خبر های ۱۲ آبان ۱۳۹۹
فهرست سرخط اخبار امروز، ۱۲/آبان/۱۳۹۹:
- روزنامه دنیای اقتصاد:
- ترامپ: ایران و چین می خواهند از شر من خلاص شوند
- شبهه در ممنوعیت خودروهای بنزینی در چین
- روسیه رتبه دوم صادرات نفت به چین را کسب کرد
- [cl-popup title=”بازار عمدهفروشی چینی، نتیجه انتخابات را درست حدس میزند؟ / شاخص تبلیغاتی به نفع ترامپ” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – دنیایاقتصاد : با اینکه شاید این موضوع کمی غیرعلمی بهنظر برسد اما، بازرگانان چینی اعلام کردهاند که فروش کالاهای تبلیغاتی دونالد ترامپ در بازار عمدهفروشی این کشور در حال پیشی گرفتن از کالاهای تبلیغاتی جو بایدن رقیب دموکرات او است. با اینکه نظرسنجیها این روزها احتمال پیروزی بایدن در انتخابات را بیشتر ارزیابی میکند، اما در نقطهای با هزاران کیلومتر فاصله با آمریکا در یک مرکز فروش کارخانهای در چین، تامینکنندگان کالاهای تبلیغاتی انتخاباتی آمریکا درباره پیروز انتخابات سوم نوامبر نظر دیگری دارند. کالاهای تبلیغاتی مربوط به کمپین دونالد ترامپ از کلاه، بنر و لیوان گرفته تا هر کالایی که بتواند لوگوی نامزد مورد نظر را روی آن حک کرد، در بازار عمدهفروشی شهر Yiwu در چین، بزرگترین مرکز عمدهفروشی در جهان، در روزهای اخیر فروش بسیار بالایی داشته است. از سوی دیگر عمدهفروشان بازارهای چینی گفتهاند که برای کالاهای مربوط به کمپین معاون سابق، جو بایدن تقریبا هیچ سفارش جدیدی دریافت نکردهاند. بسیاری از عمدهفروشان در این بازارها اذعان کردهاند که هر ماه چهار یا پنج سفارش عمده مربوط به کالاهای تبلیغاتی برای کمپین ترامپ دریافت میکنند، در حالی که سفارشهای مربوط به کمپین جو بایدن از یکی دو سفارش تجاوز نکرده است. نکته جالب اینجاست که این شاخص در سال ۲۰۱۶ نیز در حالی که اغلب نظرسنجیها از پیروزی هیلاری سخن میگفتند، پیشبینی پیروزی ترامپ را کرده بود. اهمیت بازار ایوو // برای اینکه اهمیت بازار شهر ایوو مشخص شود میتوان گفت بازار این شهر مکانی برای خریداران معمولی نیست. شهر ایوو بزرگترین بازار عمدهفروشی در جهان است، جایی که خردهفروشان در سراسر جهان بهدنبال کالایی هستند که در قفسههای خود ذخیره کنند. در حقیقت بازار این شهر عرضهکننده تمام کالاهایی است که مصرفکننده دمدمیمزاج قرن بیست و یکم تمام کالاهای مورد نیاز خود از قبیل کلاه، تیشرت، بنر، ماسک صورت، اسباببازیهای بچگانه و بسیاری دیگر از این قیبل کالاها را در آن پیدا خواهد کرد. این روزها سیاستمداران چینی با نگرانی در حال تعقیب نظرسنجیهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هستند و شاخص ایوو نیز یکی از مترهایی است که از آن بهعنوان وضعیت کنونی انتخابات استفاده میکنند. در حقیقت بر اساس تقاضای بالا برای کالاهای مربوط به کمپین دونالد ترامپ، آنها انتظار دارند تا ترامپ پیروز انتخابات ماه نوامبر شود. حال با توجه با افزایش چشمگیر سفارشهای مربوط به کالاهای دونالد ترامپ بر اساس این شاخص غیررسمی و کاملا غیرعلمی، دونالد ترامپ رئیسجمهور کنونی آمریکا از رقیب دموکرات خود جو بایدن پیشی گرفته است. نکته جالب اینجاست که حتی عمدهفروشان این بازارها نیز بر اساس سوابق فروش خود شانس پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات سوم نوامبر را بیشتر از پیروزی جو بایدن میدانند. سابقه شاخص ایوو // بهنظر میرسد دونالد ترامپ در صورتی که چنین شاخصی را بشناسد از آن استقبال خواهد کرد. فقط چند روز مانده تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دونالد ترامپ در نظرسنجیها و در اکثر ایالتهای تاثیرگذار از رقیب خود عقب افتاده است. کمپین دونالد ترامپ توسط ویروس کرونا ضربههای شدیدی خورد؛ ویروسی که همچنان با سرعت بسیار بالایی در ایالاتمتحده در حال گسترش است و حتی کاخ سفید نیز از گزند این ویروس در امان نبود. حال دنبالکنندگان این شاخص بر این باورند که میتوان به این شاخص اعتماد کرد و آنها حتی برای ادعای خود شواهدی نیز در اختیار دارند. در سال ۲۰۱۶ این شاخص برخلاف نظرسنجیها پیروزی دونالد ترامپ را پیشبینی میکرد و در هفتههای آخر مبارزات انتخاباتی، تقاضا برای کالاهای مربوط به هیلاری کلینتون به طور قابل توجهی کاهش پیدا کرده بود. چین نگران انتخابات آمریکا // چین از کشورهایی است که نتیجه انتخابات سوم نوامبر از اهمیت بالایی برایش برخوردار است. در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، او جنگ تجاری پرتنشی را علیه پکن آغاز کرد و دست به رویکردهای تنشزای زیادی از جمله کنترل صادرات فناوریهای پیشرفته، جاسوسی صنعتی و همچنین در موارد سیاسی از جمله مساله تایوان زده است. البته گروهی در چین بر این باورند که پیروزی بایدن نیز شاید مقدار بسیار کمی وضعیت را بهبود دهد. آنها حتی نگرانند که جو بایدن مواضع تندتری در قبال اعمال ضدبشری چین داشته باشد و به طور همزمان اتحاد آمریکا با همسایگان چین و کشورهای اروپایی را تقویت کند. این موضوع میتواند سبب اختلال در اقتصاد چین شود که وابستگی زیادی نیز به صادرات دارد. اضطراب مقامات چینی منجر به پوشش اندک انتخابات آمریکا در رسانههای این کشور شده است. بهعنوان مثال در رسانههای چینی وقفههای زیادی که دونالد ترامپ در میان صحبتهای جو بایدن بهوجود میآورد بیش از جنبههای سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین با توجه به حساسیتهای سیاسی دولت نمایش وسیع کالاهای تبلیغاتی را از ترس آنکه سیاسی بهنظر برسد ممنوع اعلام کرده است و همچنین بسیاری از تجار در هفتههای اخیر از صحبت با رسانهها خودداری میکنند. نقایص شاخص ایوو // بهرغم اینکه این شاخص در سال ۲۰۱۶ از دقت خوبی برخوردار بود، اما شاخص سیاسی ایوو از نقایصی نیز برخوردار است. باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از خریداران کالاهای تبلیغاتی خود کمپینها نیستند و احتمال دارد مربوط به شرکتها یا موسساتی باشد که میخواهند حمایت خود را از یک کاندیدا اعلام کنند. یا حتی خیلی از خریدها میتواند مربوط به فروشگاههایی باشد که میخواهند کالاهای محبوب خود را به فروش برسانند. به همین علت تمام خریدها را نمیتوان معیاری برای فعالیت کمپین یک کاندیدای خاص قلمداد کرد. از سوی دیگر پاندمی کرونا در بازارهای این شهر اختلالاتی ایجاد کرده است. چین از اواخر ماه مارس عملا تمام بازدیدهای بینالمللی را ممنوع اعلام کرده است و برای افرادی نیز که وارد این کشور میشوند قرنطینههای سخت و دو هفتههای را اعمال میکند. بازرگانان در این مورد گفتند که این موضوع سبب کاهش فعالیتهای کلی این بازارها در مقایسه با بازه زمانی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ شده است. البته پاندمی کرونا نیز تغییرات بسیار بزرگی در نحوه برگزاری نشستهای تبلیغاتی نامزدها ایجاد کرده است. در حالی که دونالد ترامپ بر برگزاری گردهماییهای بزرگ تاکید کرده است جو بایدن به برگزاری رویدادهای آنلاین روی آورده است. همین موضوع نیز باعث افزایش کالاهای تبلیغاتی کمپین دونالد ترامپ میشود. از سوی دیگر بخش قابلتوجهی از طرفداران دونالد ترامپ در مناطق روستایی قرار دارند، جایی که مردم فضای بیشتری برای نصب بنر و به اهتزاز درآوردن پرچمها دارند. همچنین گروهی دیگر از تجار بر این باورند که طرفداران بایدن سفارشهای کالاهای تبلیغاتی خود را در کشورهای دیگری از جمله ویتنام و میانمار ثبت میکنند. با این وجود همچنان کالاهای تبلیغاتی دونالد ترامپ با سرعت بسیار بالایی به فروش میرسد.” align=”right” size=”xl”]دنیایاقتصاد : با اینکه شاید این موضوع کمی غیرعلمی بهنظر برسد اما، بازرگانان چینی اعلام کردهاند که فروش کالاهای تبلیغاتی دونالد ترامپ در بازار عمدهفروشی این کشور در حال پیشی گرفتن از کالاهای تبلیغاتی جو بایدن رقیب دموکرات او است. با اینکه نظرسنجیها این روزها احتمال پیروزی بایدن در انتخابات را بیشتر ارزیابی میکند، اما در نقطهای با هزاران کیلومتر فاصله با آمریکا در یک مرکز فروش کارخانهای در چین، تامینکنندگان کالاهای تبلیغاتی انتخاباتی آمریکا درباره پیروز انتخابات سوم نوامبر نظر دیگری دارند. کالاهای تبلیغاتی مربوط به کمپین دونالد ترامپ از کلاه، بنر و لیوان گرفته تا هر کالایی که بتواند لوگوی نامزد مورد نظر را روی آن حک کرد، در بازار عمدهفروشی شهر Yiwu در چین، بزرگترین مرکز عمدهفروشی در جهان، در روزهای اخیر فروش بسیار بالایی داشته است. از سوی دیگر عمدهفروشان بازارهای چینی گفتهاند که برای کالاهای مربوط به کمپین معاون سابق، جو بایدن تقریبا هیچ سفارش جدیدی دریافت نکردهاند. بسیاری از عمدهفروشان در این بازارها اذعان کردهاند که هر ماه چهار یا پنج سفارش عمده مربوط به کالاهای تبلیغاتی برای کمپین ترامپ دریافت میکنند، در حالی که سفارشهای مربوط به کمپین جو بایدن از یکی دو سفارش تجاوز نکرده است. نکته جالب اینجاست که این شاخص در سال ۲۰۱۶ نیز در حالی که اغلب نظرسنجیها از پیروزی هیلاری سخن میگفتند، پیشبینی پیروزی ترامپ را کرده بود.اهمیت بازار ایوو // برای اینکه اهمیت بازار شهر ایوو مشخص شود میتوان گفت بازار این شهر مکانی برای خریداران معمولی نیست. شهر ایوو بزرگترین بازار عمدهفروشی در جهان است، جایی که خردهفروشان در سراسر جهان بهدنبال کالایی هستند که در قفسههای خود ذخیره کنند. در حقیقت بازار این شهر عرضهکننده تمام کالاهایی است که مصرفکننده دمدمیمزاج قرن بیست و یکم تمام کالاهای مورد نیاز خود از قبیل کلاه، تیشرت، بنر، ماسک صورت، اسباببازیهای بچگانه و بسیاری دیگر از این قیبل کالاها را در آن پیدا خواهد کرد. این روزها سیاستمداران چینی با نگرانی در حال تعقیب نظرسنجیهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هستند و شاخص ایوو نیز یکی از مترهایی است که از آن بهعنوان وضعیت کنونی انتخابات استفاده میکنند.
