریع شورای امنیت از اختیارات خود تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل همچون اعمال تحریمها، اضافه کرد: شورا باید فقط به عنوان آخرین وسیله و زمانی که تمام مسیرهای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات را طی و آثار و تبعات آنها را ارزیابی کرده باشد، از این اختیارات استفاده کند. تختروانچی در عین حال تاکید کرد: تحریم روشی نسنجیده است که کارآمدی و مشروعیت اخلاقی آن به خاطر هدف قرار دادن اقشار آسیب پذیر در کشورهای هدف به شدت زیر سوال رفته است.[/cl-popup]
- کشف یک مجسمه غولپیکر بودا در چین
- چین برای آمادهسازی بازیهای آسیایی داوطلب جذب میکند
- با هدف ارائه گزارش شش ماهه درباره اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ / تاکید چین بر تعهد همه طرف ها در چارچوب برجام
- جهش گسترده روابط چین و عراق
- [cl-popup title=”خبر منتخب – چالش های یک کمربند-یک راه چین” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – چالش های یک کمربند-یک راه چین” align=”right” size=”xl”]چین باید با رقبای جهانی و منطقه ای مقابله و سعی در نفوذ در معادلات اقتصادی-امنیتی جهان نماید که دلالت بر رقابت ژئوپلیتیکی جدید در اوراسیا دارد. در سپتامبر ۲۰۱۳ درست شش ماه پس از انتخابات ریاستجمهوری چین و ده ماه پس از انتخابات دبیر کل حزب کمونیست چین، رئیس جمهور شی جین پینگ به آسیای مرکزی سفر کرد و در یک سخنرانی در دانشگاه نظربایف در آستانه قزاقستان برای نخستین بار پروژه یک کمربند-یک راه را برای یکپارچگی اوراسیا همراه با درآمیختگی با جاده ابریشم جدید و جاده ابریشم دریایی اعلام نمود. این طرح که به جاهطلبی بلند مدت ژئوپلیتیک جهانی چین معروف است به عنوان سنگ بنای کمکرسانی سیاسی و اقتصادی به اوراسیا، آفریقا و فراتر از آن ظاهر شد. پایه اولیه سرمایه گذاری برای اجرای این طرح در حدود ۲۴۰ میلیارد دلار که به مرور بر آن افزوده شده است. یک کمربند-یک راه به عنوان یک نقشه راه اقتصادی در نظر گرفته می شود که ریسکها و مشکلات تاثیرگذار امنیتی بر موفقیت این طرح در دراز مدت دارد. چالشهای امنیتی سنتی مانند رقابت با قدرتهای بزرگ منطقه ای-جهانی، مناقشات ارضی کشورهای تحت پوشش، آشفتگی سیاسی در منطقه و همچنین تهدیدات غیر سنتی مانند تروریسم،رادیکالیسم مذهبی، دزدی دریایی و جرائم سازمانیافته فراملی در این راستا ارزیابی می شوند. ضمن اینکه منافع اقتصادی این پروژه بزرگ در قدرت و تعادل نظم جهانی و منطقهای تاثیر خواهد گذاشت که به این معناست برای اجرای این طرح، چین باید با رقبای جهانی و منطقه ای مقابله و سعی در نفوذ در معادلات اقتصادی-امنیتی جهان نماید که دلالت بر رقابت ژئوپلیتیکی جدید در اوراسیا دارد. منتقدان این طرح را به شدت اغراق آمیز می دانند که به شرایط مالی-امنیتی چینی ها بستگی دارد. چین در اجرای این طرح نیاز به توجه ویژه به تامین امنیت عمومی منطقه، منافع ایالاتمتحده و روسیه و همچنین محور پاکستان یعنی دشمن رقیب خود هند دارد اگرچه تولید ناخالص داخلی هند کمتر از یک چهارم چین است و نمیتواند بر رقابت تاثیر بگذارد اما به دلیل خصومت هند با پاکستان می تواند شکافهای وسیع بر طرح یک کمربند-یک راه بوجود آورد. در حال حاضر هند همراه با ژاپن، ایالات متحده امریکا و استرالیا در صدد بیشتر کردن همکاری های اقتصادی خود به نفع تضعیف کردن کریدور چین-پاکستان (زیرشاخه یک کمربند-یک راه) دارد تا از این طریق میان استانهای پاکستان بخصوص کشمیر شکاف ایجاد