فهرست سرخط اخبار امروز، ۰۳/آبان/۱۳۹۹:
تئوری قوهای سیاه // نشریه اکونومیست در این مقاله نوشته است؛ تئوری «قوهای سیاه» می گوید که حوادث غیرمترقبه و غیرقابل پیش بینی تأثیر بسیار بیشتری نسبت به تصور اکثر مردم دارند. دانشمندان مدت ها قبل از سال ۲۰۲۰ از این ترسیده بودند که یک بیماری تنفسی مشترک انسان و دام از آسیا منشا گرفته و در سطح جهان گسترش یابد. اما به سختی کسی میتواند عواقب آن را پیشبینی کند. داستانی که هرازچندگاه با بررسی اکثر دادههای اقتصادی روایت میشود، این است که برای دههها اتفاق کمی افتاد، و سپس در سال ۲۰۲۰ پاندمی کرونا همه چیز را نابود کرد. قبل از سال ۲۰۲۰ پیچیدهترین مدل ارائه شده نسبت به شیوع یک بیماری مشابه آنفولانزای اسپانیایی سال ۱۹۱۸ ممکن است ۷۱ میلیون نفر را در سراسر جهان بکشد و تولید ناخالص داخلی را ۵ درصد کاهش دهد. به نظر می رسد تعداد کشته شدگان کووید-۱۹ بسیار کمتر از این باشد، اما آسیب وارد آمده به تولید ناخالص داخلی بیشتر بوده است.
پیشبینی IMF از آسیب اقتصادی کرونا // طبق پیش بینیهای صندوق بینالمللی پول در ماه ژوئن، در پایان سال ۲۰۲۰ تولید جهانی ممکن است حدود ۸ درصد کمتر از میزانی که بدون شیوع کرونا میتوانست رخ دهد، باشد. یعنی به جای رشد حدود ۳ درصدی با کاهش حدود ۵ درصدی مواجه شود؛ بزرگترین انقباض از زمان جنگ جهانی دوم. برای مقایسه، “رکود بزرگ” در سال ۲۰۰۹ اقتصاد جهانی را فقط ۰.۱٪ کوچک کرد. اثرات حمله کرونا، زلزلهوار بود. در آوریل، میزان اشتغال افراد ۲۵ تا ۵۴ ساله آمریکایی برای اولین بار در نزدیک به ۵۰ سال گذشته به زیر ۷۰٪ سقوط کرد. در سهماهه دوم سال یک ششم جوانان در سراسر جهان شغل خود را از دست دادند.
انتقال ۹۰ میلیونی به وضعیت فقر شدید // سازمان بینالمللی کار میگوید، برای سایر شاغلین نیز ساعات کاری تقریباً یک چهارم کاهش یافته است. در ماه ژوئن، بانک جهانی پیشبینی کرده بود که در سال جاری اقتصادهای با درآمد کم و متوسط برای اولین بار در حداقل ۶۰ سال، کوچک خواهند شد و با رشد ۱۵ درصدی فقر، ۸۹ میلیون نفر به وضعیت فقر شدید منتقل میشوند. اثرات ماهها تعطیلی مدارس، احتمالاً برای دههها ادامه خواهد داشت. و تعطیلی سراسری به سلامتی روان جامعه آسیب زده است: بیش از ۱۰٪ از آمریکاییها میگویند که خودکشی به شکل جدی بررسی کردهاند. هنگامی که چین ووهان را در ژانویه قرنطینه کرد. این اقدامی بود که فقط یک دولت اقتدارگرا و پیشرفته از نظر فناوری میتوانست انجام دهد.برای مدتی دانشمندان انگلیسی دستورکار قرنطینه را نادیده می گرفتند، زیرا تصور میکردند این کار از نظر سیاسی غیرقابل تحمل است. با این وجود آمادگی تقریباً همه دولت ها برای تعطیلی تقریباً کامل فعالیتهای اقتصادی خود فقط یکی از شگفتیهای بسیار بود. در جهان ثروتمند، شیوع کرونا منجر به مداخلات بیسابقه دولت در بازارهای کار و سرمایه شده است. در ۵ اقتصاد بزرگ اروپا، بیش از ۴۰ میلیون کارگر مشمول برنامههای سرمایهگذاری با بودجه دولتی شدند. آمریکا حقوق بیکاری را آنقدر افزایش داد که از دستمزدی که برای بیش از دو سوم متقاضیان جایگزین کردند، فراتر رفت. فدرال رزرو برای بدهی شرکتهای آمریکایی از بازار پشتیبانی کرده است. آلمان به شرکتهای خود وامهای تضمینی به ارزش نزدیک به یک چهارم تولید ناخالص داخلی، ارائه داده است. هیچ کدام از این کمکهای مالی ارزان نیست. وامهای عمومی در حال افزایش است. در ماه ژوئن، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد که نسبت ناخالص بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی در اقتصادهای پیشرفته از ۱۰۵ درصد در سال ۲۰۱۹ به ۱۳۲ درصد در سال ۲۰۲۱ برسد.
