فهرست سرخط اخبار امروز، ۲۳/مهر/۱۳۹۹:
* چین // از اهداف مهم طرح یک کمربند و جاده اتصال مناطق توسعه نیافته و دور افتاده چین از طریق مسیرزمینی آسیای میانه به اروپا است. در واقع چین که ازاختلاف طبقاتی عمیق منطقهای ناشی از رشد جزیره ای و مدرنیزاسیون سریع اقتصاد این کشوررنج می برد امیدوار است با برنامه فراملی روند ایجاد زیرساختها وسرمایه گذاریها درمناطق غربی خودرا سرعت بخشد و دراین راستا همزمان روند توسعه زیرساخت های مناطق ازجمله شبکه های بزرگراهی، خطوط ریلی و فرودگاه ها با جدیت پیگیری می شود.که در نهایت باعث تحریک رشد مناطق دور افتاده و متروکه به سمت و سوی نقش آفرینی بین المللی می گردد. چین به شدت کشوری نابرابر و دارای شکافهای اقتصادی است به طوری که ثروتمندترین ایالت ۵ برابر فقیرترین ایالت درآمد دارد و در حالیکه مناطق شرقی و ساحلی این کشور رشدی شارپی را تجربه کرده اند، مناطق مرکزی و غربی ازروند توسعه بازمانده اند، دولت چین از ۱۹۹۰ استراتژی توسعه مناطق غربی را دنبال می کند اما روند پیشرفت کاراندک بوده است به طوری که GDP کل مناطق غربی از ۱/۱۷ در۱۹۹۰ به ۷/۱۸ درسال ۲۰۱۰ رسیده است. همچنین دولت چین طرحی باعنوان Go West رادنبال می کند تا درروندی ۲۰ ساله حجم عظیمی ازسرمایه و نیروی انسانی متخصص را به مناطق غربی خود گسیل کند. سیاست گذاران این کشوربا ایده راه ابریشم و قراردادهای اقتصادی با کشورهای مسیر درصدد برآمده اند توسعه این مناطق را بیش ازپیش سرعت ببخشند وایالات مختلف چین علی الخصوص مناطق غربی با برنامه ریزی دقیق هرکدام سعی دارند ازیکدیگردر کارزارنقش آفرینی جاده ابریشم عقب نمانند. سرمایه گذاریهای چین دربندرگوادر پاکستان، کاشغر در غرب چین را به گوادر وصل می کند و با اتصال چین به شاهراه انرژی جهان سوخت آسانتر و بدون دورزدن تنگه مالاکا بدست می آید. چین برای تضمین باصرفه زنجیره انرژی خود و با توجه به چشم اندازهای ذخیره استراتژیک نفت ذخیره کوتاه مدت ۹۱ میلیون بشکه نفت را برنامه ریزی کرده است. همچنین با تکمیل مسیرهای زمینی وریلی غرب چین به آسیای میانه، شاهد تحولی شگرف در حمل و نقل و ترانزیت دراین منطقه خواهیم بود. پکن با مدنظرقراردادن پیوستهای فرهنگی توسعه درمناطق غربی، ایجاد فضای آزاد مذهبی، ممانعت از دین ستیزی و برخوردهای خصمانه با مردمان بومی خصوصا مسلمان اویغور، می تواند روند پیشرفت این مناطق را تضمین کند.
* ایران // قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین فرصتی جدید برای ورود سرمایه وتکنولوژی خارجی دردوران تحریم است، که خوشبختانه افق های روشنی را برای سرمایه گذاری درمناطق محروم و کمتر توسعه یافته کشور فراهم کرده است. برخی بندهای مهم محتوای مرتبط با مناطق کمترتوسعه یافته را بررسی وتحلیل کنیم:
* سواحل مکران // این منطقه به عنوان چهارراه اصلی کریدور جنوبی تجارت ظرفیت های استراتژیکی را در توسعه مبادلات کشوردارد. قرارداد ۲۵ ساله دورنمای توسعه کشور و دسترسی به دریاهای آزاد را برای این منطقه محروم تدارک دیده است.
