فهرست سرخط اخبار امروز، ۰۱/آبان/۱۳۹۹:
نقل یک داستان // در اینجا نقل یک ماجرا از دکتر محمد طبیبیان که مربوط به دهه ۶۰ میشود،میتواند جالب توجه باشد.«اتومبیل پیکان که مونتاژ میشد دو آیینه بغل داشت که بسیار کوچک بود و برای راننده ایرانی که نیازمند داشتن دید وسیع از بغل دست و پشت سر بود (به دلیل رانندگی بینظم خود و دیگران) این آیینههای متناسب با استاندارد انگلستان، مناسب نبود. قاعده رایج این بود که خریداران همان روز اول این آیینههای وارداتی را از اتومبیل جدا کرده و دور میانداختند و آیینههای تولید داخلی بزرگتر را با آن جایگزین میکردند. یک روز با مدیرعامل سازمان مزبور در سازمان برنامه ملاقات داشتیم و من از ایشان پرسیدم که چرا از آیینههای داخلی بزرگتر به جای آیینههای وارداتی کوچک استفاده نمیکنید؟ او با ابراز تاسف، گفت که ما هم به دنبال این بوده ایم ولی به مشکل توجه کنید ببینید که ما دچار چه گرفتاری در بخش تولید هستیم. قیمت اتومبیل را فلان تشکیلات دولتی براساس قیمت تمامشده حسابداری تعیین میکند. آیینه وارداتی را با ارز دولتی هر دلار هفت تومان حساب میکند این آیینهها میشود مثلا ۱۰ دلار و در نتیجه در قیمت تمام شده پیکان هفتاد تومان محاسبه میشود. آیینه داخلی میشود دویست تومان که با ارز آزاد (مثلا هفتاد تومان در آن زمان) میشود سه دلار. لیکن ما که گرفتار قیمتگذاری اداری هستیم باید این ضایعه اقتصادی را تحمل کنیم که ارز بدهیم، آیینههای انگلیسی روی پیکان قرار دهیم که دورانداخته میشود، به دلیل اینکه یک بخش اداری کشور قیمت حسابداری روی کاغذ را قیمت جهان واقعی تصور میکند؛ یعنی استدلال میکند که قیمت تمام شده پیکان براساس استفاده از آیینه داخلی ۱۳۰ تومان افزایش مییابد و این تورمی است!»
اصل بدیهی // این اصل بدیهی در اقتصاد پذیرفته شده است که تولید داخلی زمانی به سمت ورشکستگی حرکت میکند که سیاستها در جهت ارزان کردن واردات عمل کند. زمانی که ما در اقتصاد با تورم فزاینده روبهرو هستیم ثابت نگه داشتن نرخ ارز و سرکوب آن از طریق ارز پاشی یک نتیجه مشخص دارد:«ارزان کردن سبد واردات و گران کردن سبد ساخت داخل». اتفاقی که نتیجه طبیعی آن خارج شدن تولیدات داخلی از سبد مصرفی مردم بوده است. تجربه جهانی نشان میدهد در جایی که سیاستهای اقتصادی پشتیبان برای کالای داخلی کشورها طراحی شده است و سیاستهای چهارگانه پولی، مالی، ارزی و تجاری به شکل درست نسبت به یکدیگر عمل کردهاند، همزمان «کاهش میل به واردات»،«افزایش گرایش به مصرف کالای داخلی» و البته «دستیابی به بازارهای هدف صادراتی» محقق شده است. آنچه که به عنوان مثال کشور چین در سالهای گذشته انجام داده و موفق شده است که با اسلحه ارزی بازارهای جهانی را فتح کند. چینیها به این نتیجه رسیدند که تعرفه بالا و ممنوعسازی واردات نمیتواند سیاست کارآمدی باشد، از این رو استراتژی متفاوتی را برگزیدند. آنها برای از توجیه انداختن واردات و گرانسازی کالاهای وارداتی سیاست ارزی را جایگزین سیاست تعرفهای کردند.