رشد بالونی ترازنامههای بانکی // این افزایش فشار باعث ایجاد یک فعالیت مالی جدید شده است. ترازنامههای بانک مرکزی بصورت بالونی رشد کرده زیرا تریلیونها دلار برای جذب بدهی دولتی ایجاد کرده است. و اتحادیه اروپا اوراق بدهی را برای اولین بار به طور مشترک برای پرداخت به صندوق بازآفرینی خود صادر میکند. سیاستهای یک دهه پیش، پس از بحران مالی، در آن زمان رادیکال تلقی میشد، اما در مقایسه با سیاستهای کنونی بسیار ناچیز به نظر میرسند. در ابتدا پاسخ به صورت موقتی ارائه شد. پیتر هاملگارد، وزیر اشتغال دانمارک، در ماه مارس گفت: آنچه که ما در تلاش هستیم انجام دهیم این است که اقتصاد را منجمد کنیم (دانمارک می تواند ادعا کند که الهامبخش دیگر طرحهای مرخصی اجباری بوده است). تجربه حاکی از آن است که اقتصادهای ثروتمند جهان پس از یک فاجعه میتوانند به سرعت از حالت انجماد خارج شوند. پس از طوفان کاترینا که در آگوست ۲۰۰۵ نیواورلئان را نابود کرد، نرخ بیکاری از حدود ۶٪ به بیش از ۱۵٪ رسید، اما این نرخ تا فوریه ۲۰۰۶ به زیر ۶٪ بازگشت. و در حالیکه برخی کشورها عمیقترین رکود اقتصادی خود را متحمل شدهاند، برخی دیگر با کوتاهترین مورد آن مواجه خواهند بود. کاهش اخیر نرخ بیکاری در آمریکا حاکی از آن است که بدترین بحران، شکر خدا، کوتاه مدت بود. اما برخلاف وضعیت پس از توفان، هیچ را گریزی به سوی اوضاع اقتصادی بهتر وجود ندارد. درست مانند وضعیت پس از بحران مالی ۲۰۰۸، با این تفاوت که این رکود از نظر وسعت چشمگیر است، درحالیکه بحران مالی دهه پیش از نظر عمق اثرگذاری قابل توجه بود. و این در حالی است که شیوع کرونا همچنان ادامه دارد و در زمان نگارش این مقاله میانگین شیوع هفتگی در سطح جهانی به بالاترین سطح رسیده است. آمریکا و استرالیا دو دوره با ویروس روبرو شدهاند. فرانسه، اسپانیا و انگلیس برای موج دوم آماده میشوند. هند در یک شیب صعودی قرار دارد. و هیچ کس نمیداند که کرونا در جهان فقیرتر چقدر فراگیر است. اگرچه امید به واکسن در سال ۲۰۲۱ زیاد است، اما اطمینان به ایمنی و تأثیر آن قابل اثبات نیست. اقتصادها هنوز میتوانند تلاش کنند تا برای سالهای آینده در محدودیتهایی چون فاصلهگذاری اجتماعی به فعالیت خود ادامه دهند.