– مشارکت در کریدورهای جنوب – شمال چابهار- آسیای مرکزی و کریدور جنوب_غرب، چابهار- بندرعباس
– سرمایه گذاری در ترانزیت کالا از بندر چابهار و بندر کاسپین به کشوهای آسیای میانه
– شهرک صنعتی تخصصی چین
– ایجاد صنایع پتروشیمی ،فولاد وآلومینویم درچابهار
– سرمایه گذاری درپالایشگاه ها وساخت بندرجاسک
– احداث شهرهای بزرگ سبزدر مکران و..
* توسعه زیرساختها
– تامین مالی پروژه های زیربنایی ایران در بانک سرمایه گذاری زیرساخت اسیا وصندوق جاده ابریشم
– سرمایه گذاری پروژه های خط آهن وبرزگراهی درایران
– ذخیره گاز در کویر و انرژی های تجدیدپذیر
– تولید انرژی درایران با هدف صادرات برق به کشورهای منطقه
– انتقال فناوری کاشت با استفاده ازآبهای شوروقلیایی و……
تضمین زنجیره صادرات انرژی و جلوگیری ازخام فروشی نفت از راهبردهای اصلی قرارداد است و ساخت صنایع پالایش و پتروشیمی در مکران و غرب کشور (خط لوله اتیلن غرب) و تولید برق درمناطق مرزی برای صادرات به کشورهای منطقه ، موجب ایجاد اشتغال دراستانهای کمترتوسعه یافته جنوب شرق وغرب می گردد. اما ازیک سوتخصصی بودن مشاغل و ازسویی دیگر فقدان نیروی متخصص درمناطق مذکورموجب سیل مهاجرت های گسترده ازسراسرکشوربه این مناطق میگردد،گستردگی مهاجرتهای پروازی خود می تواند به عاملی برای شکافهای فرهنگی و تضادهایی ازنوع مرکز-پیرامون تبدیل گردد.و درآینده مخاطرات امنیتی حاصل ازاحساس تبعیض را به وجود آورد. لذا برای بهره مندی حداکثری مردم بومی، به عنوان مالکان اصلی این پهنه با ارزش جعرافیایی،باید ازهمین الآن مبادرت به تاسیس رشتههای تخصصی با محوریت قطب های علمی منطقه کرد و با فرهنگ سازی جوانان بومی را به سمت وسوی تحصیل و مهارت آموزی سوق داد. ازسویی دیگر ایجاد شهرهای جدید در مکران باید متناسب با پیوست های فرهنگی مناطق باشد تا تجربه های تلخ توسعه جزیره ای در برخی مناطق آزاد دوباره سربرنیاورد. امیداست با مهیا شدن زیرساخت ها سیل سرمایه ی بخش خصوصی برای ایجاد صنایع پایین دستی به این مناطق روانه گردد که با توجه به آمایش سرزمین وپیش بینی انتقال تکنولوژی ازطرف قرارداد چینی می توان مناطق کمتر توسعه یافته را به قلب تپنده تولید مبدل کرد. انتهای پیام/[/cl-popup]
* همه ما تاکنون عبارت معجزه شرق آسیا به گوشمان خورده و این موضوعات و سوالات به ذهنمان خطور کرده که واقعا چه عواملی موجب شده تا این کشورها به خصوص چین در گزارش های سالانه که از سریع ترین اقتصادهای رو به رشد جهان ارائه می شود، جایگاه نخست را به خود اختصاص دهد و رشد فزاینده ای در این کشور مشاهده شود. از دیدگاه شما اصول سیاستهای توسعه ای و راز موفقیت پهناورترین کشور شرق آسیا در چیست؟ // انقلاب دهقانی چین در سال ۱۹۴۹، به نتیجه رسید ولی خود چینی ها در طی ۲۰ سال، راههای مختلفی را طی کردند که البته بعدا اذعان نمودند که آن راهها اشتباه بوده است. در سال ۱۹۷۹، «دنگ شیائو پینگ»، رهبر چین این مسئله را مطرح کرد که باید درها را به سوی ایجاد سیاست توسعه اقتصادی و اقتصاد آزاد باز کنیم. خود این مسئله یک اصول و چارچوبهایی را ایجاد کرد که از جمله مشخصه های آن تدریجی انجام دادن و عمل کردن چینی ها و از دست ندادن مرکزیت کشور است. بنابراین چینی ها سیاستهای کاملا سرمایه داری غربی را نپذیرفتند و به تدریج این سیاستهای اقتصاد باز را انجام دادند. حتی زمانی که می خواستند عضو سازمان تجارت جهانی شوند، ۱۰ سال مذاکراتشان طول کشید. زیرا هدفشان این بود که تمام جزئیات قضیه را زیر نظر بگیرند و همه چیز تحت نظارت و کنترل خودشان باشد. به طور معمول، اگر کشوری قصد انجام کارهای توسعه ای داشته باشد، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی توصیه هایی برای آن ها دارد تا برنامه های خود را به صورت ساختاری تعدیل نمایند. چین ضمن اینکه با آنها مخالفت جدی نکرد، اما پذیرش جدی هم در این باره نداشت و خیلی با حوصله این کار را انجام داد. یکی از اقدامات آنها، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی بود که چهار منطقه را به عنوان منطقه ویژه اقتصادی مطرح کردند. پس از آن، این مناطق را به ۱۴ شهر ساحلی توسعه دادند. هم اکنون در چین بیش از ۲۰۰۰ منطقه ویژه اقتصادی وجود دارد که بر اساس این مکانیزم هم جذب سرمایه خارجی کرده و هم به جذب تکنولوژی دست زده اند. علاوه بر آن، چینی ها اجازه سرمایه گذاری خارجی دادند و هم کنترل داخلی را از دست ندادند. یعنی یک نظارت و کنترل حساب شده که با محدودیت کامل برخورد نکرده، زیرا برنامه های آنها دارای چارچوب بوده و از طریق مرکزیت حزب کمونیست چین ولی تحت عنوان اقتصاد سوسیالیستی باز، این کار را انجام دادند. اکنون شاهد هستیم که چین به یک کشور موفق تبدیل شده به طوری که بازارهای دنیا را جلب و جذب کرده و تقریبا به دنبال آن است که به عنوان اقتصاد اول خود را مطرح کند، کما اینکه امروز به عنوان اقتصاد دوم دنیا به رسمیت شناخته شده است. توجه به مدیریت نوین، داشتن انعطاف در برابر ورود سرمایه و تکنیک، تعامل با بازارهای دنیا و یافتن بازارهای مناسب از عوامل اصلی توسعه چین بوده که هم اکنون قدرت مقابله با امریکا را دارد این کشور، با توسعه جاده ابریشم جدید و قراردادهای بلندمدت و استراتژیک با کشور های مختلف به گسترش نفوذ خود در سرپل های ژئوپلیتیکی جهان دست یافته یا خواهد یافت. به طور کلی، توجه به مدیریت نوین، داشتن انعطاف در برابر ورود سرمایه و تکنیک، تعامل با بازارهای دنیا و یافتن بازارهای مناسب از عوامل اصلی توسعه چین بوده که هم اکنون قدرت مقابله با امریکا را دارد.