در حقیقت بر اساس تقاضای بالا برای کالاهای مربوط به کمپین دونالد ترامپ، آنها انتظار دارند تا ترامپ پیروز انتخابات ماه نوامبر شود. حال با توجه با افزایش چشمگیر سفارشهای مربوط به کالاهای دونالد ترامپ بر اساس این شاخص غیررسمی و کاملا غیرعلمی، دونالد ترامپ رئیسجمهور کنونی آمریکا از رقیب دموکرات خود جو بایدن پیشی گرفته است. نکته جالب اینجاست که حتی عمدهفروشان این بازارها نیز بر اساس سوابق فروش خود شانس پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات سوم نوامبر را بیشتر از پیروزی جو بایدن میدانند.
سابقه شاخص ایوو // بهنظر میرسد دونالد ترامپ در صورتی که چنین شاخصی را بشناسد از آن استقبال خواهد کرد. فقط چند روز مانده تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دونالد ترامپ در نظرسنجیها و در اکثر ایالتهای تاثیرگذار از رقیب خود عقب افتاده است. کمپین دونالد ترامپ توسط ویروس کرونا ضربههای شدیدی خورد؛ ویروسی که همچنان با سرعت بسیار بالایی در ایالاتمتحده در حال گسترش است و حتی کاخ سفید نیز از گزند این ویروس در امان نبود. حال دنبالکنندگان این شاخص بر این باورند که میتوان به این شاخص اعتماد کرد و آنها حتی برای ادعای خود شواهدی نیز در اختیار دارند. در سال ۲۰۱۶ این شاخص برخلاف نظرسنجیها پیروزی دونالد ترامپ را پیشبینی میکرد و در هفتههای آخر مبارزات انتخاباتی، تقاضا برای کالاهای مربوط به هیلاری کلینتون به طور قابل توجهی کاهش پیدا کرده بود.
چین نگران انتخابات آمریکا // چین از کشورهایی است که نتیجه انتخابات سوم نوامبر از اهمیت بالایی برایش برخوردار است. در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، او جنگ تجاری پرتنشی را علیه پکن آغاز کرد و دست به رویکردهای تنشزای زیادی از جمله کنترل صادرات فناوریهای پیشرفته، جاسوسی صنعتی و همچنین در موارد سیاسی از جمله مساله تایوان زده است. البته گروهی در چین بر این باورند که پیروزی بایدن نیز شاید مقدار بسیار کمی وضعیت را بهبود دهد. آنها حتی نگرانند که جو بایدن مواضع تندتری در قبال اعمال ضدبشری چین داشته باشد و به طور همزمان اتحاد آمریکا با همسایگان چین و کشورهای اروپایی را تقویت کند. این موضوع میتواند سبب اختلال در اقتصاد چین شود که وابستگی زیادی نیز به صادرات دارد. اضطراب مقامات چینی منجر به پوشش اندک انتخابات آمریکا در رسانههای این کشور شده است. بهعنوان مثال در رسانههای چینی وقفههای زیادی که دونالد ترامپ در میان صحبتهای جو بایدن بهوجود میآورد بیش از جنبههای سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین با توجه به حساسیتهای سیاسی دولت نمایش وسیع کالاهای تبلیغاتی را از ترس آنکه سیاسی بهنظر برسد ممنوع اعلام کرده است و همچنین بسیاری از تجار در هفتههای اخیر از صحبت با رسانهها خودداری میکنند.
نقایص شاخص ایوو // بهرغم اینکه این شاخص در سال ۲۰۱۶ از دقت خوبی برخوردار بود، اما شاخص سیاسی ایوو از نقایصی نیز برخوردار است. باید این نکته را در نظر داشت که بسیاری از خریداران کالاهای تبلیغاتی خود کمپینها نیستند و احتمال دارد مربوط به شرکتها یا موسساتی باشد که میخواهند حمایت خود را از یک کاندیدا اعلام کنند. یا حتی خیلی از خریدها میتواند مربوط به فروشگاههایی باشد که میخواهند کالاهای محبوب خود را به فروش برسانند. به همین علت تمام خریدها را نمیتوان معیاری برای فعالیت کمپین یک کاندیدای خاص قلمداد کرد. از سوی دیگر پاندمی کرونا در بازارهای این شهر اختلالاتی ایجاد کرده است. چین از اواخر ماه مارس عملا تمام بازدیدهای بینالمللی را ممنوع اعلام کرده است و برای افرادی نیز که وارد این کشور میشوند قرنطینههای سخت و دو هفتههای را اعمال میکند. بازرگانان در این مورد گفتند که این موضوع سبب کاهش فعالیتهای کلی این بازارها در مقایسه با بازه زمانی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ شده است. البته پاندمی کرونا نیز تغییرات بسیار بزرگی در نحوه برگزاری نشستهای تبلیغاتی نامزدها ایجاد کرده است. در حالی که دونالد ترامپ بر برگزاری گردهماییهای بزرگ تاکید کرده است جو بایدن به برگزاری رویدادهای آنلاین روی آورده است. همین موضوع نیز باعث افزایش کالاهای تبلیغاتی کمپین دونالد ترامپ میشود. از سوی دیگر بخش قابلتوجهی از طرفداران دونالد ترامپ در مناطق روستایی قرار دارند، جایی که مردم فضای بیشتری برای نصب بنر و به اهتزاز درآوردن پرچمها دارند. همچنین گروهی دیگر از تجار بر این باورند که طرفداران بایدن سفارشهای کالاهای تبلیغاتی خود را در کشورهای دیگری از جمله ویتنام و میانمار ثبت میکنند. با این وجود همچنان کالاهای تبلیغاتی دونالد ترامپ با سرعت بسیار بالایی به فروش میرسد.[/cl-popup]
- خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا):
- کاهش نرخ ۲۲ ارز عمده
- [cl-popup title=”ایران در کانون فرایندهای نوین همگرایی اوراسیایی” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – ایران در کانون فرایندهای نوین همگرایی اوراسیایی” align=”right” size=”xl”]تهران – ایرنا – کارشناسان و تحلیلگران مسائل ژئوپلتیک بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران بخصوص پس از توافق هستهای برجام، در کانون تحولات و فرایندهای نوین همگرایی اوراسیایی قرار گرفته است و جایگاه مهمی در نظم نوین بینالمللی را به خود اختصاص خواهد داد. به گزارش روز یکشنبه ایرنا، هرچند برخی منتقدان داخلی در تلاشند تا کارشکنیها و یکجانبهگرایی دولت دونالد ترامپ در آمریکا را به معنی مرگ توافق هستهای یا برجام و ناکامی سیاست خارجی دولت به تصویر بکشند، اما سیاست خارجی دولت تدبیر و امید پایهگذار برخی روندهای اساسی در سیاستهای منطقهای و فرامنطقهای با یکپارچگی در ساختارهای اوراسیایی از جمله اتحادیه اقتصادی اوراسیا است و همچنین روح برجام در زیرپوست تحولات اساسی در تفکرات و نگرشهای راهبردی متحدان سنتی آمریکا از اروپا گرفته تا کشورهای خلیج فارس به سمت تقویت همگراییهای اوراسیایی در جریان است؛ تحولاتی که ثمرات آن در آینده با تقویت جایگاه ایران در ساختارهای نظم جدید بینالمللی پدیدار خواهد شد. در حالی که اروپا و آسیا از حیث روابط و تعاملات بخصوص از جنبه یکپارچگی اقتصادی به هم نزدیکتر می شوند، دیگر کفایت نمی کند که ایران را صرفا کشوری غرب آسیایی بدانیم بلکه باید نقش و جایگاه ایران را از منظر اوراسیا مورد ارزیابی قرار داد. ایران بطور سنتی به عنوان کشوری خاورمیانه ای (غرب آسیایی) در نظر گرفته شده اما از جنبه های بسیاری این تعریف مربوط به قرن بیستم است. با نزدیکتر شدن اروپا و آسیا و رشد سریع تبادلات اقتصادی در دو دهه گذشته و ضرورت ایجاد یک نظم سیاسی جدید، دیگر نمی توان ایران را صرفا کشوری خاورمیانه ای در نظر گرفت بلکه عوامل محرک روابط دوجانبه ایران با کشورهای اروپایی و آسیایی بطور فزاینده ای دارای ابعاد “اوراسیایی” است که مطابق با روندهای نوظهور اقتصادی و الزامات سیاسی یک قاره چندقطبی شکل می گیرند. پایگاه خبری بورس و بازار در همکاری با دانشگاه ملی سنگاپور و موسسه خاورمیانه، با انتشار یک رشته مقالات تخصصی درباره نقش و جایگاه ایران در چهارچوبهای نوظهور اوراسیایی نوشت: نظمی که زمانی بر اساس برتری سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا شکل گرفته بود اکنون در حال رنگ باختن و افول است. هرچند ادغام اوراسیایی همچنان مستلزم تعهدی به همکاری بین المللی و جریانهای فرامرزی کالا، افراد و سرمایه است اما چنین فعالیت هایی ممکن است در چهارچوب یک “منطقه گرایی” جدید ادامه یابد که در واقع به معنی رد جهانی سازی با اولویت محور فراآتلانتیک بود. این چهارچوب جدید اوراسیایی همچنین با نگرش متفکران راهبردی ایران سازگار است که همواره استدلال کرده اند که ایران نه به خاورمیانه بلکه به “غرب آسیا” تعلق دارد که جایگاهی بین اروپا و آسیا است. بررسی روابط سیاسی و اقتصادی ایران در متن و چهارچوب جدید اوراسیایی روشن می سازد که برخلاف تصور غالب درباره ژئوپلتیک خاورمیانه، آمریکا بطور فزاینده ای به یک بازیگر حاشیه ای در این منطقه تبدیل می شود.