شتاب تغییرات بلندمدت در پساپاندمی // در واقع این حقیقت که بسیاری از تغییرات ناشی از پاندمی ماندگار خواهند بود، واضحتر شده است. این گزارش ویژه استدلال میکند که پاندمی، نیروهایی که قبلاً در اقتصاد جهانی ایفای نقش کردهاند را تقویت میکند و تغییرات در سیاستهای تجاری، فناوری، مالی و اقتصادی را تسریع میکند. قبل از شیوع کرونا جهان با سه مورد از بزرگترین شوکهای اقتصادی قرن بیستویکم مواجه شد: ادغام چین در سیستم تجارت جهانی، بحران مالی ۲۰۰۸ و ظهور اقتصاد دیجیتال. به دنبال آنکه کارگران چینی از فقر روستایی رهسپار کارخانهها شدند، کالاهای ارزان قیمت به سوی غرب و سرمایههای مالی به سوی شرق سرازیر شدند و به ایجاد تورم پایین، نرخ بهره پایین و از دست رفتن مشاغل تولیدی در جهان ثروتمند کمک کردند. بحران مالی باعث سقوط تقاضا شد بطوریکه حتی با توقف جهانی شدن، نرخ بهره را بیشتر کاهش داد. ظهور فناوری منجر به کاهش رقابت، محافظت از سود شرکتها و سقوط سهم کارگران از درآمد ملی شد. در حالی که شرکتهای سوپراستار، پاداشهای ناشی از اثرات شبکه و امتیازات انحصاری طبیعی را درو میکنند.
تغییر میل مصرفکنندگان // شیوع ویروس کووید-۱۹ چهارمین شوک بزرگ است. سقوط تقاضا در بحران کنونی بیشترین میزان پس از بحران مالی ۲۰۰۸ است. پس انداز ممکن است برای سالها افزایش یابد. نرخ بهره پایین و حتی منفی به احتمال زیاد دوام خواهد داشت. این امر قیمت دارایی را تقویت میکند، حتی اگر اقتصادها ضعیف باشند. شرکتها از خطرات زنجیرههای تأمین که هم پراکنده و هم شکننده هستند، آگاهی بیشتری دارند؛ کرونا تمایل بیشتری برای نزدیک کردن آنها به خانه ایجاد میکند و تنوع تأمینکنندگان را افزایش میدهد. و پاندمی شتابدهنده روند دیجیتالی شدن است. تغییر تمایل مصرفکنندگان از خردهفروشی فیزیکی به سمت تجارت الکترونیکی سریعتر شده است و آنها عادت کردهاند که برخی خدمات بهداشتی و آموزشی را به صورت آنلاین دریافت کنند.
فرصت کرونایی غولهای فناوری // قیمت سهام غولهای فناوری افزایش چشمگیری داشته است. حتی پس از سقوط در ماه سپتامبر، شاخص سهام فناوری «+fang» در بورس اوراق بهادار نیویورک از سال گذشته بازدهی در حدود ۶۰٪ ثبت کرده است. شرکتها با سرعت حیرت انگیزی خود را بادورکاری سازگار کرده و سرمایهگذاری در فناوریهای تسهیلگر دورکاری را افزایش میدهند.