نماید. اجرای طرح یک کمربند-یک راه چین در اقتصاد جهانی با افزایش تعداد چالشهای امنیتی همراه است که مستلزم افزایش اجباری تمایل به مداخله سیاسی یا حتی نظامی در مناطق تحت پوشش این طرح دارد. چین درصدد ابداع مفهومی جدید از امنیت ورای تعاریف غربی هاست که در توسعه خلاصه می شود و کلید اصلی حل مسائل امنیت منطقهای است. چینی ها معتقدند تلفیق مفهوم توسعه و امنیت بهترین روش برای حل مشکلات اجتماعی خواهد بود. در چارچوب این مفهوم شرکتهای چینی تشویق میشوند تا فعالیت خود را در بخشهای داخلی و غربی در مقایسه با مناطق ساحلی توسعه دهند. آنها انتظار دارند که این امر باعث ثبات یافتن اقلیت اویغور در استان سین کیانگ در شرایط بسیار پرتنش شود. چین معتقد است صلح و ثبات افغانستان بر امنیت چین غربی بخصوص سین کیانگ تاثیر دارد و از همه مهمتر بر آرامش و توسعه کل منطقه تاثیر گذار است. شکی نیست خروج نیروهای ناتو از افغانستان و بروز بیثباتی به طور بالقوه باعث نگرانی چین شده باشد. در این راستاست که چین نقش موثری در روند مذاکرات صلح افغانستان ایفا می نماید چراکه تضعیف و خرد شدن آهسته طالبان به تلاش های گروههای افراطی برای جای گیری می انجامد. ضمن اینکه طالبان اخیراً خطوط انتقال برق از ازبکستان،تاجیکستان و ترکمنستان که برق افغانستان را تامین می کند، قطع کردهاست. افراطی ها آشکارا مناطقی را تهدید میکنند که چین قصد دارد آنجا را از طریق جاده ابریشم توسعه دهد. از سوی دیگر اقدام چین در تکمیل پروژه دریایی جاده ابریشم، کشورهای جنوب شرقی آسیا که عضو آ.س.آن هستند را نگران کرده است. اگرچه چین قصد دارد تا پروژههایی را در اندونزی،کامبوج، میانمار، فیلیپین و تایلند انجام دهد اما آنها از این طرح به عنوان مهار آزادی های اقتصادی نام می برند و در مواقعی موضع گیری های منفی را از خود بروز داده اند. بی تردید چین با ایجاد یک کمربند-یک راه در نظر دارد واردات انرژی خود را امنیت بخشد چرا که بیشتر واردات انرژی چین از طریق اقیانوس هند و دریای جنوب چین انجام می گیرد که زیر نظر مستقیم هند قرار دارد. هند تنها کشوری است که قابلیت بالایی برای مسدود کردن مسیرهای ترانزیت نفت چین در هر زمانی دارد. با این حال سیستم حمل و نقل دریایی چین در برابر اختلال در نقاط بحرانی مانند تنگه مالاکا یا تنگه هرمز آسیبپذیر است و چنین رویدادهایی میتوانند تجارت انرژی را قطع کنند و به طور جدی بر سطح نوسانات قیمت جهانی انرژی تاثیر بگذارد و همچنین منجر به کمبود منابع فیزیکی شود. اگر بندر گوادر در کریدور اقتصادی چین – پاکستان با موفقیت ساخته شود، استانهای غربی چین دسترسی بهتری به نفت خاور نزدیک بزرگ خواهند داشت. این بدان معنی است که اگر هر مشکلی در تنگه هرمز رخ دهد، نیروهای نظامی چین می توانند به طور قابلملاحظهای آسانتر و سریعتر وارد عمل شوند. البته کریدور اقتصادی چین – پاکستان که مهمترین پروژه یک کمربند- یک جاده است از نظر مقامات محلی تهدیدی برای سبک زندگی سنتی و عدم توسعه استانهای فقیر مانند بلوچستان و خیبر پختونخوا است. اعتقاد بر این است که سرمایه گذاری های بزرگ چین در مسیر پاکستان به رشد رادیکالیسم مذهبی و افراط گرایی قومی در منطقه کمک خواهد نمود، در نتیجه در مقابل طرح چین موضع گیری می کنند. در حال حاضر گروههای شبهنظامی مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی، طالبان پاکستان و داعش شاخه خراسان به شدت اجرای پروژهها و افرادی که بر روی آنها کار میکنند و حتی تجارت کالا را به خطر میاندازند. با