از دوجانبه گرایی تا چندجانبه گرایی ؛ جایگاه ایران در پروژه های اوراسیایی چین // ایران به علت موقعیت جغرافیایی و رابطه مثبت و سازنده با چین، جایگاه بالقوه محوری در برنامه های اوراسیایی چین را به خود اختصاص میدهد. شی جین پینگ رئیس جمهوری چین در ژانویه ۲۰۱۶ کمتر از یک هفته پس از آغاز اجرای رسمی توافق برجام به کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله عربستان، مصر و ایران سفر کرد که این مساله نشان دهنده تعهد پکن به شریکان چین در منطقه ای بود که اهمیت آن در آمال ژئوپلتیک چین رو به افزایش است. هرچند روابط ایران و چین اغلب از منظر نیاز چین به نفت یا رقابت بین چین و آمریکا ارزیابی شده است، اما ایران همچنین نقش روشن و مهمی در طرح های اوراسیایی چین دارد که در واقع سامانه ای از ارتباطات نهادی و زیرساختی اقتصادی بین چین با آسیای مرکزی، خاورمیانه (غرب آسیا) و اروپا است. پروژه موسوم به “ابتکار کمربند و جاده” چین یکی از بلندپروازانه ترین پروژه های اقتصادی زیرساختی و ژئوپلتیک قرن ۲۱ است که ایران نیز جایگاه مهمی در آن دارد. ایران یکی از درگاه های اصلی کریدور اقتصادی چین – آسیای مرکزی – غرب آسیا است که در واقع یکی از مسیرهای شکل دهنده شبکه ای از پیوندهای زمینی در راه ابریشم جدید است. موقعیت راهبردی ایران در این طرح بسیار آشکار است چرا که بطور بالقوه امکان دسترسی چین به سرتاسر بازار خاورمیانه را فراهم می سازد. با قرار گرفتن ایران در چهارچوب نظم نوظهور اوراسیایی، چین به موقعیت منطقه ای قویتری دست خواهد یافت. در این حال هر چند خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم های ثانوی آمریکا علیه ایران تا حدی ادغام و ورود ایران به ساختارهای نوظهور اوراسیایی را آهسته کرد، اما در عین حال موجب اولویت یافتن روابط دوجانبه تهران با پکن شد. کارشناسان میگویند که تهران به منظور کسب حداکثر منافع از این نظم نوظهور بین المللی باید برای ادغام در ساختارهای نهادی، اقتصادی و زیرساختی تلاش کند؛ ساختارهایی که چین به تنهایی یا در ارتباط با روسیه و سایر قدرت های منطقه ای در حال توسعه و ارتقای آنها بوده است. به بیان دیگر یکی از هدف های ایران در میان مدت تا بلند مدت باید استفاده از رابطه مثبت خود با چین برای تحکیم موقعیت محوری خود در نظم نوظهور اوراسیایی باشد.سازمان همکاری شانگهای؛ نهادینه سازی جایگاه ایران در اوراسیا // سازمان همکاری شانگهای از زمان پایه گذاری در سال ۲۰۰۱ آمالی در زمینه گشودن مسیرهای ادغام اقتصادی بین چین و روسیه با جمهوری های آسیای مرکزی داشته است. در سال ۲۰۱۷ نیز هند و پاکستان به عنوان اعضای این سازمان پذیرفته شدند. ایران در سال ۲۰۰۵ به عضویت ناظر این سازمان درآمد و درخواست رسمی برای عضویت کامل داده است بخصوص که ایران سازمان همکاری شانگهای را وزنه و مرکز ثقلی در برابر تلاش های آمریکا برای تقویت نقش آن کشور در آسیای مرکزی و شرقی می داند. در این شرایط و بخصوص پس از خروج آمریکا از برجام، به نظر می رسد که علاقه ایران به سازمان همکاری شانگهای جدی تر شده چرا که این سازمان نمونه ای از چندجانبه گرایی در برابر یکجانبه گرایی آمریکا است. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از این لحاظ حائز اهمیت است که این سازمان چهارچوبی برای همکاری های نهادینه ایجاد می کند که در واقع ستون فقرات همکاری های اوراسیایی آینده خواهد بود. چین و روسیه هر دو نظر مساعدی با پیوستن ایران به این سازمان دارند و برخی کارشناسان نیز تاکید کرده اند که عضویت آینده ایران در این سازمان می تواند یک تاثیر دومینویی داشته باشد و ضمن جذب سایر کشورهای خاورمیانه به این سازمان، ایران را در جایگاه رهبری در توسعه این سازمان در جهت جغرافیایی غربی قرار دهد و در بهترین حالت به سکو و محملی برای گفت وگو بین ایران با سایر کشورهای منطقه خلیج فارس تبدیل شود. به هر روی روابط خوب ایران با پکن می تواند عاملی در افزایش سطح ادغام ایران در نظم اوراسیایی نوظهور باشد. هرچند خروج آمریکا از برجام تاثیر منفی بر نیروی مثبت ایجاد شده از سال ۲۰۱۶ داشته اما ایران باید به تلاش خود برای عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای ادامه دهد. رایزنی برای ادغام بیشتر در نظم چندجانبه اوراسیایی، یکی از بهترین راهکارهای ایران برای کاهش عدم توازن در روابط دوجانبه فعلی با چین خواهد بود. در عین حال، افزایش علاقه چین به منطقه خلیج فارس و توسعه پروژه کمربند و جاده میتواند ایجاد کننده فرصت های جدید اقتصادی و همچنین محملی برای ادغام زیرساختی و گفت وگو باشد و در نهایت منجر به ظهور و ارتقای یک ساختار امنیتی جایگزین با حضور ایران و همسایگان باشد.
روسیه و ایران در اوراسیا // روسیه درصدد ایجاد مرکزیتی برای این کشور به عنوان ایجاد کننده نظم در سیستم کلان منطقهای (macro-regional) اوراسیا است که این مساله به باور کارشناسان یک بعد اوراسیایی به روابط ایران و روسیه میبخشد. رابطه ایران – روسیه در اوراسیا نمایش دهنده عناصر پیچیده ای از آمال ژئواکونومیک، الزامات امنیتی و پروژه های گستردهتر است. ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در مجمع اقتصادی سن پترزبورگ در ژوئن ۲۰۱۶ از قصد مسکو برای ایجاد و آغاز یک “مشارکت بزرگ اوراسیایی” سخن گفت که چهارچوبی برای ادغام سیاسی، امنیتی و اقتصادی کلان منطقه ای در برگیرنده کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای همسود (CIS) بعلاوه چین، هند ، پاکستان و ایران خواهد بود. مشارکت بزرگ اوراسیایی که بطور متداول از آن به عنوان “اوراسیای بزرگ” هم یاد می شود، نمایش دهنده تلاشهای مسکو برای قرار دادن خود در جایگاه یک “نظم_ساز ” (ایجاد کننده نظم) در سیستم کلان منطقه ای اوراسیا است. مفهوم اوراسیای بزرگ هرچند هنوز تا حدودی دارای ابهام است اما در گفتمان سیاست خارجی روسیه بطور کلی بیانگر روندهای ژئوپلتیک و ژئو اکونومیکی است که متحدکننده روسیه، چین و کشورهای پساشوروی و بطور بالقوه در کنار مغولستان، پاکستان، هند و ایران خواهد بود و در واقع یک چالش بنیادین در برابر نظم بین المللی لیبرال تحت رهبری آمریکا ایجاد خواهد کرد. در چهارچوب سیاست خارجی اوراسیایی روسیه، ایران موقعیت ممتازی به عنوان یک سنگر مهم دربرابر نفوذ غرب و یک شریک امنیتی همفکر دربرابر تحمیل معیارهای لیبرال غربی دارد. ایران همچنین نقش مهمی در مباحث سیاست خارجی روسیه درخصوص ایجاد یک اتحادیه ژئوپلتیک با قدرتهای بزرگ در پهنه خاکی اوراسیا و ایده “چهارضلعی اوراسیایی” متشکل از چین، روسیه، هند و ایران را به خود اختصاص می دهد. ایران از دیدگاه روسیه صرفا یک کشور در خاورمیانه نیست بلکه موقعیت مهمی از لحاظ جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی در مرزهای جنوبی “خارج نزدیک” روسیه دارد. بُعد اوراسیایی روابط روسیه – ایران نشان دهنده تداوم و ادامه سیاست خارجی روسیه با تمرکز بر حفظ روابط با منطقه همسایگی جنوبی و تعامل و گفتگو درخصوص موضوعات منطقه ای از دریای خزر گرفته تا مسائل افغانستان است. برای ایران نیز، روسیه نقش مهمی در تلاشهای این کشور برای مقابله با فشارهای آمریکا از طریق مشارکت در پروژههای منطقهای غیرغربی در اوراسیا دارد. گفتمان روسیه درخصوص اوراسیای بزرگ بر توان بالقوه ایران برای کسب نقشی محوری به عنوان یک کانون مرکزی قدرت و یک پل جغرافیایی برای ارتباط اوراسیا با خاورمیانه و جنوب آسیا تاکید دارد که این مساله میتواند فرصتها را برای تجارت فراقارهای گسترش دهد. در این ارتباط، دریاچه خزر نقشی مرکزی در آمال تهران و مسکو برای توسعه طرح “کریدور ترانزیت بینالمللی شمال – جنوب” دارد؛ طرحی که هدف از آن اتصال اوراسیا به خلیج فارس و جنوب آسیا از طریق شبکهای از خطوط آهن، جاده و مسیرهای کشتیرانی است و این طرح از زمان توافق روسیه و هند و ایران در این خصوص در سال ۲۰۰۲ تا کنون به آرامی پیشرفت کرده است. علاوه بر طرح کریدور ترانزیت بینالمللی