تغییرات زمین بازی در جنگ تجاری چین و آمریکا // این پاندمی علاوه بر اقتصاد، نقطه عطفی در سیاست، ژئوپلیتیک و همچنین اقتصاد خواهد بود. جهان از سال ۲۰۲۰ وارد دورهای از ظهور رقابت تنگاتنگ قدرتهای بزرگ خواهد شد. شیوع کرونا همزمان با تقابل تجاری چین و آمریکا، باعث تشدید تنش میان ۲ طرف شده و حتی از پیشبینی چندسال پیش تندروترین ناظران فراتر رفته است. اختلافات تجاری، با تمرکز عجیب بر کسری تجاری و خرید سویا، اکنون بخشی از یک نبرد گستردهتر است. آمریکا برای رد فناوری چینی ۵G با دنیا لابی کرده است، نظارت جدی بر سرمایهگذاران خارجی را افزایش داده، تحریمهایی را برای محدود کردن دسترسی چین به فناوری نیمههادی خود اعمال کرده و TikTok موفقترین صادرات فناوری مشتری-محور چین را تخت فشار گذاشته تا محصول خود را بفروشد. سرمایهگذاری چین در آمریکا سقوط کرده است. هر دو کشور در حال تنوعبخشی دور از یکدیگر در تجارت هستند. این دو اقتصاد برای جدایی کامل از یکدیگر، بیش از حد یکپارچه و همبسته هستند، اما اکنون آنها روابط اقتصادی گستردهشان را با سوءظن متقابل ترکیب میکنند. برای سیاست داخلی در جهان ثروتمند، پاندمی نمایانگر چالشی برای وضع موجود است. برخلاف بحران مالی، اینبار تقصیر بر گردن وال استریت نیست. اما کنار هم قرار گرفتن یک اقتصاد ضعیف و قیمت بالای دارایی که ناشی از نرخ بهره پایین است، می تواند خشم عمومی را برانگیزد، به ویژه اگر همزمان با بیکاری متمرکز در میان کارگران بخش خدمات ضعیف باشد. نرخ بهره پایین، هزینههای قابل توجه کسری بلندمدت را ممکن میکند.
نبرد با رکود اقتصاد جهانی // چگونگی مبارزه با رکود اقتصادی تغییر خواهد کرد، بخشی به دلیل نرخ بهره نزدیک به صفر حاصل از سیاست پولی خنثی، و بخشی نیز به دلیل تجارب امسال در انتقال پول نقد به خانوارها در مقیاس گسترده. برای تسهیل بازنویسی قرارداد اجتماعی، هم اشتیاق و هم شرایط لازم، راههایی فراهم خواهد کرد که ممکن است بسیاری را به پیگیری جهانیسازی و بحران مالی امیدوار کند. سوال اساسی این خواهد بود که آیا سیاستهای امروز کارکرد مناسبی دارند؟ یا اینکه نارضایتی، تغییر را به دوره دیگری از عقبماندگی پوپولیسم محکوم میکند؟ اینکه چه تغییراتی لازم است، به درک این واقعیت بستگی دارد که تغییرات ساختاری اقتصاد که پاندمی به همراه آورده، چقدر گسترده است. داستان با تجارت آغاز میشود.[/cl-popup]
ایران و چین در مسیر رشد روابط // ایران و چین از زمانی که روابط سیاسی برقرار کردند، بارها توافقنامه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی امضا کردند اما از سال ۲۰۰۸ میلادی به این طرف دو کشور در زمینه های مختلف شاهد اوجگیری روابط بودند تا جایی که ارزش تبادلات تجاری آنها به نزدیک ۵۰ میلیارد دلار رسید. از آن زمان بارها رهبران و مسوولان ارشد چین و صاحبان شرکت های بزرگ در این کشور گفته اند که شرکت های این کشور مایل به حضور قوی تر و سرمایه گذاری بیشتر در ایران هستند. هیات های نمایندگی دو کشور در سازمان ملل نیز رایزنی هایشان را برای توسعه روابط افزایش دادند.
همکاری های نفتی // رشد روابط میان تهران و پکن به شکلی بود که ایران به یکی از صادر کنندگان اصلی نفت برای چین تبدیل شد و این کشور در سال های اخیر و البته تا قبل از خروج آمریکا از توافق هسته ای، بزرگترین خریدار نفت ایران بود. ایران روزانه بین ۴۵۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه نفت به چین صادر می کرد و پس از توافق هسته ای این کشور به خریدهایش ادامه داد و همچنان اعلام کرده که برای روابط گسترده اقتصادی با ایران در تلاش است و به رایزنی هایش ادامه می دهد. در سال ۲۰۱۶ میلادی رهبران دو کشور برای ارتقای سطح مناسبات به روابط مشارکتی راهبردی به توافق رسیدند و قرار بر این است که در طول دو آینده ارزش تبادلات به مرز ۶۰۰ میلیارد دلار برسد.