این تفاسیر ظرفیتهای نظامی چین باید تقویت شود تا نیروهای مسلح چین بتوانند برای نظارت بر مسیرهای پروژه یک طرح-یک راه در سطح جهانی فعال باشند. از این رو چین درصدد ایجاد شبکهای از مکانهایی استراتژیک است تا نیروهای مسلح چین بتوانند به گسترش دامنه عملیاتی خود برای حفاظت از جاده ابریشم و منافع استراتژیک چین بپردازند. ایجاد پایگاه در جیبوتی که پل ارتباطی بین کانال سوئز و اقیانوس هند است به شکل یک بندر استراتژیک برای طرح جاده ابریشم دریایی که اهداف تجاری را در نظر گرفته می شود در این راستا قابل ارزیابی است. بی شک حل مشکلات امنیتی در منطقه تحت پوشش یک کمربند-یک راه چه در بخش جاده زمینی و چه جاده دریایی ضروری است که نیاز به بسترسازی مناسب برای همکاری منطقه ای در زمینه تروریسم و رادیکالیسم مذهبی به خصوص کنترل و توسعه همه جانبه مناطق قبیله ای واقع در مرز بین افغانستان و پاکستان همینطور دره فرغانه در آسیای مرکزی و لزوم توسعه همکاری ها با هند و دیگر قدرتهای منطقه ای دارد. مریم وریج کاظمی – پژوهشگر ژئوپلیتیک / مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC[/cl-popup]
- تنش در رابط آمریکا و چین / پکن واشنگتن را به اقدامات تلافی جویانه تهدید کرد
- آیا چین میتواند روی ماه سبزیجات بکارد؟
- اتهامات واهی علیه چین از جانب سردمداران نقض حقوق بشر
- در پی کمبود زغال سنگ / برق در چین سهمیه بندی شد
- ۴محور تاکیدات چین در نشست وزیران برجام/ تحریم ایران باید لغو شود
- واکسن کرونای چین هیچ عارضه جدی نشان نداد
- [cl-popup title=”خبر منتخب – چین و داستان ناو هواپیمابر” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – چین و داستان ناو هواپیمابر” align=”right” size=”xl”]ناوهواپیمابر ریگا برای سالیان سال در یکی از کارخانه های کشتی سازی اوکراین رها شده بود تا در سال ۱۹۹۸ به بهانه استفاده در قالب یک رستوران شناور به دست تاجری چینی خریداری شد. به گزارش جام جم آنلاین به نقل از گانز مانیتور، ناو هواپیمابر “ریگا” در اصل از جمله کشتی های نظامی اتحاد جماهیر شوروی است که نتوانست مراحل توسعه و تولید انبوه خود را به طور کامل طی کند و نهایتا در کی از کارخانه های کشتی سازی اوکراین به حال خود رها شد تا این که در سال ۱۹۹۸ توسط تاجری چینی خریداری شد! اما در ادامه این کشتی به دست نیروی دریایی چین رسید و سپس به ناو هواپیمابر لیائونینگ تغییر یافت. گفتنی است به علت شرایط سیاسی آن زمان امکان خرید مستقیم ناو توسط دولت چین وجود نداشت.از گذشته تاکنون؛ از ریگا تا لیائونینگ // همانطور که گفته شد، این کشتی در ابتدا برای نیروی دریایی شوروی سابق ساخته شد اما نتوانست مراحل ساخت خود را کامل کند. با این حال ریگا پس از انتقال به چین، مسیر خود را به سوی ناو هواپیمابر لیائونینگ طی کرد. مقالات متفاوتی از چالش های تکنیکی پیش روی مهندسین صنایع دریایی با توجه به عدم وجود سیستم های پیشرانه در کشتی، چاپ شده است. در اوایل دهه ۱۹۸۰، شوروی روند ساخت و ساز نسل جدیدی از ناوهای هواپیمابر خود را که بر نمونه های آمریکایی منطبق بود آغاز کرد. در ابتدای امر دو کشتی از کلاس ناو هواپیمابر آدمیرال کوزنتسوف سفارش داده شد که اولین فروند از آن طبق برنامه ریزی های انجام شده تکمیل شد و در اختیار نیروی دریایی شوروی قرار گرفت. البته گفتنی است که این کشتی بعدها هم به نیروی دریایی روسیه انتقال یافت و تا به امروز نیز به خدمت رسمی خود ادامه داده است. کشتی دوم همان ریگا بود که تا