شمال – جنوب، راهبرد توسعه روسیه در دریاچه خزر متکی به زیرساختهای بنادر ایران و شبکههای جادهای و راهآهن ایران برای گسترش صادرات روسیه به سمت بازارهای خلیج فارس و جنوب آسیا است. در این ارتباط راهاندازی بخش قزوین – رشت در خط آهن قزوین – رشت – آستارا در مارس ۲۰۱۹ یک تحول مهم در اتصال ایران و روسیه از طریق جمهوری آذربایجان بود. کریدور ترانزیت بینالمللی شمال – جنوب این ظرفیت بالقوه را دارد که مرکزیت ایران را در فرایندهای ژئوپلتیک و ژئواکونومیک شکل دهنده اورسیا تقویت کند. در همین چهارچوب، توافق تجارت آزاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا با ایران به عنوان فرصتی برای مقابله ایران با تحریمهای آمریکا مورد ارزیابی قرار گرفته است. این توافق از زمان اجرایی شدن در اکتبر ۲۰۱۹ تا کنون منجر به افزایش تجارت غیرنفتی ایران با روسیه، قزاقستان و ارمنستان شده است. علاوه بر این، منطقه آزاد تجاری “مقری” ارمنستان در مرز با ایران میتواند به عنوان مرکزی برای صادرات مجدد کالاهای ایران به درون اتحادیه اقتصادی اوراسیا عمل کند. به باور کارشناسان، توافق تجارت آزاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا با ایران از لحاظ نمادین حائز اهمیت زیادی است بخصوص با توجه به اینکه روسیه درصدد است تا اتحادیه اقتصادی اوراسیا را به عنوان جایگزینی دربرابر یکپارچگیهای تحت رهبری غرب ارتقا دهد.همکاریهای امنیتی منطقهای // در سرتاسر اورسیا، همگرایی منافع امنیتی و نگرانی مشترک در خصوص بیثباتی در آسیای مرکزی، منطقه خزر و قفقاز و همچنین افغانستان موجب ایجاد زمینههای پایدار همکاری بین ایران و روسیه شده است. ایران و روسیه در اهداف امنیتی حفظ ثبات منطقهای و محدود کردن حضور نیروهای فرامنطقهای یا بخصوص نیروهای “ناتو” در منطقه و اطراف منطقه موضع مشترکی دارند. در این ارتباط تعاملهای سازنده ایران و همکاری در زمینه نگرانیهای روسیه در مسائلی مانند جنگ داخلی تاجیکستان در دهه ۱۹۹۰ و همچنین مناقشه قرهباغ موجب درک و تلقی مثبت روسیه از سیاست خارجی ایران در اوراسیا شده است. تلاش ایران برای تثبیت موقعیت خود به عنوان یک شریک امنیتی همکار در اورسیا یکی از پایههای روابط با روسیه و کل منطقه بوده است که حتی سابقه آن به پیش از آغاز ایده مشارکت اوراسیای بزرگ میرسد. ایران از زمان کسب عضویت ناظر در سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۵ این سازمان را محملی برای ارتقای روابط دوجانبه با روسیه و چین و همچنین کشورهای آسیای میانه تلقی کرده است. همپوشانی منافع و نگرانیهای ایران و روسیه درخصوص ضرورت ایجاد ثبات در افغانستان و همچنین الزامات امنیتی مشترک، زمینه مشترک و پایداری برای همکاری ایران و روسیه در اوراسیا فراهم کرده است. برای روسیه، مفهوم اوراسیای بزرگ در راستای ارتقای جهان چندقطبی و گذار به سمت یک نظم بینالمللی با محوریت نهادهای اقتصادی و امنیتی غیرغربی مانند سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا قرار دارد. ایران نیز مطابق این گفتمان روسیه درباره جهان چندقطبی نگرشی در خصوص نظم جهانی با افزایش قدرت و محوریت کشورهایی مانند روسیه، چین، بزریل و هند به عنوان مراکز قدرت منطقهای و از این طریق کاهش تمرکز قدرت در غرب دارد. در نتیجه، تعاملهای دوجانبه و چندجانبه ایران با روسیه در اوراسیا معطوف به ارتقای معیارها و هنجاری جایگزینی در منطقه و فراتر از آن به منظور به چالش کشیدن پایه و اساس نظم بینالمللی غربی است. بطور خلاصه، ثبات نسبی روابط ایران و روسیه در اوراسیا در ۳۰ سال گذشته به علت مداومت در تبعیت از هنجارهای ضمنی برای احترام به منافع یکدیگر و کاهش رقابت و نیز همکاری درخصوص چالشهای امنیتی مشترک بوده است.
محوریت ایران در سیاستهای نوظهور اوراسیایی اروپا // رهبران اروپایی بخصوص در پی سیاستهای چند سال اخیر دولت دونالد ترامپ در آمریکا، تاکید و اولویت بیشتری بر سیاست خارجی اروپایی قرار دادهاند. در این میان تجربه توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران که کشورهای اروپایی با وجود کارشکنیهای آمریکا درصدد حفظ آن بودهاند، هم آمال و خواستها و هم کاستیهای دیپلماسی اروپایی را عیان ساخته است. در حالی که اروپا در حال ارزیابی مجدد از نقش خود در جهان است، ممکن است در نهایت خود را در وضعیتی بیابد که بیشتر به ایفای نقش در چهارچوبهای اوراسیایی با کمرنگ شدن اتحاد با آن سوی اقیانوس اطلس بپردازد. این درحالی است که ایران هم در تغییر و تحول تفکرات راهبردی اروپایی و هم در زمینه آمادهسازی رهبران اروپا برای دنبال کردن منافع خود در چهارچوب اوراسیایی نقش و جایگاهی محوری دارد. اروپا از طریق نبرد دیپلماتیک برای حفظ برجام درسهای ژئوپلتیک را به شیوه سختی آموخته است و رهبران اروپایی در این ارتباط همچنین مجبور شدهاند که تلاش خود را در جهت چندجانبهگرایی تشدید کنند و ایران جایگاهی مهم در آمادهسازی اروپا برای دنبال کردن یک دیپلماسی فعالانهتر در چهارچوب اوراسیایی داشته است. با توجه به اهمیت توافق برجام برای اروپا فراتر از یک توافق هستهای، جای تعجب نیست که تبعات خروج یکجانبه آمریکا از برجام تاثیر زیادی بر تفکرات و نگرشهای راهبردی اروپا داشته است. به اعتقاد کارشناسان، این مساله دو تاثیر مهم بر سیاستهای اروپا داشته است. از یک سو رهبران اروپاییها را مجبور کرده که در مشارکت فراآتلانتیک بازنگری کنند و از سوی دیگر تلاش برای حفظ برجام، رهبران اروپا را وادار ساخته که یک رابطه کاری جدید درباره مساله هستهای با روسیه و چین ایجاد کنند. روسیه که بطور سنتی نقطه تمرکز سیاست امنیتی اروپا بوده است بطور فزایندهای بطور تهاجمی و اختلالآمیز رفتار کرده و رابطه با مسکو تاثیر مهمی بر تفکرات راهبردی در اروپا در چند سال داشته است. در همین حال، چین نیز به عنوان قدرتی ظهور کرده که نه تنها تاثیرات فزایندهای بر رویدادهای جهانی دارد بلکه همچنین از طریق سرمایهگذاریهای راهبردی در حال نفوذ بر اروپا است. از سوی دیگر مشارکت اروپا با متحد سنتی خود آمریکا در آن سوی اطلس رو به سردی و تنش بوده است. اروپا در همین راستا به یک توافق تجاری جدید با ژاپن دست یافت که اوایل سال ۲۰۱۹ اجرایی شد و بزرگترین منطقه آزاد تجاری جهان را ایجاد کرد. تمایل و خواست اتحادیه اروپا برای تقویت روابط با کشورهای آسیایی در سند راهبرد سال ۲۰۱۸ در خصوص ارتباط دادن اروپا و آسیا خود را نشان داد. ایده نزدیکتر ساختن اروپا و آسیا موجب شده است که توجه بیشتری به آسیای میانه معطوف شود. زمانی که اتحادیه اروپا راهبرد جدید خود برای آسیای مرکزی را در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد، تاکید کرد که این منطقه “سنت یک قرنی در کنار هم آوردن اروپا و آسیا داشته است” و کشورهای این منطقه “از زمان کسب استقلال این نقش را برای منطقه احیا کردهاند” . از این لحاظ، اتحادیه اروپا در حال سرمایهگذاری روی منطقهای است که اروپا، روسیه، خاورمیانه (غرب آسیا) و آسیا را به هم پیوند میدهد. هر چند انتظار میرود که مشارکت اروپا با آمریکا همچنان یکی از اصول سیاست امنیتی اروپا باقی بماند اما هماهنگی اروپا با آمریکا به مجموعه کوچکتری از موضوعات محدود خواهد شد، اما روابط دو طرف در خصوص مسائلی مانند ایران و خاورمیانه دچار واگرایی بیشتری خواهد شد. در این پویایی جدید، ایران نیز نقشهایی برای ایفا کردن خواهد داشت. از دیدگاه اروپایی، رابطه با ایران عمدتا تحت تاثیر ملاحظات امنیتی قرار دارد و حفظ ثبات در منطقه یکی از هدفهای اصلی اروپا است. با این حال ایران از طریق توافق هستهای در شکل گستردهتری بر تفکرات اروپایی تاثیرگذار بوده است. ایران به شیوههای مهمی در مرکز جهانبینی در حال تغییر و “اوراسیایی” در حال شکلگیری اروپا قرار دارد. به بیان کلی، میتوان گفت که ما شاهد یک چهارچوب نوظهور اوراسیایی هستیم که میتواند به اروپا انعطافپذیری بیشتری برای پیشبرد منافع امنیتی و اقتصادی آن در عین تقویت چندجانبهگرایی بدهد.