برجام و گسترش روابط ایران و چین // پس از اجرای توافقنامه هسته ای ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی، رییس جمهوری خلق چین در راس هیاتی بلند پایه راهی ایران شد و گفت و گوهای بسیار مهم و پرثمری با حسن روحانی همتای ایرانی خود داشت و آنجا نقطه عطفی برای پیشبرد طرح همکاری جامع ۲۵ ساله دو کشور بود. این برنامه همچنان درحال پیگیری است و وزیران خارجه دو کشور و دیگر مقام های ذی ربط رایزنی های مستمری در باره آن داشته اند. اخیرا نیز محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در سفری که به چین داشت در استان یون نن در جنوب غرب چین با وانگ یی همتای خود در این باره رایزنی کرد. در جریان همین سفر بود که رییس جمهوری خلق چین در تهران تاکید کرد که اگر دو کشور در برنامههای جمهوری اسلامی مشارکت کنند میتوانند یک شرایط برد-برد ایجاد کنند؛ در شرایطی که پس از تحریمها در ایران به وجود آمده ایران در تلاش برای بازسازی اقتصاد و صنعت خود است. یکی از اهداف این سفر نیز این بود که از روابط دوستانه و درازمدت دو کشور که قدمتی بیش از ۲ هزار سال دارد حراست شده و سطح مناسبات ارتقا یابد.
تلاش برای پیشبرد روابط به رغم چالش ها // دولت حسن روحانی همچنان در کنار طرف چینی برای پیشبرد روابط تلاش می کند و نمی خواهد اجازه دهد چالش ها روابط دو کشور نزدیک و دوست را تحت تاثیر قرار دهد. اگرچه آمریکا با خروج از توافق هسته ای و همچنین تحت فشار قرار دادن کشورها برای توقف روابط با ایران تلاش کرده است، اما روابط میان دو طرف همچنان مطلوب است. سطح مناسبات اقتصادی به رغم چالش تحریم ها مطلوب است و دو کشور بخصوص در ایام شیوع کرونا نیز اجازه ندادند تا این مشکل بر مناسبات غلبه کند و برعکس این را به فرصتی برای افزایش همکاری و ارسال متقابل تجهیزات پزشکی تبدیل کردند. چین از جمله کشورهایی است که با وجود همه این چالش ها بهترین سطح روابط را با ایران داشته است و تلاش زیادی می کند تا با بدست آوردن توافقاتی روابط را به پیش سوق دهد. دولت حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران و شی جین پینگ رییس جمهوری خلق چین هم تمرکز زیادی بر گسترش روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند و در جریان کرونا، هم این ارتباطات حفظ شده است. چین بارها اعلام کرده که در چارچوب توافق هسته ای همچنان برای حضور در بازار ایران علاقه مند است و نمی خواهد در چنین شرایطی بازار بزرگ ایران را از دست بدهد و همچنان برای حفظ این بازار امیدهای زیادی دارد.