سیاست معکوس // اما آنچه در ایران اتفاق افتاده دقیقا عکس این بوده است. سیاستهای ممنوعیت واردات و استفاده از ابزار تعرفهای همواره در دستور کار سیاستگذار برای حمایت از تولیدات داخلی بوده است. رویکردی که اثر معکوس داشته است و زمینهساز بههم ریختگی محیط تجارت خارجی کشور و بازار داخلی شده است. به گونهای که امکان برنامهریزی را حتی در کوتاه مدت از فعالان اقتصادی گرفته است. آنچه که سیاستگذار در ایران به دنبال آن بوده استفاده از منابع ارزی در جهت کنترل قیمتها است. اینکه از طریق بودجه پنهان ارزی نرخ ارز را از یک سو و قیمت کالاهای مصرفی را سرکوب کند. سیاستی که در برخی مقاطع هم جواب داده و باعث تثبیت قیمتها شده است، اما این تثبیت به این هزینه تمام شده است که تورم نهفته در آن را به آینده پرتاب کرده و در بلند مدت نهتنها قیمتها کنترل نشده بلکه جهشهای قابل ملاحظهای نیز پیدا کرده است، چراکه سیاست تثبیت قیمتها تنها در دوران وفور درآمدهای ارزی ممکن است و زمانی که این درآمدها ته میکشد عملا ابزاری برای سرکوب قیمتها وجود ندارد. وقتی در اقتصادی مانند اقتصاد ایران که با تورم مزمن دو رقمی مواجه است، سیاست ثابت نگه داشتن قیمتها دنبال میشود، عملا منجر به گران شدن سبد ساخت داخل میشود. یعنی تثبیت قیمتها از یک طرف و تخصیص ارز ارزان به واردات، شرایط را کاملا به نفع واردات عوض کرده است؛ چراکه ارزانسازی واردات، باعث عقبنشینی تولید داخل شده است. به عنوان مثال در دوره زمانی سالهای ۸۴ تا ۸۹ که شاهد روند روزافزون واردات هستیم همزمان با دو برابر شدن شاخص قیمتها، نرخ ارز تثبیت شده است. مفهوم ساده این سیاست معکوس آن است که قیمت خرید سبد کالای ایرانی در این مدت دو برابر شده اما قیمت خرید سبد کالای وارداتی ثابت مانده و نتیجه این معادله مشخص است. الگویی که کم و بیش از در سالهای ۹۲ تا ۹۶ هم تکرار شده بود. یعنی با تثبیت نرخ ارز در این بازه زمانی عملا تورم به آینده پرتاب شد و ساخت داخل هم روز به روز تضعیف شد. این سیاست اشتباه اثر سوء دیگری نیز در دل خود دارد و آن اینکه باعث جهش و شوکهای دورهای در بازار ارز و سایر بازارها میشود. پیامد این جهشها، منحرف کردن انرژی نیروهای بالقوه اقتصادی از فعالیتهای مولد به فعالیتهای سفتهبازانه است که تخریب مضاعف تولید را در پی دارد.
تضعیف صادرات // اما یکی از اهدافی که سیاستگذار در ایران بهطور مداوم بر آن تاکید میکند سیاست توسعه صادرات غیرنفتی است. این دیدگاه در شرایطی که تحریمهای خارجی سایه خود را به اقتصاد ایران افکنده و درآمدهای نفتی به حداقل خود را رسیده است، بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. اما واضح است وقتی در اقتصادی ساخت داخل به قهقرا رفته است و مردم به جای کالای داخلی کالای وارداتی مصرف میکنند، صحبت از توسعه صادرات هم به مانند یک شوخی تلخ میماند. در واقع نتیجه غیرمستقیم گران کردن سبد ساخت ایران، تضعیف صادرات و حتی افت آن بوده است، بهطوری که صادرکنندگان ایرانی در سالهای گذشته حتی بخشی از بازارهایی که بهطور سنتی در اختیار تجار ایرانی بوده است را به رقبای دیگر واگذار کردهاند.
بودجه پنهان علیه سرمایهگذاری // به غیراز این انحرافات که همگی نتیجه مستقیم و غیرمستقیم بودجه پنهان علیه ساخت است، این بودجه اثر دیگری هم دارد و آن خروج سرمایه از کشور است. به یک معنا بخشی از این بودجه صرف تخریب تولید داخلی شده است و بخشی دیگر هم علیه سرمایهگذاری عمل کرده است، چراکه باعث میشود که مردم سرمایههای خود را از کشور خارج کنند و در سایر کشورها دارایی بخرند. در نهایت اینکه حتی بودجه پنهان و دلار پاشی به ضد خودش هم عمل میکند، چراکه در شرایط تثبیت نرخ دلار آن قدر تقاضا برای آن زیاد میشود که در آخر فنر آن رها و با جهش قیمت مواجه میشود. بهطور خلاصه باید گفت رکود، فقر، فساد و بیکاری نتیجه طبیعی سفتهبازیهای غیرمولد روی موج تورم (یا به تعبیر عمومی همان دلالی) است که خود معلول اداره اقتصاد با ماشین رانت و تورم است و تا زمانی که این دو ماشین از کار نیفتند در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
شبکه هوشمند // سیاست اصلی هواوی در این زمینه ایجاد دسترسی به شبکه هوشمند در هر مکان و زمان ممکن است. در این راه هواوی ارتباط نزدیک با مشتریان خود را در دستور کار قرار داده تا بتواند برای خانه و شرکتهای آنها ارزش بیشتری را بیافریند. به کمک این شیوه امکان دگرگونی و بهبود صنایع مختلف و سبک زندگی افراد مختلف به وجود میآید، یک دگرگونی دیجیتال که تریلیونها دلار سود برای اقتصاد کشورهای مختلف به همراه خواهد داشت.