بندر چابهار ؛ ایران و آینده سیاستهای اوراسیایی هند // ایده همکاری و تعامل با ایران از منظر تحولات و همگراییهای اوراسیایی در سپهر سیاست خارجی هند مساله تازهای نیست. هرچند تحریمهای آمریکا موجب تضعیف معاملات هند با ایران در بخش انرژی شده اما راهبردهای هند برای گسترش اتصالات و بههمپیوستگیها از طریق بندر چابهار ایران، برای پیشبرد منافع دهلینو در اوراسیا (بخصوص افغانستان و آسیای مرکزی) طراحی شده است. یکی از اولویتهای مهم سیاست خارجی هند بحث پروژههای ترانزیت و بههم پیوستگی (CONNECTIVITY) در همسایگی این کشور است که در رابطه با ایران اهمیت بخصوصی دارد. ابتکار “کمربند و جاده” چین بطور حتم در این مساله نقش داشته اما سابقه این قبیل ایدهها در هند حتی به پیش از ابتکار چینی بازمیگردد و در سمت غرب هند منجر به مباحثی در خصوص اتصالات دریایی و زمینی برای تقویت روابط اقتصادی هند با اوراسیا شده است. چنین مباحثی دربرگیرنده روابط با ایران، افغانستان و عمان در کنار کشورهای آسیای مرکزی و روسیه است. اما نقش ایران در آمال و برنامههای اوراسیایی هند نقشی مهم و محوری است که ارتقای بندر چابهار هم در این زمینه اهمیت زیادی دارد. مسیر هند به اوراسیا از ایران میگذرد. قرارداد توسعه بندر چابهار در جریان دیدار نارندرا مودی نخستوزیر هند به تهران در ماه مه ۲۰۱۶ نهایی شد. اما با خروج آمریکا از برجام هرچند آمریکا معافیتهایی درخصوص چابهار درنظر گرفت اما این پروژه در صحنه عمل بخوبی پیش نرفت. با این حال دولت مودی مصمم است تا به هر شکلی که شده به توسعه بندر چابهار ادامه دهد. محمد راستاد معاون وزیر راه و شهرسازی جمهوری اسلامی ایران نیز در همین ارتباط با بیان اینکه در حال حاضر خروج هندیها از پروژه مطرح نیست و تمایل طرفین به فعالسازی قرارداد اصلی ۱۰ ساله است، تاکید کرده که در حال حاضر روند فعالیت بندر چابهار بسیار خوب است و اگر نسبت آماری که با سایر بنادر کشور در شرایط کرونا مقایسه کنیم میانگین رشد این بندر از همه بالاتر است. هند در همین ارتباط اقدامات دیپلماتیک را نیز برای اتصال زمینی چابهار به افغانستان و آسیای مرکزی و همچنین اتصال دریایی آن به عمان در دست اقدام دارد. به هر روی، کارشناسان بر این باورند که آینده روابط هند و ایران تا حد زیادی با حوزه اوراسیا درهم آمیخته و هرچند پیشرفت کار میدانی همانند بسیاری از پروژههای بزرگ منطقهای آهسته است اما به سمت هدف مورد نظر در حرکت است. پروژه بندر چابهار و نقش کلیدی آن در چهارچوبها و ساختارهای ترانزیتی منطقه، قوامبخش جایگاه هند در آینده اوراسیایی ایران است.
گرایش کشورهای خلیج فارس به سمت بازیگران اوراسیایی // تقویت روابط و مشارکتهای ایران با روسیه و چین و احیای روابط با اتحادیه اروپا پس از برجام همچنین موجب شده است که متحدان سنتی ایالات متحده آمریکا در منطقه خلیج فارس به سمت تقویت روابط و همکاریهای خود با بازیگران اوراسیایی حرکت کنند. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دریافتهاند که اتکای بیش از حد به آمریکا برای امنیت یک راهکار قابل اعتماد و واقعبینانه نیست. هماکنون این کشورها برای تامین نیازهای اقتصادی و امنیتی خود بطور فزایندهای به سمت اوراسیا در حال چرخش هستند و از این منظر رقابت بین ایران و کشورهای خلیج فارس برای حضور در ساختارهای اوراسیایی میتواند در شکل مثبت خود به تقویت همگرایی و امنیت جمعی در این منطقه هم منجر شود. به بیان دیگر، ایران و کشورهای خلیج فارس میدانند که چهارچوبهای اوراسیایی فرصتهای بزرگی برای پیشبرد منافع ملی فراهم میسازد. در همین حال رویکرد و تمایل قدرتهای اوراسیایی – شامل سه کشور اروپایی طرف برجام، روسیه و چین – برای تعامل سازنده و متوازن با ایران و کشورهای خلیج فارس بر خلاف رویکرد خصمانه و تنشآفرین آمریکا در قبال این منطقه، فضایی برای پیشبرد راهحلها و چهارچوبهای جدید همگرایی منطقهای و فرامنطقهای فراهم میکند و این خوشبینی و امیدواری وجود دارد که پس از دههها بازی با حاصلجمع صفر تحت تاثیر گفتمان آمریکایی، کشورهای منطقه در سالهای آینده تحت تاثیر فرایندهای اوراسیاگرایی وارد تعامل و رقابت سازنده با حاصل جمع مثبت با ایران شوند.[/cl-popup]
- ترامپ: آلمان، چین و ایران خواستار شکست من در انتخابات هستند
- شانگهای، آماده برگزاری سومین نمایشگاه واردات با حضور ایران
- [cl-popup title=”حزب کمونیست چین و چشم انداز ۲۰۳۵” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – حزب کمونیست چین و چشم انداز ۲۰۳۵” align=”right” size=”xl”]احسان چلونگر | دکتری اقتصاد کاربردی/ تهران- ایرنا- پنجمین جلسه عمومی نوزدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین از ۲۶ تا ۲۹ اکتبر ۲۰۲۰ در پکن برگزار شد. در این اجلاس برنامه پنج ساله چهاردهم توسعه اقتصادی، اجتماعی و چشم انداز و اهداف بلند مدت چین تا سال ۲۰۳۵ مورد تصویب قرار گرفت. به گزارش روز یکشنبه ایرنا، پنجمین مجمع عمومی یا کنگره ملی نوزدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین هفته گذشته در حالی در پکن آغاز به کار کرد که قرار است به همراه اعلام برنامه توسعه اقتصادی ۵ ساله بعدی، سند چشم انداز احتمالی کشور برای نیل به رتبه اول توسعه یافتگی جهان را نیز ترسیم کند. این مجمع عمومی که پنجمین آن از نوزدهمین کمیته حزبی است و معمولا ۴ روز به طول میانجامد، مهمترین نشست سیاسی سالانه در چین است که از قضا امسال قرار است مانیفست ۱۵ ساله توسعه همه جانبه این کشور را نیز به نمایش جهانی بگذارد تا این کشور بتواند تا سال ۲۰۴۹ به عنوان کشوری با بالاترین سطح درآمد در جهان معرفی شود. چین تنها کشور میان کشورهای با اقتصاد قدرتمند جهان است که برنامه سیاستگذاری ۵ ساله تدوین میکند و این کار را از سال ۱۹۵۳ همچنان ادامه داده است. برنامه این دوره نیز پنجمین آنها است تا بتواند به یک اقتصاد خودکفایی دست یابد که کمتر به بازارها و فناوریهای آمریکا وابسته باشد. امسال هم این مجمع در حالی برگزار شد که اقتصاد چین در حال ترمیم وضعیت شیوع ویروس کروناست؛ البته با این وجود زندگی در بسیاری از شهرهای این کشور به حال عادی بازگشته است. برنامه پنج ساله چهاردهم توسعه اقتصادی چین و همچنین چشم انداز بلند مدت ۲۰۳۵ این کشور بر ۱۰ تغییر و هدف عمده تمرکز دارد:۱- تجزیه و تحلیل تغییرات قرن // جنگ تجاری آمریکا با چین و سایر تغییرات بزرگ از جمله انقلاب در فن آوری و تحولات عظیم صنعتی، تغییر در توازن قدرت های بین المللی و پیچیدگی محیط جهانی و بی ثباتی در حال افزایش است، اما چین در پی بدست آوردن فرصت ها و مدیریت چالش ها است. جنگ تجاری امریکا و چین طولانی مدت و افزایشی خواهد بود که حفظ هوشیاری و آرامش استراتژیک ضروری است.
۲- کوچک کردن کمیت رشد اقتصادی و افزودن بر کیفیت رشد اقتصاد // دستیابی به توسعه پایدار و سالم در اقتصاد بر اساس بهبود در کیفیت و کارایی، افزایش پتانسیل رشد، بهینه سازی اقتصاد، افزایش و تشویق به نوآوری و پیشرفت و نوسازی در صنایع است. به نظر می رسد اقتصاد چین از مرحله رشد سریع به مرحله رشد با کیفیت رسیده باشد.
۳- تشویق و گسترش تقاضای داخلی // افزایش تقاضای داخلی بعنوان یک استراتژی مهم مورد تاکید قرار گرفت که با اصلاحات در عرضه و بالابردن کیفیت و نوآوری همراه خواهد شد.
۴- دستیابی به فن آوری های مهم // نوآوری شالوده ساخت چین مدرن خواهد بود و اتکا به خود در به دست آوردن فن آوری، استراتژی توسعه ملی می باشد. تقویت کشور با پرورش استعدادهای جوان و نخبه، دست یابی به نوآوری، تبدیل شدن به یک قدرت علمی را در جهان محقق خواهد کرد. از علم و فن آوری بعنوان کلید قدرت ملی در مواجهه با قدرت های بزرگ یاد شد. علم و فن آوری اساس تغییر در هژمونی جهانی و نقطه اتکای ظهور قدرت های بزرگ است. اصلاح در سیستم آموزش عالی و تقویت همکاری صنعت و دانشگاه از دیگر موارد ذکر شده بودند.
۵- تمرکز بر توسعه اقتصادی پایدار و واقعی // چین دیجیتال، صنایع پیشرفته و مدرن، بهبود کیفیت اقتصاد و بالابردن کارایی و رقابت از موضوعات مورد بحث در این قسمت بود. همچنین بر زیرساخت های جدید، توسعه حمل و نقل مدرن، انقلاب در انرژی های نوین و تسریع در دیجیتالی شدن تاکید شد.