آینده روابط ایران و چین // شاید بهترین دیدگاه برای نظرافکندن به آینده روابط ایران و چین اظهارات رهبر این کشور باشد مبنی بر اینکه ایران جایگاهی با ارزش در طرح راه ابریشم نو دارد و یک گذرگاه بزرگ ترانزیت کالا است که کل منطقه را به یکدیگر مرتبط می سازد. « هوا لی مین » کارشناس مسایل خاورمیانه می گوید که چین و ایران دارای مناسبات مطلوب و دیرینه و دوستانه هستند و فشارهای امریکا نه تنها آنها را از یکدیگر دور نمی کند، بلکه باعث می شود تا فرصت های بیشتری برای همکاری جستجو کنند. «لیو شی» دیگر تحلیلگر مسایل بین المللی در پکن تاکید می ورزد که ایران و چین دو دوست هستند که در تاریخ روابط نقطه کور و سیاه ندارند و همواره پویایی مناسبات را حفظ کرده اند و راه ابریشم یکی از بهترین فرصت ها برای آنها در آینده است. او گفت: شرکت های چینی می توانند در بسیاری از پروژه های زیرساختی مشارکت کنند و برای انتقال تکنولوژی و دانش به این کشور نیز تلاش کنند. از آنجایی که قراردادهای اقتصادی (میان دو کشور) تقویت شده است، روابط دیپلماتیک و فرهنگی هم تقویت خواهد شد و این سود زیادی را برای جوامع دو کشور به ارمغان خواهد آورد. روزنامه گلوبال تایمز چین می نویسد که چین در ماه های گذشته بارها از ایران در شورای امنیت و نشست های سازمان ملل حمایت کرده و با قلدری و یکجانبه گرایی آمریکا مخالفت ورزیده است . خبرگزاری شین هوا نیز نوشته است که ریشه همه مشکلات امروز فشارهای تحریمی و حداکثری آمریکا است و این کشور با زیاده خواهی هایش مشکلات زیادی برای دنیا و ایران بوجود آورده است اما این شرایط دایمی نخواهد بود. افزون بر این، چین از اولین کشورهایی بود که لغو خودکار تحریم های تسلیحاتی علیه ایران را یک پیروزی برای ایران و شکستی دیگر در کارنامه دولت آمریکا دانست.[/cl-popup]
بازی شکار غولهای بازیافتی در تابستان و همزمان با آن که دامبو در کپنهاگ منتظر مهار کرونا بود، آغاز شد. وی به همراه تیمش و چند نیروی داوطلب، مکان مناسب برای این کار را شناسایی کرده، مجوزهای لازم برای استفاده از زمین را گرفت و ضایعات چوب جمع کرد. این هنرمند در روزهای آغازین ماه اکتبر (مهرماه) از دهمین غول بازیافتی خود در اینستاگرام رونمایی کرد.
دغدغه زیستمحیطی، محرکی برای هنرآفرینی // هر کدام از غولهای این مجموعه نام و مشخصات خاص خود را دارد. عمق این شخصیتپردازی تا جایی ادامه دارد که دامبو حتی با استفاده از تجربیات و قدرت تخیل خود، برای هرکدام از این مجسمهها داستان پیشزمینهای نیز اختراع کرده است. این هنرمند دانمارکی تأثیر اساطیر اسکاندیناوی درباره غولهای ساکن جنگل بر کارش را مُنکِر نیست اما میگوید گاهی نیز شخصا داستانهایی میسازد که در راستای دغدغه زیستمحیطی وی هستند، دغدغهای که انگیزه اصلی پشت این کار بود. این غولها در داستان فولکلور مدرن من نمادی از طبیعت هستند. ما در گذشته از موجودات جادویی و قصههای پریان برای توضیح پدیدههایی که قابل درک نبودند، استفاده میکردیم. من از این غولها برای تشریح و صحبت درباره معضلات جدی که با آنها روبه رو هستیم، استفاده میکنم. معضلاتی که ممکن است مردم از صحبت کردن درباره آنها خسته شده باشند. از دید دامبو، این غولهای بازیافتی ساخته شدهاند تا اهمیت طبیعت را به ما یادآوری کنند. این مهم است که مردم به چالش کشیده شده و در جهانی که در آن زندگی میکنیم، کاوش کنند. بسیاری از ما امروز بیشتر وقتمان را مقابل مانیتور رایانهها میگذرانیم. اگر ارتباط با طبیعت قطع شود، هیچکدام از ما به مراقبت از زمین اهمیتی نخواهد داد؛ چرا باید از چیزی محافظت کنیم که درکش نمیکنیم و وجودش را به فراموشی سپردهایم؟ این مجسمهساز خلاق معتقد است: بزرگترین تهدید برای بشر این است که نسل جدید در یک دنیای دیجیتال زندگی میکند. بعضی از آنها فکر میکنند جهان طبیعت اهمیتی ندارد چون هیچوقت به آن قدم نمیگذارند، اما دنیای مدرن بدون طبیعت دوام نخواهد آورد. احترامی که دامبو برای طبیعت قائل است وی را بر آن داشت تا در کارش از مواد بازیافتی استفاده کند. وی که تاکنون در مجموع ۷۰ مجسمه بازیافتی به این سبک ساخته است، میگوید: فارغ از این که تا آخر عمر چند مجسمه بسازم، هیچگاه موفق نخواهم شد حتی درصد کوچکی از تپههای زباله که ما انسانها تولید میکنیم را بازیافت کنم. علاقه وی به زایش هنر از مواد دورریختنی، از دوران کودکی آغاز شد. به گفته خودش، همیشه دوست داشت اشیا را تغییر داده و به یک چیز جدید تبدیل کند. وقتی بزرگتر شد، والدینش اجازه استفاده از کارگاهی که در زیرزمین خانهشان بود را به وی دادند. در این کارگاه بود که دامبو یاد گرفت چگونه خرت و پرت و اسباببازی درست کند؛ اگر چیزی میخواست ترجیح میداد خودش آن را بسازد. همین شد که برای ادامه تحصیل به مدرسه طراحی کولدینگ دانمارک رفت و طولی نکشید که به هنر خیابانی چون ساخت خانههای درختی بزرگ در فضاهای شهری روی آورد. این هنرمند دانمارکی از سال ۲۰۱۴ به خلق غولهای بازیافتی مشغول بوده و تاکنون در آمریکا، پورتوریکو، چین و کره جنوبی پروژههایی از این دست اجرا کرده است.[/cl-popup]
دیپلماسی متوزان چین در خلیج فارس و شکست آمریکا در منزوی ساختن ایران // اوغور با اشاره به اینکه چین بزرگترین واردکننده نفت خام جهان است خاطرنشان کرد که این قدرت شرق آسیا از خاورمیانه و بخصوص عربستان سعودی، ایران، عمان، کویت و عراق نفت وارد میکند. وی افزود: در این چهارچوب، روابط با کشورهای خلیج فارس بهغیر از ایران هم برای چین اهمیت دارد. از این رو مشارکت راهبردی ایران – چین نیز محدودیتهای خود را دارد. چین باید توازنی در سیاست خود در منطقه خلیج فارس ایجاد کند. وی تاکید کرد: برای چین مهم است که روابط این کشور با ایران موجب شرایط نامتقارن قدرت در خلیج فارس نشود. “جان کالابرس” (John Calabrese) استاد سیاست خارجی آمریکا در دانشگاه آمریکایی واشنگتن نیز در یک یادداشت رسمی در باره ایران و چین برای کمیسیون مرور اقتصادی آمریکا و چین در ماه سپتامبر، بطور خاص بر باره اقتصاد تاکید کرد که روابط بخش انرژی تاثیر مهمی بر روابط دو کشور دارد. وی تاکید کرد: چین سرمایهگذاری در بخش انرژی کشورهای تامین کننده نفت و گاز را راهی برای کاهش خطرات در حوزه امنیت انرژی این کشور میداند. تهران نیز به سرمایهگذاری و فناوری چین برای تقویت اقتصاد خود و کاهش تاثیرات تحریم آمریکا نیاز دارد. “گای برتون” عضو مرکز خاورمیانهای “ال اس ایی” LSE و استاد روابط بینالملل کالج وسالوس در بروکسل معتقد است این خطر وجود دارد که پوشش گسترده رسانهای موجب اغراق در اهمیت توافق ایران و چین شود. وی نیز به اسپوتنیک گفت: با توجه به وضعیت فعلی