خدمات خانگی // در نیمه ابتدایی سال ۲۰۲۰، بیش از ۴۰۰ میلیون دانشآموز چینی مشغول تحصیل به صورت آنلاین بودهاند. حدود ۷ میلیون کشاورز روند ارسال محصولات خود به مشتری را به صورت آنلاین انجام دادهاند و این تنها بخشی از دستاوردهای شبکه هوشمند فراگیر است. برای خانهها نیز هواوی برنامههای خاصی دارد. سرعت بالای اتصال به اینترنت با کمک پهنایباند زیاد، شبکه خانگی اختصاصی و سرویسهای دیگر که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. ایجاد تجربهای باکیفیت از استفادهی اینترنت در خانهها به دلیل حجم بالای کاربران یک چالش بسیار مهم به حساب میآید. در اولین گام، هواوی با کمک تولید سختافزار مناسب امکان پایش وضعیت اینترنتهای خانگی را فراهم کرده که با استفاده از آن، مشکلات شناسایی شده و راهحلهای مناسب برای هر خانه اتخاذ میشود. همچنین هواوی در همکاری با خدماتدهندگان اینترنت خانگی همکاری را شروع کرده تا فناوری بهروز اینترنت مبتنی بر فیبر نوری را در تعداد زیادی از خانهها راهاندازی کند.
خدمات تجاری // در بحث شبکههای تجاری راهکار هواوی ایجاد امکانی برای اتصال واحدهای مختلف به یکدیگر از طریق شبکه، ارتباط فرد به فرد تمامی کارکنان، امکان اشتراکگذاری محتوا، منابع، اطلاعات و حتی قوانین جاری شرکت از طریق شبکه و بر بستری امن است. نیاز کسبوکارها به بستر امن و قدرتمند شبکه اینترنت هنوز یکی از چالشهای پیشرو خدماتدهندگان اینترنت است. اما ایجاد ارتباط هوشمند در سازمانها میتواند این مشکل را بر طرف کرده و در کل سه دستاورد ارزشمند داشته باشد، دسترسی با کیفیت و همهگیر به اینترنت، معماری ساختاری کارا و یکپارچهسازی امور سه خاصیت مهم هستند که باعث تبدیل سازمان به یک سازمان دیجیتال کارآمد خواهند شد. مثال ساده سازمانی که به کمک هوشمندسازی شبکه خود به دستاوردهای فوقالعادهای دست پیدا کرده، بورس هنگکنگ است. در یک روز کاری شلوغ در هر میلیثانیه ۳۰۰ معامله در این بورس اتفاق میافتد. پس در چنین شرایطی داشتن شبکهای که به کاربر امکان خرید سریعتر را بدهد معنی پیدا میکند، جاییکه واحد کوچکی از زمان مانند میلیثانیه نیز اهمیت بالایی دارد.
موانع و مشکلات // بخش دیگری از رویداد Ultra-Broadband به بررسی موانع پیشرو شبکههای هوشمند پرداخت. به صورت کلی متخصصان امر و کارشناسان این رویداد چند مانع اصلی بر سر راه گسترش شبکههای هوشمند شناسایی کردهاند که در ادامه به آنها میپردازیم. اولین چالش بر سر ایجاد شبکه هوشمند فراگیر، افزایش تعداد دستگاههایی است که میتوانند به اینترنت متصل شوند. براساس تعریف قبلی برای داشتن شبکهای فراگیر تنها کافی بود تمامی خانهها به اینترنت متصل میشدند. اما با گسترش هرچه بیشتر اینترنت اشیا، حالا در هر خانه چندین دستگاه با قابلیت اتصال به اینترنت وجود داشته باشد. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۳۵ یک تریلیون دستگاه با امکان اتصال به اینترنت در دنیا وجود داشته باشد. بنابراین ساخت شبکهای هوشمند و فراگیر برای این تعداد اتصال، بزرگترین چالش شبکههای هوشمند در سالهای پیشرو خواهد بود. در سناریوی جدید کسبوکارها، علاوه بر ساختار اداری، ساختار تولید محصول نیز توسط شبکه هوشمند نظارت و مدیریت میشود. نیاز کسبوکارها به شبکه هوشمند بسیار قدرتمند و کارا یکی دیگر از چالشهای پیشرو در رسیدن به شبکه فراگیر هوشمند است. بر اساس استانداردهای جدید دریافت اطلاعات در شبکههای هوشمند جدید، دیگر نرخ تبادل اطلاعات بر واحد مگابایت بر ثانیه نخواهد بود و باید با رشدی هزار برابری سرعتی با واحد گیگابایت بر ثانیه را ارائه کند. فناوریهای کنونی شبکه شامل شبکه وایفای مبتنی بر تلفن ثابت، شبکه اینترنت همراه ۴G و ۵G و فیبر نوری تا سالها کنار هم در عرصه خدماترسانی باقی خواهند ماند تا با ترکیبی از همه آنها نیازهای گسترده به شبکه هوشمند مرتفع شود. نحوه ترکیب این شبکهها و استفاده بهینه از آنها کنار یکدیگر یکی از چالشهای دیگر شبکه هوشمند فراگیر خواهد بود. در نهایت عصر پیشرو، عصر شبکههای هوشمند خواهد بود که در آن همه چیز به یکدیگر متصل خواهد بود. شرکتهای پیشرفته در زمینه شبکههای هوشمند مانند هواوی نیز از پیشگامان فناوری فردا خواهند بود و هوآوی در تلاش است با راهکارهای زیرساختی خود یکی از پیشگامان عرصه شبکههای هوشمند باشد.