۶- مقابله با پیری جمعیت // اجرای کامل سیاست دو فرزند برای زوج ها بجای سیاست تک فرزندی از راه های مقابله با پیری جمعیت است. میزان زاد و ولد در چین رو به کاهش و پیری جمعیت رو به افزایش است و اگر روند ادامه یابد رشد جمعیت منفی خواهد شد. در اغلب کشورها پیری جمعیت به کرگدن خاکستری تبدیل شده است. رهبر معظم انقلاب در این باره فرموده اند: پیری جمعیت از همه خطرات بزرگتر است و مسئله فرزندآوری در خانواده اولویت دارد. نخست وزیر پیشین ژاپن شینزوآبه گفته بود: کاهش زاد و ولد یک فاجعه ملی است و ولادیمیر پوتین گفته است: سرنوشت و چشم انداز تاریخی روسیه به جمعیت بستگی دارد.
۷- ترویج شهرنشینی // بهینه سازی طرح های شهرسازی، ارتقاء و توسعه کیفیت شهرنشینی و ایجاد الگوی جدید از توسعه و حفاظت از زمین و هوای پاک از دیگر موضوعات مصوب بود.
۸- توزیع منصفانه ثروت و افزایش رضایت مردم // رشد اقتصادی و رشد درآمد باید همخوان باشد، ساختار توزیع ثروت بطور قابل ملاحظه ای باید تغییر کند و فرصت های برابر در سطح اجتماع، خدمات عمومی، تحصیلات و بهداشت و درمان بوجود آید. احساس خوشبختی و امنیت در مردم تقویت و پیشرفت جامعه همه جانبه باشد.
کاهش رشد اقتصادی شکاف درآمدی، فقر، گسست اجتماعی، پوپولیسم و افراطی گری را افزایش می دهد.
۹- گشایش بیشتر و مشارکت فعال در جامعه جهانی // گسترش همکاری های بین المللی، گشایش بیشتر در اقتصاد در جهت دستیابی به مزایای بین المللی و مزیت های بیشتر، تسهیل تجارت و سرمایه گذاری و ترویج پروژه کمربند جاده.
۱۰- تقویت ارتش و حفاظت از امنیت ملی // مدرن سازی ارتش و نیروهای مسلح تسریع گردد. اصلاحات در ارتش، گسترش علم و فن آوری و جذب استعدادها و نخبگان، حاکمیت قانون، تقویت آموزش و آمادگی نظامی و بهبود حفاظت از حاکمیت ملی و امنیت. در همین باره رئیس جمهوری چین گفت: چین همیشه سیاست نیروی نظامی برای دفاع را دنبال کرده و ارتش چین نیرویی برای حفظ صلح جهانی بوده است. چین به دنبال سلطه نیست و با سلطه طلبی نیز مخالف است و هرگز هم اجازه تهدید و تجاوز به هیچ نیروی خارجی نخواهیم داد.[/cl-popup]
- کاهش خوشبینی تجاری مدیران مراکز تولیدی چین
- شین هوا: آمریکا بزرگترین تهدید برای ثبات راهبردی جهان است
- چین واردات گوشت منجمد از برزیل را تعلیق کرد
- اتیوپی دروازه ورود چین به آفریقا
- آغاز سرشماری در پرجمعیت ترین کشور جهان با کمک فناوری
- خبرگزاری صدا و سیما:
- با هدف معرفی محصولات / برگزاری سومین نمایشگاه واردات، صادرات در شانگهای چین
- ایلنا:
- [cl-popup title=”مولایی در گفتوگو با ایلنا،: مسئولان با چشمان باز دنیا را ببینند/ در سند ۲۵ ساله ایران و چین به ضرورت هماهنگی با FATF اشاره شده است/ ایران مانند کره شمالی منزوی نیست” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – مولایی در گفتوگو با ایلنا،: مسئولان با چشمان باز دنیا را ببینند/ در سند ۲۵ ساله ایران و چین به ضرورت هماهنگی با FATF اشاره شده است/ ایران مانند کره شمالی منزوی نیست” align=”right” size=”xl”]حقوقدان مسائل بینالملل با اشاره به ماندن ایران در لیست سیاه گروه اقدام مالی FATF، تاکید کرد که راه تنفس مالی ایران بسته میشود و حتی چین تحت تاثیر تحریمهای ثانویه آمریکا هیچ گشایش و راهی برای مناسبات اقتصادی با ایران باز نمیکند. وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد گروه ویژه اقدام مالی (FATF) موافقت کرده است با بهبود استانداردهایش نظارت بر اقدامات مالی که با هدف دور زدن تحریمهای آمریکا و سازمان ملل و اشاعه سلاحهای کشتار جمعی انجام میشود تقویت کند؛ این در حالی است که ایران به عضویت این نهاد در نیامده و تصویب عضویت در آن در مجمع تشخیص مصلحت نظام مسکوت مانده و FATF نیز در آخرین گزارش خود همچنان ایران را در لیست سیاه خود اعلام کرده است. “یوسف مولایی” حقوقدان مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره اینکه آیا ایران میتواند به این اقدام FATF اعتراض کند، اظهار داشت: اعتراض را که همواره همه میتوانند داشته باشند؛ اما تبعات این موضوع مهم است، اینکه اعتراض ایران چه تاثیری میتواند بگذارد، ایران در چه جایگاهی و موقعیتی میخواهد به چه چیزی اعتراض کند؟ وی افزود: نهاد FATF بیشتر برای این است که از نقل و انتقالهایی که به مسائل تروریستی کمک میکند، جلوگیری کند و هر کشوری که پیشنهادی بدهد که مسیر جلوگیری از انتقال منابع مالی به فعالیتهای تروریستی را محدود کند، این نهاد قطعاً از آن استقبال خواهد کرد، اما این در حالی است که ایران هنوز عضو FATF نیست و آن پیمان را امضا نکرده است و هیچ سمتی ندارد که بخواهد وارد بحث شود. به هر حال باید به لحاظ حقوقی سمت و جایگاهی داشته باشیم که آن عنوان حقوقی اجازه و اختیار دهد تا ایران درباره یک موضوع نظر بدهد اما ایران چنین جایگاهی را در اختیار ندارد. این کارشناس مسائل حقوقی و بین الملل درباره آخرین گزارش FATF که ایران و کره شمالی همچنان در لیست سیاه قرار داشتند، یادآور شد: پیشتر بارها درباره تبعات عدم الحاق به اف ای تی اف مواردی را مطرح کردیم اما کسی به آن گوش نکرد؛ وقتی شما واقعبین باشید و با چشمان باز دنیا را ببینید، تمام اتصالات و ارتباطات مالی را میتوانید مشاهده کنید؛ اینکه بدون الحاق به سیستم جهانی گردش پول که یکی از آنها FATF است و کنوانسیونی است که برای مبارزه با جرایم سازمان یافته و تامین مالی تروریسم شکل یافته است و اگر وارد آن شبکه مالی شویم باید همه استانداردها را رعایت کنیم در غیر این صورت به لحاظ مالی و بانکی منزوی شدهایم؛ انزوا هم یعنی این که خودتان راه اکسیژن برای رسیدن به ریههایتان را ببندید بنابراین شما دچار تنگی نفس میشوید و بعد از مدتی نیز از نفس میافتید. وی با بیان اینکه برخی از افراد در ایران زیر بار پیوستن به FATF نرفتند و گفتند که آنها میخواهند که راه منابع مالی ایران برای کمک به جنبشهای آزادیخواه را پیدا کنند، خاطرنشان کرد: به همین یک دلیل ایران به این نهاد ورود پیدا نکرد؛ کره شمالی کشوری ذاتا منزوی است، اقتصادش اقتصاد جهانی نیست و در چهار راه ارتباطی جهان هم قرار ندارد؛ اما ایران کشوری پویا است، حدود چهار میلیون ایرانی در خارج از ایران کار و رفتوآمد کرده و منابع مالی جابجا میکند؛ ایران نفت میفروشد و باید از طریق همین سیستم بانکی اموالش را جابجا کند ایران صادرات، واردات و حمل و نقل دارد و باید اینها را از همین طریق پیگیری کند، اما فقط به دلیل که اگر ورود پیدا کنیم اسناد ما در رابطه با جنبشهای آزادی بخش به دست آنها میافتد واقعبینی نیست. مولایی درباره اینکه آیا در این شرایطی روسیه و چین میتوانند با ایران مبادله تجاری داشته باشند، یادآور شد: چین و روسیه هر دو به ایران توصیه کردند که باید به FATF ملحق شود و فکر میکنم در سند ۲۵ ساله ایران و چین نیز اشاره شده که ایران باید در هماهنگی این نهاد باشد و باید به اف ای تی اف ملحق شود. این تحلیلگر مسائل حقوق بین الملل با تاکید بر اینکه چین اکنون یک بازیگر مهم اقتصادی جهانی است و نمیتواند سیستم مالی و بانکی خودش را به خاطر ایران نادیده بگیرد، اظهار داشت: آنها به هیچ وجه و تا زمانی که ایران به اف ای تی اف نپیوندد، مناسبات مالی عادی با ما نخواهند داشت. ممکن است از طرق دیگر با ایران ارتباط داشته باشند اما به صورت رسمی نمیتوانند این کار را کنند. اگر هم بخواهند از طرق دیگر این کار را انجام دهند ما باید در این چند سال میدیدیم؛ آنها چه کمکی به ایران کرده و یا چه گشایشی ایجاد کردهاند؟ آیا چین برای ما السی باز میکند؟ نه؛ آیا برای ما در بانکهای چینی پول جابجا میکنند؟نه؛ وی تصریح کرد: عملا چین هم تحت تاثیر تحریمهای ثانویه آمریکا عمل میکند و هیچ گشایش و راهی برای مناسبات اقتصادی و مالی و تجاری با ما انجام نمیدهد.[/cl-popup]
- رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین: مورد تازهای در تحریمهای اخیر ترامپ وجود ندارد/ مطبوعات چین از واژه تکرار مکررات استفاده کردند
- پایگاه خبری بانکداری الکترونیک:
- لزوم مشارکت چین در ایجاد چارچوب نظارتی جهانی برای ارزهای دیجیتال
- خبرآنلاین:
- تحول جامع «سبز» چین به ساخت جهانی پاک و زیبا کمک میکند
- خبرگزرای فارس:
- جواد منصوری: تصرف لانه جاسوسی نقطه آغازین افول آمریکا بود
- بازار:
- [cl-popup title=”بررسی راه ابریشم جدید و نقشه تجاری چین برای جهان؛ طرح «یک کمربند یک جاده»؛ تبلور روح تجاری نو در کالبد شرق” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – بررسی راه ابریشم جدید و نقشه تجاری چین برای جهان؛ طرح «یک کمربند یک جاده»؛ تبلور روح تجاری نو در کالبد شرق” align=”right” size=”xl”]ماجرای «راه ابریشم» و نقش چین در نظم نوین تجاری جهان به ویژه در بررسی راه های مواصلاتی و ترانزیتی میان این کشور و غرب، موضوعی بسیار عمیق و پیچیده است که بررسی آن به همراه نقش ایران در این مسیر، نیازمند داشتن درکی صحیح از مفهوم کریدورهای تجاری و کارکردهای آنها است. وحید پورتجریشی؛ بازار: تشکیل و راه اندازی سازمان GATT در سال ۱۹۴۸ احتمالا حاکی از نخستین اقدامات جامعه مدرن در راستای بهره جستن حداکثری از معاهدات چند جانبه بین المللی محسوب می شود، سازمانی که چند دهه بعد در سال ۱۹۹۴ منجر به ایجاد سازمان تجارت جهانی (WTO) شد. اما آنچه اغلب تاریخدانان و دانشمندان علم اقتصاد بر آن تاکید دارند، وجود «جاده ابریشم» از قرن سوم پیش از میلاد مسیح است که گستره جغرافیایی بسیار وسیعی را در بر گرفته و بسیاری از تمدن های شرق باستان مانند ایران و چین از اعضای اصلی و موثر آن محسوب میشدند.جاده ابریشم، قدیمی ترین مسیر ترانزیت بین المللی جهان // واژه «راه بزرگ ابریشم» را برای نخستین بار، فردیناند فرایهر فون ریشتهوفن دانشمند آلمانی، در کتاب «دولت قیصری چین» (Kaiserreich China) خود که در سال ۱۸۷۷ به چاپ رسید، به کار برد. این جغرافیدان نام راه های کاروانی قاره ای را که آسیای خاوری و دریای باختر را با هم پیوند می داد، به نمایش گذاشت. روی هم رفته از طریق این راه، ابریشم به چین برده می شد که ریشه نام این راه هم برخاسته از همین است. این راه در سده دوم پیش از میلاد گشایش یافت و از «سیان» از طریق «لنچ ژو» به «دون هوان» می رفت که در آن جا به دو مسیر تقسیم می شد: راه شمالی از «تورفان» می گذشت که سپس از «پامیر» عبور می کرد و به «فرغانه» و دشت های قزاق می رفت. مسیر جنوبی از کنار دریاچه «لوب نور» در دامنه های جنوبی بیابان «تالکا مکانن» از طریق «یارقند» و پامیر (در بخش جنوبی) به سوی «باکتریا» (بلخ) و از آن جا به «پارت» (گستره دولت اشکانیان)، هند و خاورمیانه تا دریای مدیترانه می رسید. شهرهای واقع در مسیرجاده از جمله سمرقند، خود به سازندگان کالاهای ابریشمی برای صادرات تبدیل شدند. علی رغم وارد آوردن فشارهایی برای یافتن منابع جایگزین، با توجه به محبوبیت زیاد و روز افزون پوشاک ابریشمی در امپراتوری رم که معادل طلا ارزش داشت، چینیها توانستند برای مدت بیش از شش قرن انحصار تولید ابریشم خام را در اختیار خود بگیرند. البته ابریشم تنها محصولی نبود که درجاده ابریشم حمل میشد، بلکه کاروانهایی که راهی چین بودند طلا، سایر فلزات ارزشمند، منسوجات پشمی و کتانی، عاج، مرجان، کهربا، سنگهای قیمتی، پنبه نسوز و شیشه که در چین ساخته نمیشد به آن کشور حمل میکردند. علاوه بر ابریشم، خز، سرامیک، آهن، چراغهای الکلی، دارچین، لوازم برنزی مثل قلاب، کمربند، اسلحه و آینه را با خود میآوردند که همه این کالاها کل مسیر جاده ابریشم را طی نمیکردند، بلکه بسیاری از این اقلام در مناطق و شهرهای واقع در مسیر فروخته و یا مبادله میشدند. با گذشت زمان و ورود امپراطوری های نو غربی مانند بریتانیا به نظم جهانی و ابداع آنها در استفاده از مسیر دریایی به عنوان تنها مسیر دسترسی به بازارهای جهانی از یک سو و افول امپراطوری های شرقی مانند چین، ایران و هند در دوران حمله مغول به سرزمین های اسلامی و شرقی در کنار وقوع رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا منجر به عقب ماندن شرق از غرب در صنعت تازه ظهور دوران پسا وسطی و در نتیجه به فراموشی سپرده شدن این مسیر بین المللی عظیم طی قرون گذشته گردید. پیشنهاد اجرای طرح «جاده ابریشم جدید» برای اولین بار در خلال «اجلاس بن ۲» در دسامبر ۲۰۱۰ مربوط به کمک به افغانستان مطرح شد که از آن زمان تاکنون در محافل سیاسی و رسانه ای به بحث در باره آن پرداخته اند. ایده اصلی این طرح از طرف وزارت خارجه آمریکا زمانی مطرح شد که ایالات متحده از همکاری پاکستان در مورد ادامه کمک های لجستیکی به ارتش آمریکا و ناتو از طریق خاک پاکستان مایوس شد. به ویژه آنکه کاروان های نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۰ در چندین نوبت با حملات گروه طالبان روبرو شد. از آن زمان آمریکا با جلب حمایت روسیه برای در اختیارگذاردن آسمان خود برای هواپیماهای آمریکا و ناتو مسیر شمالی را جایگزین مسیر جنوبی کرد. طرح «راه ابریشم جدید» که در چند سال اخیر مورد علاقه کشورهای بزرگ دیگر دنیا نظیر چین بوده است، اساساً شامل دو شاخۀ اصلی آبی و خاکی میشود. این جاده از شهر پرقدمت «شی آن» چین آغاز میشود و با پشتسر گذاشتن راههای اصلی و فرعی بسیار و چندگانه از کشورهای پیش رو عبور میکند و درنهایت، سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را بههم پیوند میزند. بررسی موضوعاتی مانند: عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بینالملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیتهای اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرتها بهخصوص ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که چین هم با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل و نقل بینالمللی و قابل اتکاء با هزینههای مقرونبهصرفهتر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است.
جاده ابریشم جدید، تبلور روح تجاری نو در کالبد شرق // در سال ۲۰۱۳، «شی جینپینگ» رئیس جمهور چین، برای نخستین بار ایده «یک کمربند، یک راه» یا BRI را به عنوان جایگزین جدید جاده ابریشم قدیم که دستکم دو هزار سال پیش توسط «سلسله هان» جهت تجارت بین المللی مورد استفاده قرار میگرفته را مطرح کرد. سند استراتژیک و نقشه راه BRI در ابتدا نشانگر هدفی بسیار جاه طلبانه و شاید دور از ذهن مینمود. اما تلاش چین برای عملیاتی ساختن این ایده، جهان را شگفت زده کرد. BRI در حقیقت مسیر تزانزیتی بین قاره ای است که چین را به جنوب شرق، جنوب و مرکز آسیا متصل ساخته و در ادامه به روسیه و اروپا منتهی می شود. از سوی دیگر، بخش دریایی این مسیر، بخش های جنوبی، شرقی و مرکزی آسیا را به خاورمیانه و شرق آفریقا متصل می سازد که تمامی این مسیر نیز مجددا به اروپا ختم می شود. دولت چین در مجموع پنج سیاست کلی را در توسعه BRI در پیش گرفته که عبارتند از:
– همکاری در سیاستگزاری
– اتصال زیر ساختی
– تجارت بدون مانع
– پیوستگی مالی
– ایجاد ارتباط میان مللنقش ایران در جاده ابریشم جدید // همانطور که در نقشه BRI ملاحظه میکنید، بخشی از مسیر شرق به غرب راه ابریشم جدید از خاک ایران می گذرد. با اینحال، شکل گیری کریدورهای عبوری از دریای خزر، مانند راه لاجورد، BTK (باکو – تفلیس – قارص) – آکتائو، از یک سو و اعمال تحریم های اقتصادی ایالات متحده علیه کشورمان از سوی دیگر و عدم هماهنگی مناسب میان کشورهای موجود بر سر راه مسیر چین به ایران مانند ازبکستان و ترکمنستان، منجر به معلق ماندن توسعه و بهره برداری از مسیر عبوری ایران در جاده ابریشم جدید شده است. همچنین اقدام چین در تاسیس کریدور و هاب باری اختصاصی CPEC در خاک پاکستان که از بندر گوادر به سمت غرب چین سیر میکند، منجر به دور خوردن ایران از مسیر راه ابریشم جدید در شمال و جنوب شده است.
همه گزینه ها، روی میز! // از سوی دیگر، دولت چین با هدف توسعه همه جانبه مسیر BRI، به دنبال ساخت کشتی های تجاری یخ شکن با همکاری روسیه بوده که قادر به طی کردن مسیر قطب شمال جهت دسترسی به اروپا از مسیر نزدیکتر هستند. این اهداف توسعه طلبانه دولت چین تا جایی ادامه یافته که رقابت بر سر مسیرهای عبوری از قطب جنوب نیز از جمله جدیدترین مناقشات میان پکن، استرالیا، ژاپن و تا حدی هند نیز شده است، مسیری که هندی ها به عنوان بزرگترین رقیب چین در جهان تجارت، نگران از دستیابی چین به آن و در نتیجه کاهش شدید قیمت حمل بار از این کشور به سمت آمریکای لاتین به عنوان بازاری بزرگ و سنتی برای پکن هستند.