زمان فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ تنها ۶۸ درصد از آن کامل شد. ریگا برای سالیان سال در یکی از کارخانه های کشتی سازی اوکراین رها شده بود تا در سال ۱۹۹۸ به بهانه استفاده در قالب یک رستوران شناور به دست تاجری چینی خریداری شد. با این حال نهایتا مشخص شد که هدف از این معامله چیز دیگری بوده است و ریگا در واقع برای نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق چین خریده شده بود. ارتش آزادی بخش خلق پس از مطالعه زوایای مختلف طراحی کشتی و وضعیت اجزای متفاوت آن، این محصول را به حالت کاربری عملیاتی باز گرداند. کشتی تغییر یافته در سال ۲۰۱۲ تحت عنوان جدید لیائونینگ به طور رسمی معرفی و تبدیل به نخستین ناو هواپیمابر کشور چین شد. مقاله ای از شرکت هلدینگ چینی تنسنت که در حیطه خدمات شبکه های اجتماعی، رسانه های گروهی و پورتال های وب فعالیت می کند، مشکلاتی در ارتباط با سیستم های پیشرانه کشتی اتمام نیافته را گزارش کرده است. طبق شواهد به دست آمده بدون در نظر گرفتن دیگ بخار اصلی این کشتی نظامی، هیچ گونه اثری از سایر اجزای مهم مانند سیستم احتراق، سیستم کنترل و لوازم جانبی ماشین آلات کمکی وجود نداشت. ریگا به گونه ای ساخته شده بود که بتواند با دیگ ها بخار سوپر شارژ کار کند اما چین تجربه قبلی قابل ملاحظه ای در این زمینه نداشت. به همین دلیل و با توجه به زنجیره ای از مشکلات دیگر، مهندسین تصمیم به طراحی یک سیستم پیشرانه جدید برای کشتی و در ادامه آزمایش آن در محیطی غیر آبی گرفتند. تلاش های این متخصصین به ساخت کامل یک سیستم پیشرانه جدید در سال ۲۰۱۱ انجامید که پس از طی مراحل نصب بر کشتی و راه اندازی، مجموعه مذکور برای شرکت در آزمایش های دریایی به آب انداخته شد. لازم به ذکر است که به جز موارد فنی و تکنیکی مرتبط با ریگا، تیم تحقیق و توسعه با چالش های متعددی پیرامون طراحی ظاهری و بدنه نیز مواجه بودند. برای مثال بخش های گسترده ای از پیکر این کشتی به صورت رنگ نشده باقی مانده بودند و رگه های زنگ زدگی هم در نقاط مختلف آن مشاهده می شد. از این رو می توان با قطعیت اعلام کرد که پروژه ریگا تا لیائونینگ در شمار یکی از برترین شاهکارهای نظامی در سراسر جهان محسوب می شود.
مشخصات ناو هواپیمابر لیائونینگ
– نام: لیائونینگ (قبل از آن ریگا نام داشت که در سال ۱۹۹۸ به یک شرکت چینی که تنها روی کاغذ وجود دارد و هیچ دفتر یا کارمندی ندارد فروخته شد و در سال ۲۰۰۲ به نیروی دریایی چین انتقال یافت)
– سازنده: شرکت کشتیسازی صنعتی دالیان
– تکمیل شده در سال: ۲۰۱۱
– راه اندازی شده در تاریخ: ۲۵ سپتامبر سال ۲۰۱۲
– وضعیت: خدمت عملیاتی فعال
– کلاس: ناو هواپیمابر کوزنتسوف
– طول کلی: ۳۰۴٫۵ متر
– پیشرانه: توربین های بخار، ۸ دیگ بخار، ۴ شفت با قدرت کلی ۲۰۰ هزار اسب بخار
– سرعت: ۵۹ کیلومتر بر ساعت
– برد: ۷۱۳۰ کیلومتر
– استقامت: ۴۵ روز
– تسلیحات: ۳ سامانه دفاع نزدیک دریایی تایپ ۱۱۳۰ و ۳ سیستم موشکی HQ-10[/cl-popup]
- چین در مسیر تحقق رویای شارژ بی سیم خودروهای برقی
↓ فایل PDF شرح خبر ها
[cl-popup title=”خبرهای منتخب” show_on=”load” size=”l”]
- راهکارهای پیشنهادی چین در نشست وزیران عضو برجام
- اکونومیست در یک گزارش معرفی کرد / کشورهای تحسین شده ۲۰۲۰
- رویارویی شانگهای ـ ناتو یا دور زدن ایران؟
- ۲۰۲۰ و مهمترین تحولات منطقه و جهان؛ جهانِ نامتحد در سال ۲۰۲۰؛ خلاء چندجانبه گرایی
- چالش های یک کمربند-یک راه چین
- چین و داستان ناو هواپیمابر
[/cl-popup]