*اگر بخواهیم به موضوع مهمی که این روزها به خصوص در پی سفر وزیر امورخارجه ایران به چین در رسانه های خارجی و داخلی مطرح می شود، بپردازیم، سند همکاری ۲۵ ساله میان دو کشور مطرح است که از سال ۱۳۹۴ در دیدار رییس جمهور خلق چین و مقام معظم رهبری مطرح شده است. از نظر شما اهمیت این توافق چیست و چرا به شکل طولانی مدت یعنی ۲۵ سال تنظیم شده است؟ و اینگونه به نظر می رسد که چین به دنبال آن نیست که الگوی توسعه خود را به ایران تحمیل کند، جمهوری اسلامی ایران چه تجاربی را در این زمینه نیاز است که بیاموزد؟ // هنگامی که می خواهیم یک کالای مصرفی را خریداری نماییم، گاهی یک بار تنها آن را مصرف می کنیم اما زمانی که می خواهیم برای کل سال یک کالایی را بخریم، با دقت بیشتر و برای مدت زمان طولانی تری این کار را انجام می دهیم. روابط بلندمدت نیز همین است. گاهی مثلا یک مراوده مقطعی با یک کشور همسایه در میان است و زمانی دیگر، دو کشور قصد روابط پایدار را دارند که هر دو طرف امکاناتی را به یکدیگر می دهند و میگیرند. مثلا، یک کشور تصمیم می گیرد که از بازار کشور طرف خود برای صادرات کالاهای خود استفاده کرده و یا از تکنیک و سرمایه دیگر کشور بهره مند شود و متقابلا روابط و داد و ستد پایاپای مطرح می شود. حال در این میان، چین در راستای توسعه خود به سمتی رفته تا یک مدل را طراحی کند تا از خام فروشی جلوگیری کرده و ایجاد اشتغال کند. همچنین توسعه مناطق مختلف خود را در نظر گیرد و از کشاورزی سنتی خود فراتر رفته و به جذب فناوری و علم بپردازد. پس از آن، تکنیک های جذب شده را آموزش و آن آموزش را در سطح ملی افزایش دهد. حال این سوال مطرح است که آیا این موضوعات می تواند برای ایران هم مورد توجه باشد، پاسخ این است چرا که نه! در این خصوص ما باید در زمینه تبادلاتی که در رابطه با جذب سرمایه انجام می دهیم حواسمان جمع باشد و به یک بازار برای چین تبدیل نشویم. آن سرمایه ها باید به نوعی وارد ایران شود درست همانند روشی که چین این کار را انجام داد، یعنی سرمایه ها را به تدریج وارد کشور کرد و مقررات و ضوابط این کار را به گونه ای فراهم کرد که هم تسهیلات برای ورود سرمایه و سرمایه گذار فراهم شود. ولی در عین حال دستشان باز نباشد که همه قیمت ها و تعرفه ها را تغییر دهند و این کار را انجام نداد. بنابراین کنترل و مهار شده توانست یک میلیارد و خورده ای از جمعیت خود را توسعه دهد و به اکثر شهرهای خود این توسعه یافتگی را برساند. در واقع چین با اتکا به فناوری های جدید به خوبی و در ابعاد مختلف در حال اداره کردن کشور است. کشاورزان چین هنوز هم ۵۰ درصد جمعیت چین را تشکیل می دهند، اما کسانی که در سیاست و اقتصاد خارجی چین مشغول به کار هستند نزدیک به ۹۰ میلیون نفر هستند که جمعیت قابل توجهی است. چین چگونه این کار را انجام داده است؟ // سیستم کاملا دولتی، سوسیالیستی و اشتراکی به تدریج به بخش خصوصی فرصت و میدان داده اما در عین حال کنترل شده است. اینگونه نیست که کسی پولهای چینی را درو کند و ببرد. مقامات با خلاف کاران با قاطعیت و شدت برخورد می کنند. بنابراین این وضعیت باعث شده که این توسعه به شهرهای داخلی هم راه یابد و آن تورم و افسار گسیختگی در اقتصادش حاکم نشود و قدرت مالی و ذخایر ارزی افزایش یابد. در عین حال که توسعه داخلی را شکل داده است. حال این مسائل می تواند برای ما درس باشد؟ آیا ما می توانیم الگوی داخلی خود و بخش خصوصی را به گونه ای پیش ببریم که بار بخش دولتی را کم کنیم و بخش خصوصی را افزایش دهیم؟ این کار را چین چگونه انجام داده است؟ // سیستم کاملا دولتی، سوسیالیستی و اشتراکی به تدریج به بخش خصوصی فرصت و میدان داده اما کنترل شده چین مشاغل کوچک، متوسط و خانگی را به سرعت توسعه و افزایش داد و همین مسئله موجب شد تا سرمایه گذاری در کارخانه های بیرون اتفاق نیفتد. در نتیجه تولید فراوان شد و قیمت پایین آمد و در عین حال قدرت صادراتی آنها بالا رفت. هم مردم خود این کشور منتفع شدند و هم در عین حال توانست با اقتصاد دنیا رقابت کند. ما چرا نتوانستیم؟ اشکال کار کجاست؟ اگر این مسائل در حد مطالعاتی بتواند کمک کند و ما بتوانیم کمکهایی را از چینی ها بگیریم، چه اشکالی دارد؟ // حالا اینکه ما بیاییم و غفلت کنیم و در روابط ۲۵ ساله فقط یک پایگاهی باشیم که چین از فواید آن بهره مند شود طبیعتاً نادرست است. حالا اینکه ما بیاییم و غفلت کنیم و در روابط ۲۵ ساله فقط یک پایگاهی باشیم که چین از فواید آن بهره مند شود. این مسئله نادرست است اما در یک تعامل و روابط دو جانبه، آن کشور منافع خاص خود را دنیال می کند و ما هم باید بتوانیم بهره مندی خود را داشته باشیم و به اصطلاح تعامل برد_برد صورت گیرد. اگر به این مسئله آگاهانه و چارچوب دار پرداخته شود و کسانی که وارد این فضا می شوند، نیز قوی باشند و چین و فضای بین الملل را بشناسند و اگر اینها این مسئله را پیش ببرند، چه اشکالی دارد؟ این مسئله می تواند نقطه اتکایی برای کشور و جذب سرمایه و تکنیک باشد و آینده روشنی را در مقابل زورگویی های امریکا فراهم کند.
* در رابطه با این سند ۲۵ ساله، وزارت خارجه ایران چه اقدامات عملی انجام داده است؟ // هنگامی که صحبت از یک قرارداد و توافق ۲۵ ساله به میان می آید که چارچوبهای اولیه آن انجام شده، حاصل مذاکرات و جلسات متعددی است که هم میان وزارت خارجه به عنوان هماهنگ کننده و هم سایر دستگاههای اقتصادی کشور از جمله وزارت اقتصاد، جهاد کشاورزی به خاطر مسئله شیلات و صمت دخیل هستند. به علت داشتن ابعاد مختلف ما معمولا از سالهای دور کمیسیون های مشترکی داشته ایم. من در زمانی که مدیر کل آسیای شرقی وزارت امور خارجه بودم، در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی، اقای میرزاده مسئول کمیسیون مشترک ایران و چین بود. یک سال چینی ها می آمدند و یک سال هم ما به آن جا می رفتیم و تبادلاتی بین دو کشور صورت می گرفت. هر سالی که ما به چین می رفتیم از دستگاههای مختلف سوال می کردیم که در رابطه با توسعه روابط با چین چه اقداماتی انجام داده اید؟ و با چه ایراد و مشکلاتی مواجه بوده اید؟ // جنبه های اجرایی ریزتر توافق ۲۵ ساله، بستگی به عملکرد دستگاهها، چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی و مراودات آنها با هم دارد بنابراین، حاصل کار این توافق ۲۵ ساله هم در اثر و حاصل همان تجارب است و از دل و بطن این همکاری دستگاههای مختلف به وجود آمده است. ابعاد مختلف کار نوشته شده و درآمده که ما در این ۲۵ سال یک چشم انداز داریم و چه اقداماتی باید انجام دهیم و هدفمان چیست. در زمینه و حوزه انرژی هیدروکربنی و هسته ای، تبادلات نظامی و ساخت و ساز، گردشگری و خدمات و مسائل دیگر این روابط و تبادلات تعریف شده هستند که جنبه های اجرایی ریزتر آن، بستگی به عملکرد دستگاهها، چه بخش خصوصی و چه بخش دولتی و مراودات آنها با هم دارد. کد خبر: ۴۷٬۲۷۹[/cl-popup]
[cl-popup title=”خبرهای منتخب” show_on=”load” size=”l”]
[/cl-popup]