فشار حداکثری و تحریمهای یکجانبه آمریکا، به نفع ایران است که ثابت کند شریکانی دارد و در سطح جهانی منزوی نیست. از این رو توافق با چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان در این زمینه مفید است که ادعاهای آمریکا را به چالش میکشد. به گفته این کارشناس، در حالی که چین حضور اقتصادی گسترده ای در خاورمیانه دارد اما معلوم نیست آیا درصدد تبدیل شدن به یک تامین کننده امنیت هم هست یا خیر. در واقع این نقش آمریکا بود که به این روند انجامید و چین بدون درگیر شدن در این حوزهها هم کارش راه افتاده است.[/cl-popup]
چین در شرایط تحریم چطور ممکن است پای کار ما بیاید؟ // بخشی از سیستم اقتصادی در چین بهخاطر شرایط تحریمی الان ترس و واهمه دارد. اما وقتی ما درباره چین صحبت میکنیم یکبار درباره دولت چین است و یکبار درباره بانکها و شرکتهای چینی است. دولت چین با بانکها و شرکتها ماهیت متفاوتی دارد. شرکتهای مختلف خصوصی در چین با آمریکاییها تبادل مالی، تجاری و اقتصادی دارند و از این لحاظ بهخاطر جریمههای احتمالی که ممکن است درنتیجه همکاری با ایران از سوی آمریکاییها شامل حالشان شود واهمه دارند. اما درمقابل همکاری با دولت چین مشکلات کمتری دارد. درمورد هر دوی اینها البته راههایی برای فعالیت اقتصادی وجود دارد و لذا باید تلاش شود تا مشکلاتی که بعضا این روزها دیده میشود حل شوند، یعنی به روشهایی که امکان تحریم و فشار را کاهش دهند باید متوسل شد. سادهترین این روشها هم این است که بتوانیم در شرایط تحریم حداقل شرکتهای واسط ایجاد کرده و با آنها کارها را جلو ببریم تا این مساله را پوشش دهد. اگر دنبال این هستیم که با شرکتها و بانکهای چینی تعامل کنیم باید آن شرکتهای واسط بهنحوی برای پوشش این وضعیت استفاده شود در ضمن دوران تحریم همیشه باقی نمیماند و تحریمها تا یک زمانی هست و یک زمانی ممکن است شدت آن کم و زیاد شود.
قراردادهایی که بیان کردید با چینیها کنسل کردیم چه قراردادهایی بود؟ // بیشتر این قراردادها مربوط به حوزه انرژی بود، ما قراردادهای نفتی در پروژههای مختلفی با چین داشتیم که بخشی از آنها ملغی شد و دلخوری چینیها را پدید آورد. اینها البته با توجه به ناراحتیهایی است که چینیها خیلی علنی داشتند و آنها را بیان میکردند. چینیها خودشان علنی اعلام میکردند که شما ما را دور زدید و از این مساله ناراحت بودند. راهبرد بلندمدت اگر با فرض یک تعادل تجاری و توازن تجاری خوب تعریف شود میتواند بخشی از این بدبینیها و چالشها را کمتر کند.
ممکن است تحت همین رفتاری که توضیح آن را دادید، این همکاری از جانب چین منوط به این شود که دولت روحانی تغییر نظر یا تغییر رفتار دهد یا چینیها بگویند با حاکمیت کار میکنیم؟ // نگاه چینیها هم عمدتا به حاکمیت است تا دولتها! علاوهبر اینکه یک قرارداد بلندمدت فرادولتی است، در این سالها آنها هم به این نتیجه رسیدهاند که همکاری حاکمیت ایران بهتر جواب میدهد تا دولتها! شاید به این دلیل است که در بحث راهبرد بلندمدت دنبال این بودند که با حاکمیت ایران به تفاهم برسند.
بنابراین الان هم دنبال این هستند که با حاکمیت کار را جلو ببرند؟ // بله، میخواهند با کل نظام به تفاهم برسند و اینگونه کار را جلو ببرند.[/cl-popup]
[cl-popup title=”خبرهای منتخب” show_on=”load” size=”l”]
[/cl-popup]