نتیجه گیری // ماجرای راه ابریشم و نقش چین در نظم نوین تجاری جهان به ویژه در بررسی راه های مواصلاتی و ترانزیتی میان این کشور و غرب، موضوعی بسیار عمیق و پیچیده است که بررسی آن و همچنین نقش ایران در این مسیر، نیازمند داشتن درکی صحیح از مفهوم کریدورهای تجاری و کارکردهای آنها و به ویژه کریدوهای تجاری عبوری از خاک ایران می باشد که در بخش های بعد، کلیه کریدورهای عبوری از خاک ایران و کریدورهای سیار مهم آلترناتیو در برابر این کریدورها و نقاط قوت و ضعف آنها را بررسی خواهیم کرد.[/cl-popup]
- [cl-popup title=”مرکز بررسی های راهبردی و بین المللی بررسی کرد: گام بزرگ چین برای ریشه کنی فقر/ آیا پکن موفق میشود؟” show_on=”text” btn_label=”خبر منتخب – مرکز بررسی های راهبردی و بین المللی بررسی کرد: گام بزرگ چین برای ریشه کنی فقر/ آیا پکن موفق میشود؟” align=”right” size=”xl”]یکی از مهم ترین چالش های پیش روی چین شکاف توسعه ای بین مناطق روستایی در غرب و مناطق شهری در شرق این کشور است. بازار؛ گروه بین الملل: مرکز بررسی های راهبردی و بین المللی در اکتبر – نوامبر ۲۰۲۰ مقاله ای با عنوان «آیا چین موفق به ریشه کنی فقر می شود؟» منتشر نموده است. در این مقاله آمده است سهم خیره کننده چین در کاهش نرخ رشد فقر جهانی به جمعیت بالای این کشور وابستگی مستقیم دارد. ترجمه مقاله در ادامه می آید. به عنوان بخشی از یک طرح بزرگ تر، حزب کمونیست چین اهداف بی سابقه ای را برای ریشه کنی فقر در چین تا انتهای سال ۲۰۲۰ در نظر گرفته است زیرا صدها میلیون نفر در چین همچنان با درآمد پایین و استانداردهای ضعیف زندگی دست به گریبان اند. هرچند فقر یک موضوع چند سویه ای است، اما بیشتر با سطح درآمد ارزیابی می شود. در حال حاضر، خط شدید فقر بین المللی ۱.۹۰ دلار در روز است. نرخ فقر جهانی به شکلی چشمگیر از سال ۱۹۹۰ کاهش یافته است. بیش از ۶۰ درصد از این کاهش مدیون تلاش های چین است. دهه ها رشد شتابان اقتصادی، ۷۴۸.۵ میلیون نفر را از فقر شدید رهایی بخشید و نرخ فقر کشور را از ۶۶.۳ درصد به تنها ۰.۳ درصد رساند. سهم خیره کننده چین در کاهش نرخ رشد فقر جهانی به جمعیت بالای این کشور وابستگی مستقیم دارد. دیگر کشورهایی با کاهش نرخ رشد مشابه با چین سهم بسیار اندکی در کاهش نرخ فقر جهانی داشتند. علاوه بر خط فقر ۱.۹ دلاری، بانک جهانی استفاده از خط فقر ۳.۲ دلار و ۵.۵ دلار در هر روز را نیز به عنوان پایه ای برای ارزیابی فقر در کشورهای با درآمد متوسط و بالا پیشنهاد می کند. مقایسه پیشرفت ها در بین این سه خط فقر بین المللی درک روشن تری از تلاش کشورها در کاهش نرخ فقر جهانی می دهد. وقتی خط فقر ۵.۵ دلاری برای چین به عنوان یک کشور با درآمد متوسط به بالا اعمال می شود، ۱۷ درصد از جمعیت کشور(۲۳۷ میلیون نفر) هنوز هم در سال ۲۰۱۸ در فقر زندگی می کنند. در آن سال، نرخ خط فقر ۸.۵ درصدی ترکیه نصف چین و ایران ۱۵ درصد بود. با این حال، چین هنوز هم از برخی کشورها مانند برزیل با ۱۹.۸ درصد و مکزیک با ۲۲.۷ درصد بهتر ظاهر شد. البته در همان سال نرخ فقر روستایی چین پنج برابر نرخ فقر شهری بود. خط فقر روستایی چین به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از خط فقر شدید جهانی(۱.۹ دلار در هر روز) است و در سال های اخیر تمایل به کاهش داشته است. کاهش فقر از مدت هاست که از اولویت های اصلی حزب کمونیست چین به شمار می رود. دولت شی جی پینگ اهداف خیره کننده ای برای آن ترسیم کرده است. با این حال سوالاتی پیرامون پایداری برنامه های دولت وجود دارد. فقط در دو دهه گذشته درآمد ناخالص ملی سرانه چین بیش از ده برابر افزایش یافته است و از ۹۴۰ دلار در سال ۲۰۰۰ به ۱۰۴۱۰ دلار در سال ۲۰۱۹ رسید. با این حال، رشد اقتصادی بسیار ناهموار و بیشتر در مناطق شهری متمرکز است. دولت چین با هدف کاهش فقر روستایی اقداماتی برای پر کردن این شکاف آغاز کرد. در سال ۱۹۸۶، دولت با ایجاد یک دفتر شورای دولتی برای شناسایی شهرستاهای فقیر، یک خط فقر ملی را معرفی و بودجه ویژه ای برای کاهش فقر اختصاص داد. پس از هفت سال، ۸۰ میلیون نفر از فقر خارج شدند. مقامات مرکزی ساز و کار همکارانه ای را خلق کردند که به مناطق ساحلی شهرنشین تر اجازه می داد تا از مناطق غربی فقیرتر پشتیبانی کنند. حذف هزینه های دانش آموزان مناطق روستایی از دیگر اقدامات بود. چین همچنین برنامه dibao را گسترش داد که یک برنامه انتقال پول نقد بدون قید و شرط برای فقیرترین مردمان چین بود. رهبران چینی همچنین متعهد شدند در سالگرد صد سالگی حزب کمونیست در سال ۲۰۲۱، دو نگرانی اصلی، غذای ناکافی و لباس نامناسب را از بین ببرند و سه ضمانت را فراهم آورند: دسترسی به مراقبت های بهداشتی، آموزش و مسکن. تا سال ۲۰۱۴، مقامات چین ۸۹.۶ میلیون نفر فقیر، ۲۹.۵ میلیون خانواده فقیر و ۱۲۸۰۰۰ روستای فقیر را شناسایی کردند. بودجه سالانه برای کاهش فقر نیز دو برابر و به ۱۲۶.۱ میلیارد رنمینبی در سال ۲۰۱۹ رسید. یک انتقاد بر برنامه های چین بر پوشش سراسری دیبائوست. بودجه دیبائو از دولت مرکزی است اما مقامات محلی شیوه خرج آن را مشخص می کنند. بنابراین فساد مالی در اینجا گریز ناپذیر است. همچنین ارزش پرداختی این برنامه چندان قابل ملاحظه نیست. بی انگیزگی برای کار و تلاش از پیامدهای این برنامه است. بدین ترتیب بدون راه حل های پایدارتر، چین آسیب پذیرترین شهروندانش را به فقر سخت دچار می کند. یکی از مهم ترین چالش های پیش روی چین شکاف توسعه ای بین مناطق روستایی در غرب و مناطق شهری در شرق این کشور است. شکاف توسعه بر کیفیت زندگی بسیار کارساز است. ممکن است نرخ ابتلا به سرطان حتی در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی باشد اما میزان مرگ و میر در مناطق روستایی بی تردید بالاتر از مناطق شهری است. به علاوه، حدود ۴۳.۸ درصد از نیروی کار چین در سال ۲۰۱۸ دستخوش کار آسیب پذیر قرار داشتند که این رقم در مقایسه با هند(۷۶.۷ درصد) بسیار پایین ترست اما نسبت به سایر کشورهای گروه بریکس، بالاست. برآورد می شود که ویروس کرونا جمعیت آسیب پذیر چین که بسیاری از آنها کارگران مهاجر هستند را به سختی انداخته است. فقط در یک ماه قرنطینه، تقریبا ۱۰۰ میلیارد دلار از حقوق کارگران مهاجر روستایی از دست رفته است. در اوج انتشار ویروس در فوریه ۲۰۲۰، نرخ بیکاری رسمی این کشور به ۶.۲ درصد رسید. این رقم بدون شمار نرخ بیکاری کارگران روستایی است. در می ۲۰۲۰، نخست وزیر چین گزارش کار سالانه دولت را ارائه کرد. در این گزارش آمده بود که دولت قصد دارد به کارگران مهاجر خدمات شغلی برابر در شهری که کار می کنند ارائه دهد. همچنین کارگران با درآمد پایین می توانند هزینه های بیمه اجتماعی را پس بیندازند. راه بندهای بسیاری همچنان پیش پای دولت چین است. رشد اقتصادی شتابان و پایدار برای سال ها عامل اصلی کاهش فقر در چین بوده است. با کاهش رشد اقتصادی سرعت کاهش فقر نیز کاهش یافته است. به این ترتیب تبدیل چین به یک کشور پیشرفته، توانگر و نیرومند دست نیافتنی می شود.[/cl-popup]
- دست کم گرفتن چین برای امریکا خطرناک است/ گفتگوی ویژه بازار با طراحِ نظریه «قدرت نرم»/ پکن یا واشنگتن؛ جهان، مسافر کدام پایتخت است؟!
[cl-popup title=”خبرهای منتخب” show_on=”load” size=”l”]
- بازار عمدهفروشی چینی، نتیجه انتخابات را درست حدس میزند؟ / شاخص تبلیغاتی به نفع ترامپ
- ایران در کانون فرایندهای نوین همگرایی اوراسیایی
- حزب کمونیست چین و چشم انداز ۲۰۳۵
- مولایی در گفتوگو با ایلنا،: مسئولان با چشمان باز دنیا را ببینند/ در سند ۲۵ ساله ایران و چین به ضرورت هماهنگی با FATF اشاره شده است/ ایران مانند کره شمالی منزوی نیست
- بررسی راه ابریشم جدید و نقشه تجاری چین برای جهان؛ طرح «یک کمربند یک جاده»؛ تبلور روح تجاری نو در کالبد شرق
- مرکز بررسی های راهبردی و بین المللی بررسی کرد: گام بزرگ چین برای ریشه کنی فقر/ آیا پکن موفق میشود؟
[/cl-popup]
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.